✨#جانان✨
#قسمت_اول
همیشه گفتهاند که آب روشنایی و نور است. همون اوایل آشناییمون، مادر سعید چیزی برایم گفت که خیلی مرا به وجد آورد. درست یادم است با آب و تاب خاصی، درحالی که چشمانش برق میزد گفت " نیمه شب بود و هراسان از خواب بیدار شدم. با خودم گفتم خدایا خیر باشد این چه خواب عجیبی بود که دیدم! لیوان آبی خوردم دوباره خوابیدم.
صبح زود از خواب بیدار شدم دلم طاقت نیاورد تلفن را برداشتم و به عزیز زنگ زدم و براش تعریف کردم که یه خواب عجیب دیدم
عزیز گفت خیر باشه مادر؛حالا چی دیدی؟
گفتم خواب دیدم دارم توی آب زمزم شنا میکنم.
عزیز خندهای کرد و گفت: حاملهای مادر.
تعجب کردم ولی تعبیر خوابهای مادرم ردخور نداشت "
ادامه دارد...
#جانان
#سیره
#قسمتاول
کانالرسمی|شهیدسعیدکریمی🤍🕊
@shahid_saeedkarimi
"کانالرسمیشهیدسعیدکریمی"
✨#جانان✨ #قسمت_اول همیشه گفتهاند که آب روشنایی و نور است. همون اوایل آشناییمون، مادر سعید چیزی برای
✨#جانان✨
#قسمت_دوم
همزمان که او صحبت میکرد و من شگفتزده از این خواب عجیب بودم، برایم جالب بود که عزیز هنوز حتی در این زمان که من عروس این خانواده شدهام هم تشخیصش درست است، از این بابت لبخندی روی صورتم نقش بست اما نباید میگذاشتم این فکرها حواس من را از گوش سپردن به مابقی ماجرا پرت کنند، هوش و حواسم را جمع کردم تا از ماجرا جا نمانم؛ مادر سعید همانطور با ذوق ادامه داد:
وقتی پسر اولم به دنیا آمد به احترام نظر بزرگترها، نام او را محمد گذاشتیم. حالا محمدم سه سال داشت. همیشه دوست داشتم اسم پسرم را سعید بگذارم خیلی این اسم را دوست داشتم؛ وقتی فهمیدم این میوهٔ دلم هم پسر است و حالا خدا به من یک پسر دیگر داده تا نامی که عاشقش هستم رویش بگذارم، با خودم عهد کردم اسم این یکی را سعید بگذارم؛ سعیدِ من...
ادامه دارد...
#جانان
#قسمتدوم
#سیره²
کانالرسمی|شهیدسعیدکریمی🕊🤍
@shahid_saeedkarimi