eitaa logo
کانال شهیدمدافع حرم پویا ایزدی
560 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
هرکس می خواهد مارا بشناسد داستان کربلا را بخواند کانال رسمی فدایی حضرت زینب(س)بسیجی پاسدارشهید پویا ایزدی ولادت:1362/06/01 شهادت:1394/08/01مصادف با تاسوعای حسینی لینک کانال: @shahid_pouyaizadi خادم کانال: @bale_sorhk خادم کانال، تبادل @Sayed_Abbas
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴خدایا زار و مضطر گشته زینب به سیر باغ پرپر گشته زینب پریشان خاطر و قامت خمیده پس از یک اربعین برگشته زینب فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
شهید نادر مهدوی کابوس آمریکا 🔺به مناسبت ۱۶ مهر ماه؛ سالروز نبرد دریادلان نیروی دریایی سپاه با شیطان بزرگ، آمریکای متجاوز @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بابا آقای اصغر زشته! منو میخوای بترسونی به خاطر دو تا گلوله؟ "آخرین دیالوگ ماندگار سپهبد قاسم سلیمانی با اصغر پاشاپور...." | عقل؛ سیل؛ کرونا 🔻 با شنیدن سخنان جناب روحانی در خصوص و و کرونا و بهانه تراشی برای کم کاری و عدم حضور مستقیم برای حل مشکلات جامعه ، بی درنگ یاد سردار دلها سپهبد قاسم سلیمانی در(ویدئوی فوق) افتادم. فرمانده ای که شجاعانه و عاشقانه در مسیر سیل گلوله های دشمنان ایستاد تا خانه ی من و تو ویران نشود! @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کفِ میدان 🔺رهبرانقلاب: در سیل خورستان حاج‌قاسم کفِ میدان حضور داشت؛ این جزو مسایل قطعی انقلابی‌گری است 🔺حسن روحانی: کسی نمی‌تواند برود وسط سیل و بگوید من نمی‌ترسم؛ خب نترس؛ وایسا تا آب تو را ببرد @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تفاوت مکتب امام حسین و مکتب گلاسگو در یک دقیقه! جناب دکتر انگلیسی، ما نه پاسپورت و تابعیت دوم داریم، نه بی غیرت و وطن فروشیم. ما فرزندان همان‌هایی هستیم که زیر آتش خمپاره ما هم مانند پدرانمان از آمریکا ولی از تو و تفکر امثال تو ما از دولت کاسب ما از وزیر قاچاقچی ما از تفکر غرب‌گدا ما از یکسال باقی مانده دولت تو @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴استقبال گرم آستان مقدس حسینی از پرچمداران الحشد الشعبی توسط بلندگوهای حرم 🔹شما وطن هستید سلاح شما سلاح افراد با عزت است 🔹وای بر هر منافقی که با شما دشمنی بورزد و بخواهد از ارزش شما بکاهد... 🔻سلام بر ابو مهدی المهندس سلام بر قاسم سلیمانی... @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
🔴الهام شیطانی هشت سال پیش الهام علی اف در سالروز استقلال جمهوری آذربایجان از یک سازه به عنوان نمادی مقدس در کشورش رونمایی کرد. اما این نماد چه بود؟ در کمال تعجب یک ابلیسک (Obelisk) که مشهورترین و مهم ترین نماد فراماسونری و شیطان پرستی است. آن هم در یک کشور مسلمان با اکثریت شیعه! دقیقا رمز سیاست های به شدت سختگیرانه علی اف بر علیه شیعیان و هرگونه شعائر مذهبی از عزاداری ها گرفته تا حجاب بانوان در این نماد نهفته است. بنابراین نه الهام علی اف فراماسونر و نه اردوغانی که سودای عثمانی گری دارد ، هیچکدام دلشان برای مسلمانان نسوخته و نمی سوزد. در اینکه قره باغ جزئی از سرزمین های اسلامی است شکی نیست اما در این برهه زمانی جنگ قره باغ یک فتنه و بازی شیطانی است که هیچ عقل سلیمی بر ورود جمهوری اسلامی در آن حکم نمی کند... @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
🔴تصویر ویژه از رهبر انقلاب در سالروز اربعین حسینی در حسینیه امام خمینی هنوز هم وقتی نام قاسم می آید گریه می کند غم فراقش عجیب است، عجیب! @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
🌷حاج قاسم سلیمانی خطاب به زائران اربعین حسینی: با مژه‌ی چشم خاک راه تو را پاک می‌کنم #ما_ملت_امام_حسینیم #سردار_دل‌ها @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 خاطره آیت الله رئیسی از حاج #قاسم_سلیمانی و ابومهدی مهندس در #اربعین سال گذشته در کربلا 🔺رهبرمعظم انقلاب درباره ابومهدی مهندس به رییس قوه قضائیه چه گفت : #هیات_رزمندگان_مدافع_حرم eitaa.com/haram94_ir http://sapp.ir/haram94.ir instagram:@haram94.ir
🔴تجلی واقعی عقلانیت.... علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت میکند:اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت:(بریم یک سر به خط بزنیم).بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب،سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت:(اینا دارن چیکار میکنن؟وایسا بریم ببینیم چه خبره). هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو-سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدای می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو-سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد:(خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه.خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه.خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.) اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود،همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد. آتش که به سرش رسید،گفت:(خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم). به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام. آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت.یکی با کف دست به پیشانی اش میزد،یکی زانو زده و روی سرش میزد،یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:(خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره،بگه جواب اینارو چی میدی ؟)حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ،سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد.دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه-چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند. حسین گفت:(وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن.یه چیزی بیاد وسطشون(خمپاره)،همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟). نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت:(حسین آقا جمعش کردیما!).حسین گفت:(چی چی رو جمع کردین؟) طرف گفت:(همه ی هیکلش شد همین یه گونی). فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگویدکه دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت.دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت:(جا بدید ماهم بشینیم،با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم). @shahid_pouyaizadi کانال شهید پویا ایزدی