eitaa logo
🏴شهیدمهندس مصطفی محمدمیرزایی🏴
139 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
90 فایل
بسم رب الشهدا یاد شهدا مصداق یادخدا است و اگر این چنین است باید دل شهید قرآن بالغے باشد که اسرار عالم درآن نهفته است … شهادت :۱۳۹۸/۱۰/۱۳ ساعت ۱:۲۰ ارتباط با ادمین @Jahadgare_velayat Instagram.com/shahid.mostafa.mohammadmirzayi
مشاهده در ایتا
دانلود
(هركي نخونه از دستش رفته ، واقعا از دستش رفته) روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت». خداوندا به حق علی علیه السلام گره از کار ما بگشا جلاءالعیون علامه مجلسی هر کی این مطلب را خوند و به دلش نشست اگه دوست داشت به عشق 14معصوم واسه گروهاي ديگه بفرسته خدایا:هر کی این پست راکپی کرد حاجت روا بفرما اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. میدونی اگه کپی کنی تا آخرامشب چند هزار تا صلوات فرستاده میشه؟ اگه خسیس نیستی به همه ی گروها بفرست به نیت شادی دل آقا امام زمان عج ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه زیباست روزی که آغازش طُ باشی🌻 السَّلـٰامُ عَلـَی الْحُسَیْن🙇‍♂
‌•🌼<C᭄﷽C᭄‌>🌼 👑صبحمون‌رو‌با‌سلام‌به‌ائمه‌شروع‌ڪنیم🖐🏻 🕔قرار_روزانمون🌻 ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌امیـر‌المؤمنین ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهـرا ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاحسـن‌ِبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاحسـین‌ِبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌جعـفربن‌‌محمـد ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعـفر ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضا ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمـدالهادی ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌العسـڪری ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاصـاحب‌الزمان ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العبـاس ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه ''السلام‌علیڪم‌ یاساداتی و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' ✨ ⃟ٖٖٜٖٜ🦋 ❀اللهم صل علی مُحَمَّدٍ وال مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ❀ ⃟ٖٖٜٖٜ🦋✨
. 🔻مشـــکلات حـــل میشــــود: مـــرتب بســـم الله بگویید، با یاد و ذکـــر خــدا و عمل برای رضـــای خــــدا، خیلـی مســـائل حـل می شــــود.
😭😭😭😭☝️☝️☝️☝️☝️ شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔 بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨اطلاعیه استخدام✨ یگان های ویژه پاسداران فراجا بمنظور تامین نیروی انسانی( مرد )  از بین جوانان مومن ،متعهد وبسیجی باشرایط ذیل جذب می کند 🔹مقطع : درجه داری 🔸مدرک تحصیلی: دیپلم ♦️رشته تحصیلی: کلیه رشته ها ♦️حداقل معدل: 14 ♦️مرد از متولدین ۱۳۷۳/۰۱/۰۱ تا ۱۳۸۵/۱۲/۳۰ ♦️میزان قد:۱۶۵ تبصره: معدل 12 بادوسال سابقه فعال بسیج یاخانواده شهدا. جانبازان وایثار گران ویاافرادی که داری سابقه پلیس افتخاری یا ورزشکار با ارائه مدرک مورد قبول می باشد 🔘جهت اطلاع بیشتر با تلفن زیر تماس حاصل نمائید تلفن:۰۲۱۸۱۸۴۶۸۶۳،۰۲۱۸۱۸۴۶۸۷۴ آدرس مرکز گزینش: تهران میدان فردوسی خیابان سمیه تقاطع خیابان نجات الهی پلاک ۲۵۰
🖐🏻🍂 یه‌بنده‌خدایی‌میگفت: اعتقاد‌داشتن‌به‌خدا، کافی نیست...! بایدبه‌خــدا، اعتمادداشت...! درست‌مثل‌همون‌نوزادی‌که ترس‌غذای‌فرداش‌رو‌نداره...! :)❤️