طاقت نداشت تا که ببیند چه میشود
دستش کشید و هرچه توان داشت می دوید ...
او ناله ی عموی خودش را شنید و رفت
از دست عمه ، دست خودش را کشید و رفت
با سر رسیده تا که فدای سرش شود
گودال آمده سـپر حنجرش شود ...!
#عبدالله_بن_الحسن
#روزپنجم
@shahid_mortezaebrahimii
بر روی جسم زخمیِ ارباب جا شده
روی "حسینیه" ، "حسنیّه" بنا شده ...
#محرم
#روزپنجم
#لبیک_یا_حسین
@shahid_mortezaebrahimii
حسن جوان شده یا اینکه مرتضی آمد ؟
و یا که ماه ، به صحرای نینوا آمد ؟
تو قاسم بن حسن یا که نه! یَلِ جَمَلی
که از وقار قَدَت ، بوی مجتبی آمد ...
#محرم
#روزششم
#قاسم_بن_الحسن
@shahid_mortezaebrahimii
تا لالگون شود کفنش بیشتر زدند
از قَصد روی زخم تنش بیشتر زدند
قبل از شروع ذکرِ رَجَز مشکلی نبود!
تا گفت که بچه ی حسن است بیشتر زدند ...!
#محرم
#روز_ششم
@shahid_mortezaebrahimii
مثل دستی که مزیّن به عقیقِ یمن است
این پسر زینتِ بابای کریمش حسن است ...
#محرم
#روزششم
#قاسم_بن_الحسن 🖤
@shahid_mortezaebrahimii
یل شش ماهه ای ، عجیب که نیست!
نوه ی حیدری... جگر داری
بی جهت حرمله سه شعبه نساخت
با عمو می پری ، جگر داری...!
#محرم
#یاعلی_اصغر 🏴
@shahid_mortezaebrahimii
تشنه ام ؛ شیر ندارم ... چه کنم حیرانم...؟!
باید آخر چه به او داد؟ به دادم برسید ...!
😭
#روز_هفتم
#علی_اصغر
#رباب
@shahid_mortezaebrahimii