🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
خاطره دیگری از نازنین زهرا محمدمیرزایی هشت ساله برادر زاده شهید🕊
وقتی عمو مصطفی از سوریه آمد سوغاتی برای من یک عروسک آورد😍 که ان عروسک خیلی قشنگ بودمن خیلی خوشحال شدم 😍و آن عروسک را یادگاری نگه خواهم داشت و هر زمانی نگاهم به ان عروسک می افته اشک در چشمانم جمع می شود 😢و انگار دیروز بود که از سوریه آمد و آن عروسک را به من داد من همیشه با یاد او زندگی می کنم امیدوارم که ما را دعا کند. 🙏
یکی از خصوصیات عمو مصطفی
مهربان بود واهل شوخی کردن بازی کردن بابچه هابودعمومصطفی من وخیلی دوست داشت هروقت دیر می امدیم تهران یازنگ میزد یا خودش میومد خانه ما یادم هست اینقدر بامن بازی میکرد که خسته میشدم 👼هر موقع تولد میشد یا مراسمی بود اولین کادویی که باز می شد کادو عمومصطفی بود🛍بهترین کادو بود بی شک...واقعا هم از صمیم قلب بچه ها را دوست می داشت .موقعی که به درجه شهادت نائل آمدند من خیلی حسرت خوردم که چه زود عمو به این خوبی را ازدست دادم.....😭😭
#روحشون_شاد_و_یادش_گرامی🌹🍀🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#دعا_شهاااااادت
#بهترین_هدیه
#بهترین_عموی_دنیا
#هم_بازى
#شهدا_گاهی_نگاهی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم🌸
https://www.instagram.com/p/CLWR5oLBik6/?igshid=9qv9z5c64b7t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او جان داد
تا مسیر درست باقی بماند.
او جانش را فدای ایران کرد
تا ایران و ایرانی
همیشه سربلند باشد.
#حاج_قاسم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
http://eitaa.com/shahid_mostafa_mohammadmirzayi
#شال_حضرت_مادر_س_برگشت....
🌷من و آقا محمد رفتیم بازار واسهیخرید. من دو تا شال خریدم. یڪیش شال سبز بود. یه روز محمد به من گفت: اون شال سبزت رو میشه بدے به من؟ گفتم: آره ڪه میشه!
🌷تو هر مأموریتے ڪه میرفت؛ یا به سرش میبست یا
دور گردنش مینداخت. تو مأموریت آخرش همون شال دور گردنش بود ڪه بعد شهادت برام آوردن....
🌹خاطره اے به یاد شهید معزز مدافع حرم محمدتقے سالخورده
راوے: همسر شهید خانم سیده نرگس قاسمی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
خواستیم با حرفهایمان ،
راه #شهدا را ادامه دهیم؛
اما دیدیم راه شهدا،
"رفتنی" ست!
نه گفتنی!!
#شهیدانه
#شهیدمصطفی_محمدمیرزایی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات