بسم رب الشهدا و الصدیقین
حکایت عاشورایی نبرد #خان_طومان_95
#قسمت_اول
لبیک گویان
در روزهای پایانی سال 94،موضوع اعزام وحرکت کاروان حسینی به #لشکر_٢۵_کربلا اطلاع رسانی شده بود.
مسولین نیروی انسانی وعملیات،آموزش، آماد، و.... مشغول شناسایی افراد، ثبت نام، سازماندهی، آموزش و.... ، هماهنگی های اعزام در #فروردین 95 بودند.
خدارو شکر، داوطلبان زیادی برای حضور ورساندن خودشان به کنارحرمین شریف در دمشق و..... ثبت واعلام آمادگی کرده بود.
این وضعیت ما را درانتخاب افراد بدلیل اینکه باعث دلسردی وناراحتی عاشقان اهل بیت علیهم السلام نشود نگران کرده بود.
دوستان و همکاران و سلحشورانی همچون :
عبدالله، رامین، محمود، حامد، روح الله، اسماعیل، امین، علی، و....
درشناسایی وانتخاب، افراد شایسته تر، کمک کردندتابتوانیم بهترین افراد را انتخاب و سازماندهی کنیم.
کاروان 110 نفره انتخاب شدند و برای نبرد با تکفیری ها لحظه شماری میکردند.
اعزام مجددی هابیشتر بودند، تجربه نبردهای سالها و ماه های قبل را در ذهن وفکر وعمل داشتند.
آموزش ها وچینش ها انجام گرفت تعدادی ازمالک اشتر های این کاروان پرچمداری میکردند وماهم به وجود همه عزیزان، بویژه این مالک ها افتخارنموده وشاکر نعمتهای خدای متعال بودیم.
درتاریخ #چهاردهم_فروردین سال ٩۵ صدای طبل حرکت کاروان بلند شد.
ای یاوران امام حسین علیه السلام،
ای یاوران حضرت زینب کبری (س)،
ای یاوران امام مهدی (عج)
ای یاوران ولی امرمسلمین،
ای آنانی که درانتظار ظهور هستید.
با شعار:
لبیک یا زینب کبری (س)
کلنا عباسک یازینب(س)
به پیش، که هل من ناصر حضرت زینب کبری (س) بگوش میرسد.
مسافران کاروان پروازشان ازتهران به دمشق اغازشد.
#ادامه_دارد...
همرزم شهیدان مدافع حرم مازندران
#سرتیپ_دوم_پاسدار_حمیدرضا_رستمیان
http://Instagram.com/shahid_hajsaeid_kamali1395
@shahid_saeed_kamali
🔖 قسمت اول
۱۴ فروردین | حدود ساعت ۹ شب پیامی مبنی بر اعلام آمادگی برای مأموریت جعفر طیار برای نیروهای لشکر ارسال شد ،
در همان لحظه همه جوابش را با شعار لبیک یا زینب (س) دادند .
از شنیدن خبر همه شوکه بودند چون طی روز های گذشته در محل کار هیچ صحبتی راجب این ماموریت نشده بود با این حال همه بچه های لشگر شور شوق خاصی برای اعزام اعلام آمادگی کردند ...
نیروهای اعزامی بعد از وداع با خانواده هایشان بسرعت خودشان به لشگر رساندند.
بعد از پر کردن یکسری فرم و تحویل گرفتن پاسپورت هایشان حدود ساعت ۲-۳صبح
سوار اتوبوس شدند و حرکت کردند، در مسیر تا دژبانی پاسدارانی که اسمشان در لیست نبود وخود را به لشگر رسانده بودند دیده میشدند که خیلی تلاش کردند تاهرجور شده آنها هم اعزام شوند ولی چون سهمیه محدود بود نمیتوانستند بیایند، ناراحتی و افسوس در چهره شان کاملا مشخص بود.
فردا صبح به پادگان مربوطه که رسیدند
ساعت ۱۱بود که اعلام کردند برای تست دی ان ای به طبقه همکف بروند و بعداز دادن تست؛ جلسه ایی برگزار شد.
بعد آن سوار هواپیما که شدند داخلش کاملا تاریک بود هیچ پنجره ای وجود نداشت .
به آسمان سوریه که رسیدند به دلیل تهدید توسط تروریست ها خاموشی مطلق هواپیما را فرا گرفت خداروشکر هواپیما به سلامت فرود آمد و به مکان استراحت هایمان رفتیم...
#ادامه_دارد
#روایت_خانطومان
#قسمت_اول
@shahid_saeed_kamali
19.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تماشا_کنید☝️☝️☝️
#نشر_برای_اولین_بار
#ماجراهای_من_و_سوالهام
#قسمت_اول
حتما برای شما هم پیش اومده که فرزند کودک یا نوجوانتون سوالی بپرسه که ندونید چه جوابی باید بهش داد...
در سری کلیپ های ماجراهای من و سوالهام سعی کردیم به برخی از این سوالها پاسخ بدیم
برای بیان پیشنهادها،سوژه ها و حتی سوالات کودک و نوجوان خود با آیدی زیر در ارتباط باشید
@unknown217
با نشر این پیام شما هم در رشد اعتقادی فرزندان سرزمینمون سهیم باشید☘🙏
با خیال راحت با فرزندانتون و در کنار هم تماشا کنید☺️
◀️ورود به ماجراهای من و سوالهام
@shahid_saeed_kamali