eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
864 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺امشب به یاد صلواتی ختم کنیم... برای برگشت پیکر ، و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن و ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... 🌹برای حاجتمندان دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... شبتون بخیر و شهدایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 🌼🍃
🍃🌺 محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای ۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد، ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بررگش را هم از دست داد، برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد. زمانی هم که شهید میشه، غریبانه دفنش می کنند... چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب.. همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم، کسی را ندارم که... ✨ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein❤️
🌷 شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت!💌 شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را نداشت؛ در ۶ ماهگی پدرش را در ۶ سالگی مادرش را در ۸ سالگی مادر بزرگش را و برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمان شهادتش هم غریبانه دفنش می‌کنند... 🔹همرزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هرروز؟ یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم، کسی را ندارم که... پ.ن : بیاییم برایش، پدری، مادری، برادری و خواهری کنیم و به هرکس که می‌توانیم ارسال کنیم تا سِیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم. (س)✉️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃