هدایت شده از 『وِتْرَ الْمَوْتوٓر』
و قسم به حقارت واژهها
هنگام توصیف لبخندِ دلربایت ((:
🌹شهادتت مبارک عزیزِجآنِبرادر🌹
پ.ن: اکیداً توصیه میکنم وصیتنامهٔ این شهید رو بخونید. جوری باهامون حرف میزنه -اگه ندونیم- فکر میکنیم یه عالِمِ باتجربهٔ دنیادیدهاس نه یه جوونِ تازهدامادِ بیستوسهساله !!
#شهیدمدافعحرمعباسدانشگر
#سلامبرشھدا🙂♥️
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
قرارگاهمجازۍ
شھیدصادقعدالتاکبرۍ⇩🌸
@shahid_sadeg_edalat
کانالرسمےشھیدصادقعدالتاکبرے
#صبحتون_امام_زمانی🧡☀️ - - - - - - - - - - - - - - - - رفٺـھ بـودۍ ڪھ بیــٰایۍ . . چقـدَࢪ طــول ڪش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشـٰا دردۍ ڪہ؛
درمٰانش ټو باشۍ..✨
خوشـٰا راھۍ ڪہ؛
پایانـش ٺو باشـۍ..✨
خوشـٰا چشمۍ ڪہ؛
رخسٰار ٺو بیند..✨
خوشـٰا ملـڪۍ ڪہ؛
سلطـٰانش ٺو باشۍ..✨
<اێدنیٰاێمݧ؛
آقااێجـانمッ💛!>
#برادر_شھیدم
#امام_رضا
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- امامرضایِقلبم💔. .
#امام_رضا
#طنز_جبهه😁🌿
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک بعثی ها را درآورده بود.
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط بعثی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب بعثی ها.
چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟»
یکی از بعثی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: «منم!»
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: «یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از بعثی ها به نام جاسم برخورد.
فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: «حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت.
اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد.
با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین.
یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: «کی با حسین کار داشت؟»
جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: «من!»
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!😂
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
قرارگاهمجازۍ
شھیدصادقعدالتاکبرۍ⇩🌸
@shahid_sadeg_edalat
#عکس_نوشته😍🎉
- - - - - - - - - - - - - - - - -
🌱 ؛
بـھ وصل خود دوایۍ ڪن
دل ِ دیوانهۍ مارا❤️(:
- یا #امام_رضا'؏✨
- - - - - - - - - - - - - - - - -
قرارگاهمجازۍ
شھیدصادقعدالتاکبرۍ⇩🌸
@shahid_sadeg_edalat