eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ بسم رب الشهدا خاطره مادرشهید مصطفی صدرزاده سال اول  بود ،یک روز نشسته بودیم گفتم :مصطفی الان بهترین هدیه چیه ؟ گفت: باهم  بریم خیلی جالب بود و سریع جور شد.🌹 باهم کربلا رفتیم ،خیلی خوش گذشت البته جدا از یک سری  که بین راه پیش اومد. مصطفی از بچگی خیلی بد ماشین بود. کاملا انرژی اش گرفته میشد ولی از اون جای که مصطفی خیلی خوش مسافرت بود هرازگاهی یه لطیفه ایی می گفت، 🌹 ولی خیلی  شده بود ، چون خیلی در مسیر توقف داشتیم. به مرز که رسیدیم پیاده شدیم که بازرسی کنن افرادی که بازرسی میکردن جزء گروهک  بودن تا مصطفی رو دیدن برای بازرسی بردنش،  همه نگران شدیم مشکوک شدن گفتن این یا پاسدار یا استرس تمام وجودمون گرفت ، مصطفی و چندتا از دوستاشو برای بازجویی بردن ،در اون لحظه آنقدر به ما  گذشت . که فقط  شدیم به چهارده معصوم وبعد از باز جویی بچه ها را آزاد کردن  با تمام سختیهاش سفر پر استرس وخاطر انگیزی برامون شد . وقتی چهره بی حالشو یادم میاد خیلی بیقرارش میشم  تمام اون استرس ها درمقابل این فراق قطره ایی ازدریاست....  مدافع حرم بی بی زینب  تاسوعا @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🔴 🔴دو سال پیش وقتی پیکر اولین شهید فاطمیون به دلیل حضور اقوامش راهی مشهد شد و در بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شد؛ ابتدای محله گلشهر مشهد، یک ماشین نیروی انتظامی ایستاده بود که تعدادی مهاجر افغانستانی که به صورت غیرقانونی وارد خاک ایران شده بودند را دستگیر کرده و برای طی مراحل اداری و انتقال به خاک افغانستان به اردوگاه سنگ‌بست می‌برد. چند سرباز که برای گذراندن دوره دوساله‌شان لباس نظامی بر تن کرده بودند وقتی حجم افغانستانی‌های متکثر در تشییع پیکر یک شهید را دیده بودند، شوکه شده بودند و دو نفر از آنان به میان جمعیت رفته بودند و دانه دانه کارت مهاجرت، تشییع‌کنندگان را بررسی می‌کردند. برای مهاجرانی که قلبشان در سوگ شهیدشان شکسته بود، تحمل این اقدام ولو در ظاهر قانونی خیلی سنگین بود. این اقدام در ظاهر قانونی به دلیل اجرا در زمان نامناسب رنگی غیرانسانی و غیر اخلاقی داشت. فرمانده انتظامی منطقه بعد از شنیدن ماوقع به شدت برآشفته بود و دو سرباز خاطی را تنبیه و جریمه کرده بود. این مسأله تا به امروز رسانه‌ای نشد. بعد از آن اشتباه و موقعیت‌نشناسی ولو در عمل به وظیفه اجباری، حالا ماجرا جور دیگری رقم خورده است. در زمان تشییع پیکر شهدای فاطمیون دیگر آن نگاه مرسوم چک‌کننده گذرنامه‌ها و کارت‌های مهاجرت جایگاهی ندارد. حالا میان افغانستانی‌هایی -که چشم‌‌های بادامی‌ و ظریف‌شان نشانه‌ای برای چک کردن مدارک بود- ایرانی‌های زیادی هم دیده می‌شوند که برای تشییع شهدا و شرکت در مراسم عزاداری آنان به حرم رضوی و بهشت رضا(ع) می‌روند. جمع زیادی از مردم ایران پیش قدم شدند. این آغاز یک تغییر فرهنگی و ترویج نگاه انسانی به بشر افغانستانی متولد و ساکن شده در سرزمین جمهوری اسلامی است. ماجرا ادامه پیدا کرد و در روز تشییع پیکر شهیدان علیرضا توسلی معروف به ابوحامد و رضا بخشی معروف به فاتح، شهر مشهد پر شد از بنرهای تصویر فرماندهان شهید افغانستانی و امروز در مسیر تشییع شهدا، نیروهای نظامی ایران، به مناسبت ورود پیکر پاک آنان به سرزمین امام راحل(ره) مارش نظامی می‌نوازند. سرداران نظامی ایران سر بر تابوت شهدا گذاشته و گریه می‌کنند. سربازان نیروی انتظامی همراه مردم زیر تابوت شهیدان را گرفته‌اند. انسان‌ها براساس تقوایشان ارج نهاده شده‌اند. اینجا زیر پای شهیدان، دیگر قومیت ملاک نیست. کم‌لطفی‌ها به مدد فراگیر شدن گفتمان اسلامی، انسانی و اخلاقی رهبران ایران اسلامی رو به جبران است. 40 روز از شهادت علیرضا توسلی و رضا بخشی می‌گذرد. فراتر از نگاه‌های ناسیونالیستی مرسوم باید نگریسته شود تا شهادت «فاتح» متجلی شود. خیر محمد بخشی، پدر شهید فاتح، مثل بسیاری از مهاجران افغانستانی ساکن ایران یک کارگر سخت‌کوش است. زحمت‌کشی را از دستان ترک خورده و پینه‌بسته‌اش به راحتی می‌توان درک کرد. در گوش خود سمعکی دارد و صبورانه به مهمانان خوش‌آمد می‌گوید. نجابت از سیمایش پیداست. جوان از دست داده اما بی‌تابی نمی‌کند. سرش را آرام پایین انداخته و به اعلامیه بزرگداشت و تشییع پیکر رضا، فرزند پنجم خود خیره می‌شود. هیچ‌کس نمی‌داند در فکر و دل او چه می‌گذرد. هنوز یک هفته از بازگشت پیکر فرزندش که حالا قهرمان پذیرفته شده جامعه است، نمی‌گذرد. سجاد، عباس، قاسم، محمد و علی به همراه دو خواهر امروز سیاه پوش برادر میانی خود شدند. برادری که فرمانده بوده و آن‌ها نمی‌دانستند و امروز وصف او را بیشتر از دوستان و نیروهایش می‌شنوند. رضا و همه خواهران و برادرانش در همین مشهد و محله‌های طلاب و جاده سیمان و ... به دنیا آمدند. وقتی از اصالت خانوادگی‌شان و اینکه ساکن کدام بخش از خاک افغانستان بودند، پرسیده می‌شود، عباس، برادر بزرگ‌تر شهید می‌گوید: «مهم نیست، مهم این است که مسلمان و شیعه هستند. از همین خاک هستند.» قبل از انقلاب به ایران آمدند. چوبدستی تراشیده شده غلام‌حسین بخشی، پدربزرگ رضا را خیلی‌ها می‌شناسند. مشهور است که آن را همراه با دوستانش زیر کت خود مخفی کرده و در تظاهرات قبل از انقلاب شرکت می‌کرد. از صبح که از خانه بیرون می‌زدند، بعد از تظاهرات حوالی ظهر به سمت قلعه ساختمان، نزدیکی‌های جاده سرخس می‌رفتند و برای برنامه‌ریزی کارهای روزهای بعد آنجا مستقر می‌شدند و جلسه می‌گرفتند. ایرانی و افغانستانی باهم علیه استبداد پهلوی متحد شده بودند. همه یک رهبر می‌شناختند:«خمینی». پدربزرگ انقلابی رضا بخشی هنوز در قد حیات است و هرچند به دلیل کسالت در این گفت‌وگو حضور ندارد، اما به گفته خانواده در جریان روزهای مقاومت رضا و آسمانی شدن او قرار گرفته است. و اما مادر سرش را پایین انداخته است و.... ... @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🔴 #قسمت_اول #مصاحبه_با_خانواده #شهید_فـاتح #مدافع_حرم_شهید_رضا_بخشی #جانشین_لشگر_غیور_فاطمیون
🔴 مادر سرش را پایین انداخته است و حرفی نمی‌زند. درباره تولد رضا می‌گوید: سال 1365 بود که به دنیا آمد. در همین خانه هم به دنیا آمد. سجاد بزرگترین برادر او، در دوران نوجوانی به حوزه علاقمند می‌شود. این علاقه را به لقمه حلالی مرتبط می‌داند که با عرق جبین پدرش بر سر سفره‌شان آمده است. سجاد چند سالی سواد حوزوی دارد و بعد درس را رها کرده و به سراغ کار خیاطی رفته است. اما با تکیه بر همین چند سال، از گوشه و کنار برای صحبت‌هایش آیه و حدیث می‌آورد. 15-16 سالگی رضا بوده که دست او را می‌گیرد و او را همراه خود به حوزه علمیه حضرت قائم (عج) می‌برد. حالا در روز سوم مراسم گرامیداشت شهادت فرمانده شهید، رضا بخشی، این اساتید حوزه او هستند که بر منبر می‌روند و در وصف او سخن می‌گویند. رضا در جامعه‌المصطفی تحصیلات حوزوی خود را ادامه داده و مدرک لیسانس حوزوی خود را دریافت کرده است. او برای دوره کارشناسی ارشد هم پذیرفته شد و عباس، برادر شهید می‌گوید: «قبل از رفتن به سوریه مدتی بود که روی پایان‌نامه خود درباره این کشور و تحولات آن کار می‌کرد و امروز نتیجه کار تحقیقاتی و پژوهش‌ها و درس خواندن‌های او در دوره کارشناسی ارشد در زمانی که خودش حضور ندارد، مشخص می‌شود.» فاتح، دانشجو هم بود. در دانشگاه فریمان درس خوانده بود. طبق گفته عباس، فردای شهادت رضا بوده که خیلی تصادفی از دانشگاه با منزل آن‌ها تماس گرفته می‌شود و گفته می‌شود:«به آقای رضا بخشی بگویید، مدارک فارغ‌التحصیلی دوره لیسانس ایشان آماده شده است و می‌توانند بیایند و مدرک خود را بگیرند.» حالا بنر تسلیت و تبریک هم‌کلاسی‌ها و اساتید دانشگاه برای بزرگداشت رضا بخشی به چشم می‌خورد. رضا بخشی، افغانستانی به دنیا آمده در مشهد امروز قهرمانی است که دانشجویان ایرانی و افغانستانی برای او در دانشگاه مراسم بزرگداشت می‌گیرند. جای او را خالی کرده و در وصفش سخن و خاطره‌ می‌گویند. خواهر شهید فاتح، دکترای علوم سیاسی دارد و امروز استاد دانشگاه است. او می‌گوید: «شهید رضا بخشی علاوه بر تسلط علمی که در رشته‌های تحصیلی خود پیدا کرده بود بر زبان انگلیسی به صورت کامل مسلط بود و عربی را هم به نحو خوبی آموخته بود. آنطور که مطلع شدیم یکی از دلایل موفقیت او در سوریه و اینکه خیلی زود به عنوان معاون فرمانده انتخاب شده بودند، این بود که چنین توانایی‌هایی در تحلیل شرایط و ارتباط‌گیری داشتند.» حرف‌های خانواده شهید رضا بخشی، مشهور به فاتح، جانشین فرمانده تیپ فاطمیون که این روزها به یک تیپ با شهرت جهانی تبدیل شده است در وصف روحیات او علی‌رغم همه افتادگی و کتمانی که در میان خانواده داشت، بوی خاصی دارد. خانواده از موقعیت برادر «سر به مهر» خود شگفت‌زده هستند و همین بی‌آلایشی و کتوم بودن بیشترین شوک را به آنان وارد کرده است. هیچ‌کس تصور نمی‌کند، برادری که چنان بی‌پیرایه با همه آنان بگو و بخند داشته یک نیروی زبده و توانمند در تراز یک فرمانده جنگ‌های چریکی و نامنظم بوده است و چنین بی‌ادعا روزگار می‌گذرانده است. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: * اگر موافق باشید بحث را از اینجا شروع کنیم که چه شد که شهید فاتح به سوریه رفت؟ درباره علل سفرش چیزی برای شماها گفته بود؟ چه اتفاقاتی افتاد که نظرشان بر رفتن شد؟ عباس برادر شهید: درباره رفتن به سوریه به خانواده هیچ‌ چیزی نگفته بودند. بعد از مدتی که کارهایشان را برای رفتن آماده کرده بودند و بر تصمیمشان مصمم بودند، آن را برای من شرح دادند و به من خبر دادند که با تعدادی از دسوتانشان تصمیم بر این گرفتند که بروند. از او پرسیدم که «برای چه می خواهی بروی؟ اگر دلیلی غیر از دلایل معنوی هست، نرو». که به من گفت «حرف شما درست است و من به این تصمیم رسیده‌ام که باید بروم.» ما از کارهای او خبر درستی نداشتیم. او هم از جزئیاتش هیچ‌وقت هیچ چیزی به ما نمی‌گفت. روزی که خبر شهادتش را به من دادند، همان شب بود که به ما گفتند اگر می‌خواهید بنر یا پلاکارد بزنید، بزنید «سردار شهید رضا بخشی» و آن زمان بود که ما تازه فهمیدیم ایشان در چه رده‌ای قرار دارند. ... 👇 🔴بهت خانواده شهید از کلمه ... ✅کانال (با نام جهادی ) @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بدون تعارف با خانواده شهید غیرت و ناموس، شهید حمیدرضا الداغی @bedonetaaroff @shahid_mostafasadrzadeh
❤️ شهید هم‌دانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری. من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشی‌ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می‌نوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ... رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوش‌هامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوش‌بریده‌ها… شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه. پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ… ✍️ مهدی عرفاتی @shahid_mostafasadrzadeh
رهبر انقلاب در دیدار  معلمان: باید هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی را در کودکان کشور زنده کنیم. 🔸 مساله زبان، ملیت و پرچم از مسائل اساسی و مهم است. 🔸 دانش آموز باید به ایرانی بودن خود افتخار کند که افتخار هم دارد. ❤️ تقویت مدارس دولتی مهم است 🔸نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته می‌شود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است. 🔸 وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالی‌اش آنقدر نبود که بتواند در مدرسه‌ای که شهریه میگیرد ثبت نام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد 🔸 این بی‌عدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست معلم، شاگرد را مثل فرزند خودش بداند 🔸معلم شاگرد را مثل فرزند خودش بداند. شما در مورد پسر خودتان، دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمیخواهید خوشبخت باشد؟ نمیخواهید سربلند باشد؟ نمیخواهید عاقل باشد؟ نمیخواهید با سواد باشد؟ نمیخواهید رفتار او احترام‌برانگیز باشد در جوامع، در خانواده‌ها؟ انسان راجع به بچه‌اش این چیزها را میخواهد. عین همین‌ها را از این شاگردتان هم بخواهید. 🔸 در خلال درس با رفتار، با کردار، با بیان، ایمان را، صلاح را، صلاحیتهای انسانی را در این شاگرد پرورش بدهید فرض کنید فرزند خودتان است. 🔸 مسیر کنونی آموزش و پرورش یک مسیری است به سمت دانشگاه؛ یعنی این که الان هست یک دالانی است از دبستان و دبیرستان به سمت دانشگاه. آیا این ضروری است؟ واقعاً باید همه همین طور بیایند عبور کنند بروند به سمت دانشگاه؟ این ضروری است؟ این اصلاً بهره‌دِه هست برای کشور؟ من چند روز قبل از این در دیدار کارگران گفتم، که ما یک تعداد زیادی دیپلمه را تبدیل میکنیم به کارشناسها و کارشناسهای ارشد بیکار و ناراضی و معترض که حق هم دارد. 🔸 این همه درس خوانده، کار مناسب درسش وجود ندارد. یعنی روی اینها باید فکر کرد، واقعاً اینها را باید ملاحظه کرد. 🔸 این فکر وجود داشته در بعضی از مسئولین کشور در گذشته که ما بیاییم آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم. 🔸 بدهیم دست بخشهای خصوصی بروند، این خرج سنگین و این بودجه‌ی سنگین را از دوش آموزش و پرورش برداریم. دستشان درد نکند، برای نابود کردن کشور فکر خوبی است این. شأن تعلیم و تربیت شأن دولتی است. هیچ نظامی نمیتواند این شأن را از خودش دور کند، قابل تفکیک نیست از نظام.  🔸 تربیت و تعلیم کشور به عهده‌ی نظام حاکم بر این کشور است. در همه‌ی دنیا همین جور است. یک مواردی یک استثناهایی دارد مثل همین مدارس به اصطلاح غیرانتفاعی که حالا در کشور وجود دارد. اینها موارد استثنایی است. 🔸 قانون اساسی ما هم که این را به صراحت بیان کرده. بنابراین مسئله‌ی برون‌سپاری معنی‌ای ندارد. این شأن دستگاه حاکم قابل واگذاری نیست. 🔸برنامه‌های پرورشی باید در مدرسه دیده بشود، در مدارس خبر چندانی نیست. باید امور پرورشی امتداد داشته باشد تا داخل مدارس. بسیاری از مدارس معاون پرورشی ندارند، مسئول پرورشی ندارند. باید حتماً تأمین بشود. 🔸باید کار پرورشی جذّاب باشد. بچه‌ها را فراری نباید داد. باید جوری باشد که بچه‌ها به طرف او جذب بشوند. تقویت و هویت ملی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی اینها در شمار اصلی‌ترین کارهایی است که بایستی انجام بدهیم. 🔸 بعضی از مدارس غیردولتی انصافاً ابتکارات جالبی دارند، کارهای بسیار خوبی انجام میدهند. از آن ابتکارات باید استفاده کرد لکن به مجموعه‌ی مدارس غیردولتی هم باید نظارت داشت. 🔸 آموزش و پرورش خودش را فارغ نداند از نظارت بر این مدارس غیردولتی. 🔸 البته عرض کردم این به معنای آن نیست که آن ابتکاراتشان، کارهای نویی که انجام میدهند در بعضی از این مدارس اینها نادیده گرفته بشود یا جلویش گرفته بشود. @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌- بہ‌ یا‌دِ ٺو‌ بودن✨‌❛ زندگیم ‌رو ‌میسازه رِفیق .. شهید بابک نوری ❤️ شهید مصطفی صدر زاده❤️ @shahid_mostafasadrzadeh
مشکل ما اینه: روزانہ حاضریم ساعت ها برای فضاے مجازی و رمان هاے بی محتوا وقٺ بگذاریم اما... حاضرنیستیم نیم ساعت برای قرآن وقت بگذاریم💔
راننده پیک موتوری واسه مشتریا پیتزا می‌بره عکس شهید تهرانی مقدم را روی باکس موتورش زده تا به مردم بگه اگر الان راحت تو خونه نشستید و پیتزا میخورید مدیون این شهدا هستید که برای امنیت کشور خون دادند شادی روح شهدا
❣🌸 📌 امام علی ‹ع› فرمودند: چه بسيارند افرادى كه در بلا وسختى قراردارند اما اين بلا وسيله اى براى ِ آزمايش و تكامل آنهاست . ـ . حکمت ۲۷۳ نهج البلاغه . @shahid_mostafasadrzadeh
نژاد 🕊🌹🌿 چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم وگفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم و اگر تو بری دیگر کسی را ندارم. شب که خوابیدم حضرت زینب و پسر مو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادتشو شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود @Shahid_mostafasadrzadeh
🕊🌹🌱 با ولایت تا سعادت..... ... يه روز مرخصی خورده بوديم من وسایل سید و جمع کرده بودم و سوار ماشین شدیم تا ايشون و تا فرودگاه همراهی کنم یکی ديگه ار بچه ها هم همراهمون بود تا همراه سید به ایران بره سید برگشت به من گفت برادر من تو يه جای نوشابه يه عطر خالص از خادم حرم هدیه گرفتم ولی هر چی گشتم پیدا نکردم تو ندیدیش؟ گفتم نه سید جان چه جوري بود؟ گفت تو يه جای نوشابه بود به رنگ چایی بود گفتم نه..... يه دفعه اون دوستی که همراهمون بود گفت سید يه چيز بگم ناراحت نميشی؟ گفت نه عزیزم بگو گفت من فکر کردم اون چاییه که سرد شده انداختمش دور...... فکر میکنید سید چه برخوردی کرد؟؟ دست کرد تو جیبش پنج هزار لیر سوری که معادل پنجاه هزار تومن الانه بهش داد گفت اينو دادم به عنوان هدیه فقط بخاطر صداقتت اشکال نداره برادر. @shahid_mostafasadrzadeh
💠 احمدرضا بیضائي : 🌷محمودرضا ادب خاصی داشت... البته این ادب فقط نسبت به من نبود. نسبت به همه بزرگترها، خصوصا پدر و مادرمان همین‌طور بود. پدرم گاهی گلایه داشت که چرا او به کرات در حالتی که نزدیک به رکوع بود، خم می‌شد و دستشان را می‌بوسید. پدرم بارها به او گفته بود این کار را نکند. مؤدب و با تقوا بود و حریم خاصی داشت که من به عنوان برادرش تا حدی می‌توانستم به او نزدیک شوم و بیشتر از آن از او حیا می‌کردم. 🌷از نظر معنوی سلوک دائمی داشت که البته کاملاً مکتوم بود و آن را کتمان می‌کرد اما این سلوک در حرکات، سکنات و گفتارش ظهور کرده بود، حریمی که دورش ایجاد شده بود به خاطر همین سلوک معنوی بود که داشت. چیزی که موجب ظهور شخصیت معنوی او بشود، در گفتار و رفتارش به هیچ وجه نمود نمی‌کرد. تا حدی که وقتی از مسائل معنوی صحبتی می‌شد، به شوخی می‌گرفت و یا سکوت می‌کرد. @shahid_mostafasadrzadeh
معجزه در فاطمیون زیاد می‌بینید💫 حاجی خوشحال شد و گفت: قبول کردند که از بچه‌های ما هم برای یگان زرهی استفاده شود ولی نیرویی می‌خواهند که واجد شرایط باشد. گفتم «چه شرایطی؟» گفت: فوق دیپلم. حداقل مدرک تحصیلی است که مورد قبول قرارگاه برای یگان زرهی است. گفتم: مگر در بچه‌های ما چند نفر پیدا می‌شود که همچین مدرک تحصیلی را داشته باشند؟. حاجی خندید و چیزی نگفت. خود حاجی شخصا لیست بچه‌ها را تهیه کرد و به قرارگاه رفتیم. لیست را در مقابل مسئول زرهی قرارگاه گذاشت. مسئول زرهی نگاهی به لیست انداخت و به ابوحامد گفت: «حتما داری شوخی میکنی، در این لیست که بالاترین مدرک تحصیلی دیپلم است و باقی همه یا سیکل دارند یا تا کلاس ششم و هفتم  درس خوانده‌اند. این برادران از پس آموزش‌های زرهی بر نمی‌آیند.» حاجی گفت: «شما با توکل به خدا شروع کن، خدا خودش کمک می‌کند!» با اصرار فراوان ابوحامد بالاخره مسئول زرهی راضی شد که امتحان کند و در آخر گفت «ابوحامد من می‌دانم که نمی‌شود.» چند روزی از شروع آموزش نگذشته بود که مسئول زرهی به نزد ابوحامد آمد و به حاجی گفت: «من در طی خدمت بیست و چند ساله‌ام در زرهی، اولین بار است که همچین چیزی را می‌بینم که یک نیرو با این سطح تحصیلات پایین بهترین کادر زرهی شود.» ابوحامد با لبخند همیشگی گفت: «این برادران سربازهای آقا امام زمان(عج) هستند. تعجب نکن از این معجزات در فاطمیون زیاد می‌بینید.» @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چگونه دل امام زمان (ارواحنا فداه) را بیشتر به خودمان جلب کنیم ؟ 👤 استاد عالی 🌻أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🌻 @shahid_mostafasadrzadeh
ماه مبارک رمضان در حرم امام رضا طلبه ای در رواق دارالحجه پشت بلندگو قبل از اقامه ی نماز واجب به صراحت اعلام کرد کاشت ناخن و مژه توسط تمام مراجع تقلید ممنوع و حرام اعلام شده و پول حاصل دستمزد این امر حرام هست حتی وقتی شخصی مکانی در اختیار این افراد قرار میده جهت انجام این امر پول حاصل از اجاره ی آن هم حرام است علت آن هم فرمودند اگه به هر دلیلی نمازخوان نبود طرف یا حتی مقید هم بود کامل تحقیق نکرده بود و به احکام داخل آرایشگاه ها بسنده کرده و انجام واجبات شرعی رو با تیمم و وضوی جبیره انجام داد بعد مرگ جهت غسل میت عنوانی با غسل جبیره و تیمم و فلان تو این زمینه ی کاشت ناخن وجود ندارد و باید بدن تطهیر کامل صورت بگیره تنها راهش برداشتن ناخن هاست که هیچ غسالی اینکار رو انجام نمیده چون دیه گردن غساله میوفته و میت بدون غسل دفن میشه... قسم خورد گفت شمایی که شنیدید به همه بگید به هر کس که میخواد این کار رو انجام بده موظفید ابلاغ کنید لطفاً همه ی زنان مومن در گروه ها پخش کنید مخصوصا به دست آرایشگرها برسونید.
✍️ثبت نام در دوره های «طرح ولایت» 🔹در این دوره که به امر رهبر معظم انقلاب توسط آیت الله مصباح یزدی(قدس سره) طراحی شده، در سطحی عمیق تر از آنچه افراد به طور معمول می آموزند و البته با زبانی ساده و قابل فهم، با مبانی اندیشه اسلامی آشنا شده و توان حل سوالات و شبهاتی مرتبط با این مبانی را به دست می آورید. 📣 با توجه به برگزاری دوره های مختلف طرح ولایت در ایام پیش رو، شما می توانید در تماس با روابط عمومی مرکز طرح ولایت با این دوره ها و شرایط هر کدام، آشنا شوید. ☎️روابط عمومی مرکز طرح ولایت: ۰۲۵-۳۲۱۱۳۶۳۶ لینک برخی مطالب در مورد طرح ولایت ✅معرفی طرح ولایت: https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3397 ✅برخی بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درباره طرح ولایت: https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3406 ✅آیت الله مصباح: کاری به برکت طرح ولایت سراغ ندارم! https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3409 ✅آیت الله مصباح: مبارزه با انحراف، ثمره طرح ولایت https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3379 ✅ فهرست مجموع مطالب مرتبط با طرح ولایت و «معرفی کتاب های شش گانه طرح ولایت»: https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3425 💡همچنین با بررسی هشتگ مطالب بیشتری را مشاهده کنید. 💠 @mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با پدری که به آرزوی خود رسید اقا احمد عازم کربلا شد... @shahid_mostafasadrzadeh
💌 ویتامین روح انسان @shahid_mostafasadrzadeh
‍ بسم‌ رب الشهدا   در سن چهار ، پنج سالگی  هروقت نشانه ی روی   را  می دید می‌گفت: اگه گم بشم مامانم  راحت می تونه منو پیدا کنه .😔🌹   الان با وجودی که ،  نیستی ولی همیشه ، !😭❣ @shahid_mostafasadrzadeh