eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
مستند زیبای «غیر رسمی» دیدار راویان دفاع مقدس با رهبر انقلاب👇 Roshangari.ir/video/64615 Roshangari.ir/video/64615 خاطراتی جالب و عجیب از راویان دفاع مقدس در جمع خودمانی با رهبر انقلاب☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره شنیدنی سردار حاج علی فضلی از شهید حاج قاسم سلیمانی 🔸 معاون هماهنگ کننده سپاه: ۸ سال همسایه دیوار به دیوار بودیم اما رفاقت ۴۰ ساله با هم داشتیم.... @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده 🔴قسمت دهم تسنیم: از همان آخرین مکالمه برایمان بگویید. شب هشتم محرم چ
🔴قسمت یازدهم(پایانی) تسنیم: از حال و روزتان وقتی خبر قطعی شهادت مصطفی را شنیدید بگویید. حتما خیلی گریه کردید. خب اولش طبیعی است. وقتی به من خبر دادند احساس می‌کردم که دیگر مصطفی نمی‌آید و دیگر زندگی ما تمام شد چون وابستگی و دلبستگی‌ای که به مصطفی دارم به بچه‌ها ندارم. به مصطفی گفتم که اگر از او جدا شوم نمی‌توانم زندگی کنم همیشه به او می‌گفتم اندازه‌ای که به او وابسته هستم، به بچه‌ها وابستگی ندارم. می‌گفتم: «اگر الان از دو تا بچه‌ها جدا شوم، خیلی اذیت نمی شوم اما اگر از تو جدا شوم دیگر نمی‌توانم زندگی کنم». زنده بودن شهدا برایم ملموس نبود و نمی‌توانستم آن را درک کنم؛ تا اینکه مصطفی شهید شد وقتی خبر شهادتش را به من دادند کلا این فکرها در ذهنم بود که اگر دیگر او را نبینم یا صدای مصطفی را نشنوم چطور زندگی کنم؟ اما بعد، حرف‌های مصطفی در ذهنم آمد که همیشه برای من این آیه قرآن را می‌خواند: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون. شهدا همیشه زنده هستند و نزد خداوند روزی می‌خورند». عند ربهم یرزقون یعنی پیش خدا هستند؛ واسطه رسیدن خیر بین بنده‌هایی که روی زمین زندگی می‌کنند هستند. شهدا خیر، روزی و بر طرف شدن مشکلات را با واسطه از خدا می‌گیرند. هیچ وقت فکر نکنید که شهدا مرده‌اند. این برای من غیر قابل لمس بود و برای من قابل درک نبود که شهدا زنده هستند؛ ولی بعد از شهادت مصطفی، زنده بودن شهدا را درک کردم. زنده بودن مصطفی را با تمام وجودم درک کردم و این من را آرام می کرد. آرامشی که شاید می‌توانستم به دیگران انتقال دهم. خیلی‌ها نمی‌توانند درک کنند و حتی شاید برایشان خنده دار باشد اما من حضور مصطفی را حس می‌کنم قابل گفتن نیست. شاید خیلی‌ها نتوانند این موضوع را درک کنند. حتی شاید برای برخی خنده‌دار باشد اما من حضور مصطفی را حس می‌کنم. خودش این را به من نشان داد؛ این موضوع را با بسته شدن چشم‌ها و دهانش در ثانیه‌های آخری که مراسم تدفین و تلقین تمام شده بود، به من نشان داد. نهایتا یک روز بعد از فوت انسان خون بدن دلمه می‌شود. اصلا زنده نیست که بخواهد خونریزی داشته باشد ولی مصطفی بعد از 7 یا 8 روز خونریزی داشت؛ مجبور شدند که دوباره غسل و کفن کنند. با آب گرم غسل دادند که پیکرش برای دیدن فاطمه مهیا شود. اولین باری که فاطمه پدرش را دید خیلی به چهره‌اش حساس شد چون داخل دهانش پنبه بود. خواست خدا این بود که دوباره خونریزی کند و پیکر دوباره شسته شود تا بتوانند پنبه‌ها را خارج کنند و مهیای دیدن فاطمه شود. وقتی خانواده شهید صابری از زمان شهادت آقا مهدی تعریف می‌کردند، گفتند که چون مقداری بی‌تابی کردند دیگر نتوانستند تا ثانیه‌های آخر کنار شهیدشان باشند و او را ببینند. همه اینها در ذهن من بود. همان اول به خودم گفتم که اگر الان ضعف نشان دهم، این آخرین باری خواهد بود که چهره خاکی مصطفی را نشانم می‌دهند اما مقاومت کردم تا در مراسم تشییع و تدفین هم بتوانم کنار پیکر مصطفایم بمانم. سعی کردم که خیلی محکم باشم.وقتی که می‌خواستند مصطفی را داخل خانه ابدیش بگذارند، من همانجا کنار قبر نشستم و بلند نشدم. از همان ثانیه داخل را نگاه کردم و تمام مراحل خاکسپاری مصطفی را دیدم. یک اتفاق عجیب در آخرین لحظه: «می‌خواستی نشانم دهی که شهدا زنده‌اند؟ همه اینها را می‌دانم. من با تو زندگی می‌کنم مصطفی» همیشه به من می‌گفت که او را از زیر قرآن رد کنم. تصمیم گرفتم تا برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم. وقتی تربت امام حسین(علیه السلام) را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند، قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد. همانجا گفتم: «می‌خواستی در آخرین لحظه، "عند ربهم یرزقون" بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟ همه اینها را می‌دانم. من با تو زندگی می‌کنم مصطفی». تسنیم: پیکر مصطفی را بوسیدید؟ خیلی. تسنیم: آخرین باری که مصطفی را بوسیدید چیزی هم به او سپردید؟ بله. تربیت بچه ها را سپردم. قرار بود که با هم بچه‌ها را تربیت کنیم. از ا ین به بعد هم باهم تربیت‌شان می‌کنیم. @shahid_mostafasadrzadeh
❣🌸 🔴بردبارى هنگام خشم 🔅و اكظم الغيظ و تجاوز عند المقدُره، و احلم عند الغضب، 💠خشم را فرو خور و به هنگام توانايى، گذشت كن و در هنگام عصبانيت، بردبار باش 📚 ۶۹ @shahid_mostafasadrzadeh
❣📝 🔸خودسازی علمی، خودسازی اخلاقی،  خودسازی جسمی. این‌ها تکالیف مهمی است؛ مطالباتی است که ما حق داریم از جوان بکنیم و جوان هم به این خودسازی‌ها احتیاج دارد. ۱۳۸۰/۸/۱۲ @shahid_mostafasadrzadeh
❌اطلاعیه❌ با سلام خدمت اعضای محترم. ما برای کانال ادمین تبادل می خواهیم. که این شرط ها را دارا باشد:👇🏼 ۱.آقا باشد ۲.کار بلد باشد اگر کسی هست که این شرایط را داشته باشد به آیدی زیر پیام بده👇🏼 @Hajamar30
🌱 حاج حسین یکتا: دنیا دنیای عمل و عکس العمل است، عشق واقعی لقاءالله و بقیةالله(عج) و خدمت به خلق الله است و هرچه به قله نزدیک می‌شویم ما را به امتحان می‌کنند و در قله هوا کم است و ما را بی‌هوا می‌خرند و موضوع، موضوع هوا است یا ایتها النفس المطمئنه! @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️❤️ سید ابراهیم از اقا حسن می گوید 🌺قسمت اول 🌺🍃🌺🍃🌺 ❤️ حسن آقا مربى آموزش سلاح بود . سلاح نيمه سنگين.😊 يک دفعه در حال کار با سلاح کاتيوشا، سوزن سلاح ميشکنه😱 همون جا از فرمانده ميخواد راهنمایيش کند تاسلاح رو درست کند . 🙄فرمانده ميگه باشه بعد از رزمايش ولى حسن اصرار ميکنه همين الان بايد درست کنم😶 وبا دقت و راهنمايى درست ميشه و مورد استفاده قرار ميگيره .😊 . سيد ابراهيم تعريف ميکرد ميگفت : يک هفته بعد از آمدن حسن ،سلاح کاتيوشا گير پيدا کرد .😐 و خيلى هم لازم بود .😱 حسن گفت . من درست ميکنم .😳 اول باور نکردم . که کارى از دستش بر بياد .🤔 با اصرار شروع کرد . . بعد از ساعتى سلاح درست شد . و به کار افتاد .😳 و باورم شد . که حسن دستش پره و کار بلده!😍 @shahid_mostafasadrzadeh
💌 | امتحان‌های الهی، بستری برای خودشناسی @shahid_mostafasadrzadeh
fatemeh: حمایت شما ،آینده ی پیشرفت شهرستان🍃🕊 گروه جهادی فرهنگی حیفا🌺 برای اولین بار به صورت رسمی در شهرستان ملارد💫 بارها و بارها کارهای فرهنگی گروه حیفا در گلزار شهدای ملارد دیده شده...👤 از جمله(پخش گل و رز و حنا در شب شهادت حضرت قاسم،پخش شمع در شام غریبان،پخش لاله های کاغذی با نام شهدا که در سومین روزه هفته دفاع مقدس دیده شده و...)🍂 اما این بار قوی تر آمدیم، آمدیم تا کودتا کنیم، آمدیم تا بگوییم علم بر زمین نمی‌ماند...🏴 همانا که ما ملت امام حسینیم...📣 پیج ما رو در اینستا گرام با آدرس: dokhtrane_hayfa📝 دنبال کنید تا گزارش لحظه به لحظه ی کارها در اختیارتان باشد 🧮 آیدی تلگرام ما برای انتقادات و پیشنهادات، کمک های مالی و جذب نیرو به عنوان تدوینگر، عکاس،نویسنده،ادیتور،ادمین و..... @dokhtranehayfa🖊
📸این عکس دیوانه کننده است شهید مهدی باکری فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا در کنار یک رزمنده دیگر! پوری حسینی! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! حاج مهدی باکری یک خاطره جالب دارد یک روز گرم تابستان در آن گرمای وحشتناک خوزستان که از محور عملیاتی به قرارگاه برمی گشت 🔹‏برایش یک کمپوت گیلاس خنک باز کرد! حاج مهدی کمپوت را در دست گرفت،خنکای فلز سرد را حس کرد خواست که بالا برود،از رزمنده پرسید آیا همه بسیجی ها کمپوت خورده اند؟ رزمنده گفت نه در جیره نبود،فقط یک کمپوت بود، چه کسی بهتر از شما فرمانده لشگر،شما میل کنید حاج مهدی نخورد! 🔸‏و گفت اگر همه خوردند من هم میخورم! لعنتی ها یه کمپوت و نخورد! تو گرمای تابستون خوزستان نخورد! نفر کنار دستش پوری حسینیه! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! ‏ @shahid_mostafasadrzadeh
قبول انواع سفارشات تایپ متون وپایان نامه های انگلیسی وفارسی با کمترین قیمت قیمت هامون باور نکردنی هست😯 زود سفارش بده 😉 @type_iran @type_iran
شهید مصطفی صدرزاده
قبول انواع سفارشات تایپ متون وپایان نامه های انگلیسی وفارسی با کمترین قیمت قیمت هامون باور نکردنی
دوستان کانال خودمه اگر کار تایپی داشتید در خدمتم ... تبلیغ کنین چون قیمت ها واقعا باور نکردنی وعالیه😍😍😍 شاید یکی نیاز داشت😊
❣🌸 🔴خوشا به حال آنها 💥وَطَابَ کَسْبُهُ 💠و خوشا به حال کسى که کسب و کار او پاک و حلال باشد» 📚 ۱۲۳ @shahid_mostafasadrzadeh
❣📝 🔸اخلاص برکت دارد، هرجا اخلاص بود خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت میدهد. ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ @shahid_mostafasadrzadeh
🌱 حاج حسین یکتا: هر چه به کنار رفتن پرده‌های غیبت و منجی عالم بشریت نزدیک‌تر می‌شویم، نیز سخت‌تر می‌شود و پیروان باید ولایتمداری بی‌چون و چرا تمرین کنند. @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گزارشی دیدنی از دل‌تنگی مردم عراق برای ایرانیان جامانده از ... 🔹این روزها که اشک دلتنگی و حسرت اربعین می‌ریزیم؛ نمی‌دانیم ما بیشتر دلتنگ اربعینیم، یا مردم دوست‌داشتنی دلتنگ جای خالی زوار ایرانی؟ @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؟❣🌴 🔰حکایتی شنیدنی از افراد پرهیزکاری که دنبال علت نکردن امام زمان بودند. 👤 آیت الله @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم_حسن_قاسمی_دانا ❤️❤️ سید ابراهیم از اقا حسن می گوید 🌺قسمت اول 🌺🍃🌺🍃🌺 #سید_ابراهیم_و
🌺يک خاطره زيبا از زبان شهيد مصطفى صدرزاده🌺 . 🎇تعريف ميکرد تو حلب شبها با موتور حسن غذاو وسائل مورد نياز به گروهش ميرسوند .🏍 ما هر وقت ميخاستيم شبها به نيروها سر بزنيم با چراغ خاموش ميرفتيم .😒 يک شب که با حسن ميرفتيم غذا به بچه هاش برسونيم . چراغ موتورش روشن ميرفت .😳 چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند . 😯 خنديد . من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم 👊و گفتم مارو ميزنند . دوباره خنديد .😀 و گفت . مگر خاطرات شهيد کاوه رو نخوندى . 🙄که گفته. شب روى خاک ريز راه ميرفت . و تير هاى رسام از بين پاهاش رد ميشد🤔 نيروهاش ميگفتن . فرمانده بيا پايين . تير ميخورى . در جواب ميگفت . اون تيرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده . 😊و شهيد مصطفى ميگفت . حسن ميخنديد و ميگفت نگران نباش اون تيرى که قسمت من باشه . هنوز وقتش نشده . 😍 و به چشم ديدم که چند بار چه اتفاقهاى براش افتاد . و بعد چه خوب به شهادت رسيد . .😔 🌹❤️🌹❤️🌹 @shahid_mostafasadrzadeh