eitaa logo
🏴شهیدمهندس مصطفی محمدمیرزایی🏴
134 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
5.3هزار ویدیو
98 فایل
بسم رب الشهدا یاد شهدا مصداق یادخدا است و اگر این چنین است باید دل شهید قرآن بالغے باشد که اسرار عالم درآن نهفته است … شهادت :۱۳۹۸/۱۰/۱۳ ساعت ۱:۲۰ ارتباط با ادمین @Jahadgare_velayat Instagram.com/shahid.mostafa.mohammadmirzayi
مشاهده در ایتا
دانلود
. . . 🌱↴ اگــر‌مےخواهیــدڪارتان‌برڪت‌پیدا‌ڪند بہ‌خانوادھ‌ شہداسربزنیـــد؛ زندگےنامھ‌ شہدارابخوانیــد. ♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؏َـجِّـلْ لِوَلـیِڪْ ألْـفَـرَج
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ روز ۱۹ شهریور سال ۸۶ وقتی رفتیم برای گرفتن عکس های عروسی تو مسیر گفت:عزیز فقط بخاطر شما قبول کردم من اصلا از این کارا خوشم نمیاد. عکاس میگفت اگه باغ نباشه عکس های آتلیه زیاد نمیشه کلی سر باغ رفتن ناراحت بود و قبول نمیکرد خانم عکاس تماس گرفت ،باغ یکی از اقوام ما که روز عروسی شما خونه نیستن رو هماهنگ کردم . وقتی رسیدیم باغ گفت:لطفا پیاده نشو؛ خودش اول رفت همه جا رو چک کرد که دیدی نداشته باشه حتی بین دو درب بعد اومد در ماشین رو باز کرد و گفت: خیالم راحت شد بیا پایین این همه حساسیت آقا مصطفی خیلی دلگرمم میکرد به انتخابی که کردم. شب ،بعد از جشن عروسی و خدا حافظی وقتی رسیدیم خونه برای بدرقه مهمان ها رفتم تا جلوی در وقتی برگشتم دیدم آقا مصطفی گریه میکنه ؛! گفتم: گریه میکنی؟ گفت :هیچ وقت فکر نمیکردم تو دنیا بتونم کسی رو انقدر دوست داشته باشم. این علاقه روز به روز بیشتر میشد؛ طوری که شب قبل از شهادتش به یکی از دوستانش وصیت میکنن که بعد از شهادتش توی معراج شهدا منو خانمم دیدار خصوصی داشته باشیم . وقتی پیکرشون اومد تهران روز دیدار معراج شهدا آخر دیدار مسئولین معراج گفتن همه برن فقط همسر شهید بمونه من نمیدونستم که این درخواست آقا مصطفی بوده . دیدار خصوصی........ علاقه................... @mesle_mostafa
هدایت شده از مثل مصطفی
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ برای خرید عروسی یکی از فامیل اصرار میکردن که شما هم بیا. منم اصلا تمایلی نداشتم. هر بار هم یه بهانه ای می اوردم. یه بار جلوی آقا مصطفی اصرار کردن منم گفتم :فاطمه ۲ سالشه نمی تونم جایی بذارم . آقا مصطفی سریع گفت:من فاطمه رو نگه میدارم عزیز با شما میاد. دیگه هیچی نمی تونستم بگم؛ وقتی رسیدیم خونه با ناراحتی گفتم :چرا اینجوری گفتی من دوست نداشتم برم. گفت:چند روزه دارن اصرار میکنن که بری خرید،چرا ناراحتشون کنیم؟ میدونم سختته ولی خوشحالی اطرافیان با سختی چند ساعته ما قابل قیاس نیست . فردا صبح زود رفتیم خرید تا دیر وقت هم خرید طول کشید. شب وقتی از خرید برگشتم آقا مصطفی اومد دنبالم. تو مسیر برگشت به خونه گفت :عزیز ازت ممنونم کاری که دوست نداشتی رو انجام دادی؛ من متعجب که الان من باید تشکر کنم که بخاطر خرید یکی از اقوام من،از صبح تا شب یه بچه دوساله رو نگه داشته خسته شده. اما حالا حتی مجال تشکر کردن هم نمیده و دائم داره از من تشکر میکنه ....... وقتی رسیدیم خونه دیدم جلوی آیینه اتاق یه کادویی گذاشته ؛ نگاهش کردم گفت: مال توئه؛ من؟ گفت:آره ،چون کاری که باب میلت نبود رو بخاطر شاد کردن دل دیگران انجام دادی؛ هنوز هم که هنوزه با گذشت ۱۳ سال از اون اتفاق ،با خودم فکر میکنم چطور ممکنه؟ شاید اگر برای خرید یکی از فامیل خودش می رفتم چرا....... ولی چطور ممکنه تشکر و هدیه برای خرید رفتن با یکی از فامیل خودم!!!!! @mesle_mostafa
-خیلی‌قشنگ‌میگفت: شھادت‌هدف‌نیست ... ! هدف‌اینه‌که‌عَلَمِ‌اسلام‌رو‌به اسم‌امام‌زمان‌«عجل الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف »‌بالا‌ببرید حالا‌اگه‌وسط‌این‌راهٔ‌شھیدشدید فدای‌سرِاسلام🌱!' ┈──• ⸼࣪ ⊹💗⊹ ⸼࣪ •──┈
هدایت شده از شهدا٠۱۲٠
🦋 زندگی شیرین؛خاطره ای از شهید مصطفی صدرزاده 🔸بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. 🔹مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچه‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم، وقتی مصطفی وارد می‌شد از او عذرخواهی می‌کردم ▪️از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت: تو وظیفه‌ای نداری که برای من غذا درست کنی، تو وظیفه‌ای نداری که خانه را مرتب کنی، این وظیفه من است و حتما من این‌جا کم کاری کردم ▫️بعد با خنده به او می‌گفتم:‌ پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟ مصطفی هم پاسخ می‌داد: وظیفه تو فقط تربیت بچه‌هاست، 🔻بقیه کارهای خانه وظیفه من است اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد. "زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود"
هدایت شده از شهدا٠۱۲٠
🦋 بهش گفتم؛ آقامصطفی ! توی ایران عکس آقا را که به لباست می زنی ، خب برای این است که بسیجی ها می بینند، انرژی می گیرند، درس می گیرند ، ولی در سوریه که کسی چندان آقا را نمی شناسد ، آنجا چرا روی لباست، عکس آقا را می زنی؟ گفت: اولا ؛ آنقدر که حضرت امام و حضرت آقا را خارج از ایران می شناسند و احترام می گذارند ، اینجا غریبند. ما به چشم خودمان دیدیم که در سوریه ،بعضی‌ها از ما بیشتر به آقا ارادت دارند ؛ مثلا وقتی می فهمیدند ایرانی هستیم می گفتند به احترام امام خمینی و امام خامنه ای از شما کرایه نمی گیریم. و یا ماه رمضان سال ۹۴ که اعلام کردند عید فطر است، بعضی نیروهای سوری، روزه شان را باز نکردند و گفتند: مرجع تقلید ما امام خامنه ای ست ، ایشون هنوز اعلام نکردند که عید است. بعد هم اینکه ؛ من محبت حضرت آقا را به دل دارم ، ولی این را که کسی نمی‌بیند وقتی این عکس را به سینه می‌زنم به همه نشان می دهم که محبت نائب امام زمان عج را به سینه دارم ، هم از جدشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) مدد می‌گیرم و هم اعلام می کنم که من فدایی نائب امام زمان عج هستم. اینطوری با یک تیر سه نشان می‌زنم.