eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
98 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها ✨ 💠قسمت سیزدهم ❇️ بعد از رحلت پیغمبر اکرم - صلّ الله علیه و آله، آن انحراف بزرگی که اتّفاق افتاد، این بود که اُمّت با معادن رحمت و نور و هدایت (پیغمبر و آل ) به سمت قطع شدن، سوق داده شد . 🛑 اگر ارتباط اُمّت با اهل بیت قطع شود، دیگر تا قیامت، اَحدی نور و هدایت نخواهد گرفت؛ حتّی از قرآن ... ⬅️ در این میان، تنها وجود مقدس حضرت زهرا هست که می تواند واسطه ی بین ارتباط اُمّت با رحمت نبوی و علوی باشند . ⚠️ غم امام زمان باید غم حقیقی انسان شود، غم حضرت زهرا نیز از این جنس غم ها بود. غمِ انحراف مسیر انسانیّت با حذف متخصص معصوم بود . ⬅️ قلمِ قضا آن گونه طراحی شده که زمینه ی ظهور متخصص معصوم باید فراهم شود . ✨ طبق آیه قرآن ، وارثان زمین 👈 هستند (العاقبه" للمتّقین)، یعنی آینده از آن حزب الله است . بنابراین باید با اعمال شایسته ی خود با آینده پیوند برقرار کرد. 💥۱۲۰۰ سال است که امام زمان، یکّه و تنها هستند و اوست که 👈 اَینَ می گوید؛ در صورتی که ما باید به دنبال او باشیم و ما باید 👈 اَینَ بگوییم . 💢 اوست که هر روز ما را صدا می زند و می گوید : آیا کسی هست مرا یاری کند ⁉️ 🔰تا زمانی که جای این ، اَینَ ها ، جا به جا نشود ، اتّفاقی نخواهد افتاد . 🔅حضرت زهرا سلام الله فرمودند : 🕋 امام همچون کعبه است، ما باید به سویش برویم نه اینکه امام به دنبال ما بگردد.
🔴 بفرمایید آقای گاو آمده! در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد. گفت: «با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. می‌خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.» از او خواستم خودش رامعرفی کند. گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را می‌شناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می‌شوند چه کسی آمده!» تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی‌فهمم!» ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: «من گاو هستم!» معلم جواب سلام داد و گفت: «خواهش می‌کنم، ولی ...» مرد ادامه داد: «شما بنده را بخوبی می‌شناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ ساله‌ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید ...» دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: «آخه، می‌دونید ...» مرد گفت: «بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می‌دهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می‌گذاشتید. قطعاً من هم می‌توانستم اندکی به شما کمک کنم.» خانم دبیر و پدر دانش‌آموز مدتی با هم گفتگو کردند ... آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه..... چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواسته‌ام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند ... ایشان می‌گفت: «خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكی بدنی نيست. عموماً ما درگيری‌های فيزيكی یا تعرض جنسی را خشونت می‌دانیم. ولی واقعیت آنست که دامنه خشونت، حوزه‌های گسترده‌تری دارد از جمله خشونت زبانی. وقتی توهین می‌کنیم، قومی را مسخره می‌کنیم، صاحبان یک عقیده را تحقیر می‌کنیم. وقتی تهمت یا برچسب می‌زنیم یا تهدید می‌کنیم، همه اینها خشونت است؛ منتها خشونت زبانی. بدون خون و خونریزی است. خشونت زبانی می‌کُشد. تا حالا هیچ کس را دیده‌اید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه‌ کند؟ یا به پلیس شکایت کند؟ قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند. خشونت ابتدا در ذهن شكل می‌گيرد، بعد خود را در زبان نشان می‌دهد و سپس زمینه‌ساز خشونت فیزیکی می‌شود. وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل ر ااحمق، مغرض و فاسد معرفی می‌کند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می‌کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آن‌ها رد شویم. چرا؟ چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی‌دانیم! وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با ده‌ها فحش آبدار و ناموسی می‌نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم می‌کنیم. وقتی دختر همسایه را داف خطاب می‌کنیم، راننده کناری را یابو، مشتری را گاو، دانش‌آموز را خنگ و فرد قانون‌مدار را اُسکُل، و قانون را در کلام زیر پا می‌گذاریم، همه این‌ها خشونت‌های زبانی است. یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.» اما چه باید کرد؟ اولین کار این است که را بیاموزیم. فقدان مهارت‌های گفت‌وگو باعث می‌شود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می‌کنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب، به شیوه‌ای غیرخشونت‌آمیز است. دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدم‌ها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکه‌دار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت. آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار ببرم ... پی‌نوشت: در ترم دوم مدرسه والدین، مفصل در مورد با دیگران (به صورت خاص نوجوان‌مان) و روش‌های موثر با این نسل صحبت خواهیم کرد.