✨﷽✨ #حاضرِ غایب ۲۵ 📝 چقدر زود گذشت ،سال قبل چنین شبی که تولد امام جواد( ع) بود، خیلی دلم گرفته بود من این کلیپ رو برای وضعیت واتساپ استوری کردم با خودم زمزمه میکردم ،یادم افتاد که تنها پسر امام رضا (ع) بودند ،گفتم رضا منم ی پسر دارم همیشه برای هر کاری از من اجازه میگرفتی ولی برای رفتنت از من اجازه نگرفتی حداقل امشب بیا که خیلی دلم برات تنگ شده ،با خودم گفتم این استوری به عنوان ی پیامه ببینم امشب پیام مامانتو میبینی، شب که خوابیدم وخوابم برد کنار دیواری صدای خش خش کشیدن چوبی رو زمین رو شنیدم بر گشتم وپشت سرم را نگاه کردم رضا بود کنار دیوار نشسته بود تا چشمش به من افتاد از جا بلند شد جلو آمد با نگاهش بهم فهماند که اومده اجازه بگیره دستم رو روی شانه اش گذاشتم پرسیدم رضا کجا بودی گفت اومدم، بعدشم سریع بهم گفت دوستام رفتن داشت با نگاهش بهم میگفت که دوست داره با دوستانش بِره پرسیدم کجا ؟ باز با نگاهش ی جوری بهم فهماند که یجایی که همه جمع شده بودند با هم صحبت نمیکردیم با نگاه ذهن همدیگر رو میخوندیم دیدم خیلی دوست داره بره گفتم دوست داری بری؟ گفت اره گفتم جای خوبیه ؟ گفت خیلی گفتم خیالم راحت با خنده گفت راحته راحت بهش گفتم برو اما زود بر گرد تا اینو گفتم سریع ی نگاه کرد ورفت، اما جالب اینجا که چون بهش گفتم برو اما زود بر گرد فردا شب دوباره با ی جریان جالبتر برگشت ودوباره به خوابم آمد!!! که برای خودم خیلی جای تعجب داشت #مادر @shahid_reza_rahimi

﷽

﷽

#داستان شب ۴📖 #خاطرات_حاج_رضا ☆ارزش رفاقت☆ رضا به غذاهای فست فود علاقه زیادی داشت و هر وقت هم که میخواست خانواده را مهمون کنه، مخصوصا وقتهایی ک من برمیگشتم (چون دانشجوی یک شهر دیگه بودم و هراز گاهی میومدم اصفهان) یکراست میرفت سراغ مغازه فست فودی سر خیابون.🌭🍕🍔🍟 یک شب که طبق معمول برای خریدن ساندویچ رفته بود مغازه، چندتا از جوونهای هم سن و سالش که با رضا اشنا بودن هم برای خوردن شام داخل مغازه بودن ولی با دیدن رضا خودشون مشغول میکنن و به رو نمیارن ک رضا رو دیدن👀 ک نخوان پول غدای رضا رو هم حساب کنند...💵💳😐🙄 اما رضا موقعی ک سفارشش اماده شده و خواسته حساب کنه، یواشکی به مغازه دار میگه پول شام دوستامم حساب کن.، مهمون من هستن😳😇 مغازه دار که هم رضا رو میشناخته و هم اونارو و مخصوصا اینکه رفتار اونارو هم زیر نظر داشته، به رضا میگه اونا با دیدن تو، به روی خودشون نیاوردن، تو چرا میخوای پول شامشون را حساب کنی؟؟ توام‌مثل خودشون باش... اما رضا میخنده و میگه ارزش دوستی و رفاقت بیش از این‌چیزهاست...😊💞 🦋@Shahid_reza_rahimi

یک مرد آنگاه مرد است که سرو سبز قامتش در جنگل ظلمات نامردمی‌های زمانه استوار بماند و شما مردانگی را به روزگار نشان دادید. روزت مبارک بزرگ مرد 🦋 #مادرانه💔 @shahid_reza_rahimi