#خاطرات🌱
گریه میکرد و اصرار داشت
که به #جبهه برود.
پدرش گفت :
«تو هنوز بچهای!
#جبهه هم جای بازی نیست
که تو میخواهی بروی.»
حسن گفت :
«مگر کربلا #قاسم نداشت؟
من هم قاسم میشوم.»😔💔
#شهیدحسنیزدانی🕊
•┈┈•••✾•🖤•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•🖤•✾•••┈┈•
#دلنوشته✍️🏻
تمام شد...
چند روزی است ، خورشیدِ
#عاشورا هم غروب کرده.🌒
حالا دیگر نه #حسینی هست
و نه #عباس و #اکبر و #قاسم...💔🍂
و غمی که تا انتهای تاریخ
باقی خواهد ماند تا درسی باشد برای ما…
مایی که در #عزایحسین🏴 ،
زانوی غم بغل میگیریم
اما #حسین زمان خویش را فراموش میکنیم
و یادمان میرود که «کل یوم عاشورا»…
•┈┈•••✾•🖤•✾•••┈┈•
@shahid_rahimfiruzabadi
•┈┈•••✾•🖤•✾•••┈┈•