سلام میکنم از دور بر تو و حرمت
سلام من به بلندای بیرق و علمت
سروده اند فراوان برای تو اما
هنوز نقش کتیبه است شعر محتشمت
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله
🥀🕊شوق شهـادت . . .
در نگاهـش موج می زد ؛
مرغ مهاجر بود و دل بر اوج میزد❤️
🌷روز شهادت حضرت زهرا(س)ساعت چهار پنج بعدازظهر بود که از بیسیم صدای بچهها شنیده شد،میگفتند:دشمن به عقارب زده و ما میدونستیم که حاج مسلم رفته بود عقارب... از طریق بیسیم پرسیدیم حاج مسلم کجاست؟و به ترکی جواب دادند،"حاجمسلم شهید شد"...
بیسیم از دستم افتاد؛دستام رو گذاشتم روی سرم و نشستم روی زمین.بچه ها بلافاصله اومدند و از من پرسیدند چه اتفاقی افتاده و ماجرا رو به آنها گفتم. واقعا در قرارگاه یک کربلایی به پا شد... پشت بیسیم صدای بچهها میآمد که مرتب گریه میکردند و خبر شهادت حاجمسلم رو به همدیگه میدادند؛ هرکسی که به دیگری تماس میگرفت، فقط با گریه صحبت میکرد...😭
✍#راوی:همرزم شهید
🌹#شهیـد_مدافـع_حـرم
#سردار_مهدی_نعمایی
#نام_جهادی_حاج_مسلم
#سالـروز_شهـادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🌷🕊#لاله_های_زینبی
💐همسر شهید نقل می کند:نظم خاصے داشت مادرش هم همیشه می گوید بچه بسیار منظمے بود من این نظمی که در زندگے دارم را از ایشان یاد گرفتهام. ماموریت که میرفت،ما می رفتیم«درق»و وقتی که برمیگشت قبل ازاین که ما بر گردیم همه لباسهارا می شست،اتو می کرد و می گفت:شماهمین که دورے ما را تحمل میکنید کافیاست،دیگر زحمت این کارها با شما نباشد.
🌷به بحث صله رحم هم خیلے اهمیت میداد و هفتهاے یک بار حتے براے ده دقیقه به منزل اقوام سرمیزدیم می گفتم زنگ بزن می گفت:نه،شاید بخواهند جایے بروند و از راه بمانند و یا تدارک پذیرایے ببینند میرویم اگر بودندویک چایی می خوریم و اگر نبودند بر می گردیم.خیلے ساده زیست بودمرتب ترین لباسها را می پوشید و براے من هم می خرید.به تولد هم خیلےاهمیت می دادحتے در حد یک شاخه گل با اینکه حقوق مان زیاد نبود اما برکت داشت.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمدتقی_اربابی
#سالروز_شهادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram