﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟡شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🌸دعــــــــای فــــرج🤲🏻
عادت به خواندن دعای فرج📖
بعــــد از اذان داشتــــم🕋
بعد از شهــــــــــــادت آقارضا🌹
مدّتی میشد که ایندعا را نمیخواندم🕊
رضاجان به خواب بندهخدایی میرود😴
و میگوید:«به مــــادرم بگوئید که🗣
آندعاییراکههمیشهمیخواند،بخواند»♥️
🎙به روایت: مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟡شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🌸دعــــــــای فــــرج🤲🏻
عادت به خواندن دعای فرج📖
بعــــد از اذان داشتــــم🕋
بعد از شهــــــــــــادت آقارضا🌹
مدّتی میشد که ایندعا را نمیخواندم🕊
رضاجان به خواب بندهخدایی میرود😴
و میگوید:«به مــــادرم بگوئید که🗣
آندعاییراکههمیشهمیخواند،بخواند»♥️
🎙به روایت: مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟡شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🌙ماه مبارک رمضان
🧨ماه رمضان سال۱۳۸۸ با آقا رضا در اصفهان دوره تکاوری بودیم. سختی و فشار دوره خیلی زیاد بود و اگه آب و غذا و خوابمون مناسب نمیبود، بدن به شدت کم میاورد.
🏭مرکز آموزشیای که برای دوره تکاوری مستقر بودیم، خیلی وسعت داشت و بزرگ بود؛
🚶♂طوری که فاصلهی آسایشگاه ما تا سالن غذاخوری زیاد بود و از فرط خستگی و بیخوابی نمیتونستیم برای سحری به سالن بریم.
☝️به خاطر همین، هر شب یه نفر انتخاب میکردیم که مسئولِ آوردنِ غذا باشه! آقا رضا جزو اولین نفرات برای خدمت به بچهها بود.
🥚خلاصه، بعد چند شب دیگه کسی نمیرفت و مجبور بودیم سحری، تخم مرغ بخوریم.
😍ولی آقا رضا به جای بچههای دیگه از استراحتش میزد و میرفت سحری بچهها رو میاورد تا برای بچهها سخت نباشه!
📸پ.ن: این تصویر مربوط به دوره تکاوری در اصفهان سال ۱۳۸۸ میباشد.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟢شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🗓🪖سال۱۳۹۲، در مقرّ کرمانشاه، آقا رضا مسئول مخابرات بود. اتاق مسئول مخابرات و اتاق فرماندهی ما در یک جا بود. اموالی که توی اون اتاق بود(مثل بیسیم و سایر وسایل نظامی)، مسئولیتش با آقارضا بود و آقارضا دقت میکرد که چیزی از اون اتاق گم نشه؛ از قاشق و چنگال و بشقاب گرفته تا وسایل نظامی که اونجا بود.
💥🏣ما هم نیروهایی بودیم که در ماموریتهای کمین و مبارزه با قاچاق و... وظیفه تأمین امنیت را بر عهده داشتیم. ۱۰ یا ۱۲ نفری توی اتاقی بودیم که چسبیده بود به اتاق آقارضا. یکی از بچهها موقع ناهار میره از اتاق فرماندهی بدون اجازه و حضور آقا رضا چند تا قاشق و چنگال برمیداره. بعد از چند دقیقه، آقارضا اومد و گفت:
«کسی قاشق و چنگال گرفته؟»
یکی از بچهها گفت من برداشتم. آقارضا گفت:
«ایرادی نداره، فقط بعد ناهار سرجاش بذارین.»
یکی از بچهها رو کرد به آقارضا و گفت
:«این چه کاریه! خب میذاریم همینجا بمونه!»
آقارضا با جدّیّت گفت:
«این قاشق و چنگال برای اون اتاقه و منم وظیفه دارم اموال اون اتاق رو حفظ کنم. هر موقع من رفتم و مسئول نبودم، میتونید تصمیم بگیرید چیکار کنید، ولی تا زمانی که من هستم، لطفاً برای برداشتن حتی یه دونه چنگال هم اجازه بگیرین و اگه نبودم دوباره برگردونین سرجاش.»
حفظ بیت المال برای آقارضا خیلی مهم بود.
📸پ. ن: این تصویر مربوط به ماموریت در کرمانشاه می باشد.
🎙به روایت: همرزم شهید
#انتشار_برای_اولین_بار
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟡شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
در مأموریت زاهدان، مجبور شدیم با گروهی🪖
به معبر کمــــین قاچــــاقچی ها بریــــم☠
تا ساعت ۱۲ شب مشغول عملیات بودیم🔥
که یک دفعه آقارضا رو دیدم یه گوشه ای🧐
داره نماز میخونه؛ اون هم روی خار و خاشاک💨
اصــــلاً براش مــُــهم نبود که👇
خار توی پاهاش میره و زخمی میشه🩸
توی اون شرایط، شاید یه نیروی درونی🍃
به ما میگفت حالا صبــــر کنین وقتی✋
برگشتین پایگاه نماز رو بخونین ولی آقارضا❤️
توی هر شرایطی به نمازش اهمّـیّت میداد🧎🕋
🎙به روایت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🟡شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🌸دعــــــــای فــــرج🤲🏻
عادت به خواندن دعای فرج📖
بعــــد از اذان داشتــــم🕋
بعد از شهــــــــــــادت آقارضا🌹
مدّتی میشد که ایندعا را نمیخواندم🕊
رضاجان به خواب بندهخدایی میرود😴
و میگوید:«به مــــادرم بگوئید که🗣
آندعاییراکههمیشهمیخواند،بخواند»♥️
🎙به روایت: مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
﷽
#خاطراتآقارضا📕
👋🏻آخریندیدار
💐آخرینباری که آقارضا را دیدم، دوازدهم فروردین مصادف با روز مادر بود که به خانهمان آمد.
🩹رضاجان بار اول که به سوریه رفت از ناحیه دست زخمی شد و هنوز دستش مداوا نشده بود.
🛍ساعت ۱۰ شب چهاردهم فروردینماه، با او تماس گرفتند که باید سریعاً خودت را برسانی! رضایم تا وسایلش را جمع کند، طول کشید.
🤔ساعت ۱۲ شب بود که به گوشیم زنگ زد، تک زنگ خورد و من فکر کرده بودم که اشتباهی کسی به گوشیام زنگ زدند. بالافاصله به پدرش زنگ زد و دیدم که حاجی داره صحبت میکنه. به حاجی گفتم:«کیه؟» حاجی گفت آقارضا هست.
🇸🇾به پدرش گفت:«مامان بیدار هست؟ میتواند صحبت کند؟» گوشی را گرفتم، گفتم:«مامانجان خوابت نمیاد ۱۲ شب هست!»، رضاجان گفت:«مامان، من میخوام سوریه برم! جیغ کشیدم، گفتم: مامانجان، زخمت هنوز خوب نشده سوریه برم چیه!»
🙂رضاجان گفت:«مواظب زن و بچههایم باش!»، بهش گفتم:«مواظب من کی باشه! من توان ندارم!» آقارضا گفت:« مامان گوشی رو به بابا بده. گوشی رو به حاجی دادم؛ با هم داشتند صحبت میکردند، به پدرش وصیت هم کرد!»
🥲من با آقارضا ناراحت بودم تا سحر بهش زنگ نزده بودم، موقع سحر زنگ زدم. بهش گفتم:«رفتی؟ گفت اره تهرانیم.»، بهش گفتم حرف گوش نکردی رفتی که، انشاءالله حضرت زینب پشت و پناهت باشه، خدا به همراهت!
🎙به روایت: مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شب_وداع
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•[🌹🌱] •
#خاطراتآقارضا📕
🌕شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
📿نَمازِشـــــــب:
در مأموریتِ خانطومان سوریه🇸🇾
با آقــــارضــــا همــــرزم بــــودم🪖
پشتِ خاکریز مراقبِ حرکات دشمن بودیم🔥
و شبها باید بیــــدار میموندیم😵
هــــوا هم خیلی ســــرد بود❄️☃️
آب و غذای خوبی بهمون نمیرسید؛⛔️
بهترینش، نــــونمــــاست🍞🥛
و لواشــــکهایِ کوچیــــک بود🍩
یه بشکههایی رو از قبل پُر کرده بودیم🛢
و به حالت زیگــــزاگ گذاشــــته بودیم💤
تا تکتیرانــــدازِ دشمن نتونه ما رو بزنه🔫
هر شب، پشتِ یکی از بشکهها📍
آقارضا رو میدیدم که کارتونی📦
زیرش پهــــن کرده بود🏷
و مشغول راز و نیاز شبانهاش بود🕋🧎♂➡️
حتی تویِ اون شرایط پُر اســــترس😲
که آب و غذای درست و حسابی نبود❤️🔥
نمــــاز شبش رو تــــرک نمیکــــرد💚
🎙به راویت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🍂نرخ رفتن به سوریه چند است؟
🥀قدر دل کندن از دو فرزند است...
📆روزهای آخری که تو مقرّ شهر خانطومان سوریه بودیم، آقارضا و بچهها به نوبت میآمدند با تلفن با خانوادههاشون تماس میگرفتند.
😓یه روز منم کنارش نشسته بودم، آقارضا داشت با خانوادهاش صحبت میکرد. بعد از پایان صحبتش به من گفت: «جواد...»
+مِه کیجا دونی چی بَوتِه مِرِه؟!
بَوتِه که:«بابایی داری میای برای من
بستنی بخر.»
😔همونجا یه بغض شدیدی رو تو چهره آقارضا دیدم، بسیار اشک تو چشماش جمع شده بود که دخترش بهش گفته بود داری برمیگردی برای من بستنی بخر...
🎙بهراویت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🕊فدایی رفقا...
📆در عملیاتی که در خانطومان سوریه
🧨بودیم، خط گردانمون پدافندی بود.
🗺آقارضا میگفت: تو شرایط پدافندی،
🔥وظیفه تکتیرانداز خیلی سنگینه!
🔫یک تکتیرانداز باید تو خط بمونه
🖐🏻و فدایی بچههای گردان بشه تا
💥تکتک نیروها بتونند خودشونو به
⏰خط دوم برسونند و خودش نفر
☄آخری باشه که به عقب بر میگرده...!
📸این تصویر مربوط به چند روز
قبل از شهادت در خانطومان سوریه
سال ۱۳۹۵ میباشد.
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•[🌹🌱] •
#خاطراتآقارضا📕
🟢شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
وعده ما تو سوریه حرم رقیهست❤️🩹
❣بار دومی که به سوریه اعزام شدیم، آقارضا تو حرم حضرترقیه سلاماللهعلیها واقعا یه حس و حال عجیبی داشت.
😓به ضریح حضرترقیه چسبیده بود، هر اتفاقی که بود از همونجا گرفته بود!
🎙به راویت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#یارقیه
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
هدایت شده از کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
💥هنگام اذان مغرب نزدیک کمینگاه شدیم و همانجا نماز رو خوندیم. هوا که تاریک شد، به منطقهای که که از قبل شناسایی شده بود، اعزام شدیم.
🔫وظیفهی شهید رضا، تکتیراندازی و تأمین بچهها بود. حدوداً ساعت۲ شب، شهید رضا با استفاده از دوربین دید در شب خود، متوجه آمدنِ قاچاقچیان شد. بلافاصله با بیسیم به بچهها خبر داد که حواسشون رو بیشتر جمع کنند.
👺قاچاقچیها در کمین بچهها افتادند، غافلگیر شدند، پا به فرار گذاشتند و بعضیاشون هم یه گوشه، در تاریکی شب قایم شدند.
😵💫آقا رضا که دوربین دید در شب داشت، با تیراندازی به نزدیکی آنها، سبب دیوانگیشان شده بود.
✌️قاچاقچیان مُدام مکانشون رو تغییر میدادند ولی باز هم آقارضا تیراندازی میکرد تا اینکه موفق شدیم همهی قاچاقچیها رو بگیریم و بعدش هم به پایگاه برگشتیم.
📸پ.ن: این عکس در مرزهای پیرانشهر هستش که داشتیم میرفتیم تا قاچاقچیان را به کمین بیندازیم.
🎙به روایت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh