27.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اۍ شهزاده #علی_اکبر✨🌿
هدایت شده از صدای ظهور ۳۱۳ 🇮🇷🇵🇸🇾🇪
📌 شام غریبان و پرچمی که هرگز نمیافتد
◾️ #فرات اشک خجالت میریزد و خارها از روییدن پشیماناند. آفتاب شرم دارد از طلوع دوباره و از همه محزونتر ناقهایست که تا چندی قبل، بانویی با جلال و جبروت، با سلام و صلوات بر آن سوار میشد، اما حالا آن بانو، تنها و بیمحرم است، نه #علی_اکبر هست که دستش را بگیرد و نه #علمدار که رکاب بگیرد و بانو سوار شود...
◾️ اما #بانو هنوز همان بانوست؛ با همان صلابت حیدری و نجابت فاطمی. محکم و امیدوار به آینده. میداند منتقمی هست تا بیاید و #انتقام این خونها را بگیرد.
◽️ بچهها چشمشان به توست، تو اگر آرام باشی، آرامش میگیرند و اگر بیتابی کنی طاقت از کف میدهند...
☑️ پس باید #صبر کنی و الگوی صبر باشی، تا مردمان با دیدن صبر تو، #استقامت کنند. حتی اگر غم ندیدن #امام بر قلبشان سنگینی کند...
📌 نبرد تمام شد، اما #پرچم حسین علیهالسلام زمین نیفتاده، شیرزنی علم بر دوش میگیرد تا پیام #امام_زمان خود را به گوش تمام تاریخ برساند.
❤️🔥 غروب غمبار عاشورا، نگاه بی رمق #زینب، نگران آیه های مُقَطَّع زیر سُم اسبان است...
◾️ صبور باش دختر #حیدر، پایان این شام سیاه غریبانهات، روشنی طلوع آخرین خورشید آلمحمد است که به زودی #قیام خواهد کرد. به زودی ندای یا لثارات الحسین #حسین_زمان شنیده خواهد شد و آن روز، پایانی بر #شام_غریبان عزای خاندان رسالت و اتمام غیبت مهدی موعود است.
⚫️ السلام علیک یا اباعبداللهالحسین
🏴 سلامٌ عَلى قلب زینب الصبور 🇮🇷
#کربلا #امام_حسین #حضرت_زینب
@sedaye_zohoor313 🏴🚩
هشتم ماهرمضان
به یاد هشتم ماهمحرم؛
یا عــلی اکبــر ز آن نور مقاماتت مدد
روز دهم، شاهزاده علىاكبر(جل شأنه)،
آن مخلوط و آمیخته به ذات حق
(به تعبیر سیدالشهداء: فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی اللهِ)
صد و بيست سوار را به قتل رسانیدند و نزد
پدر بازگشت و پدر را عرض نمود:
«أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي»؛ پدر عطش مرا کشت!
مولانا الحسين(تَقَدَّسَت فضائله) گريست و فرمود:
به زودى با جدّت(جل عظمته و آله) ملاقات مىکنى و «فَيَسْقِيَكَ بِكَأْسِهِ الْأَوْفَى شَرْبَةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أَبَداً»، به تو جام شربتى مىنوشاند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهى شد.
آنگاه زبان مبارک على اکبر را در دهان طاهر و مطهر خود داخل نمود و خاتم مبارک را به ایشان دادند كه در دهانش قرار دهد.
نبی کرب و بلا مست خم مطلق بود
علی نه تشنه آب و که تشنه حق بود
حسین بر لب او از خم مطهر برد
زبان خود به دهان علی اکبر برد
بداد خاتم خود را به او شه لاهوت
علی به ذات خدای خودش شده مخلوط
علی ز خم ولایت اگر شده سیراب
به دشت کربوبلا گشته بود چون مهتاب
خدا به کرب و بلا از شراب اطهر داد
خدا خدایی خود بر علیِ اکبر داد
حسین گر به علی اکبرت قدح دادی
برای کاسه ما هم بکن تو امدادی
ببخش گر که نمردیم در غم لیلاء
ز آن مصیب عظما و ماتم لیلاء
درون روضه او جان بباختن باید
جزع نمودن و هم مویه ساختن باید
ز روضهاش ننویسم به جز همین ابیات
ز بعد او برود اهل خیمه در شامات
ز خون اقدس اکبر به روی چشمان رفت
عقاب گم شد و سوی خیام عدوان رفت
به سمت خیمه جراح و لشکر بیدین
قلم بمیر و نگو روضه بیشتر از این
برای گشتن اعضای او همه درگیر
سر جوانی او پیر عشق هم شد پیر
منبع مقتل فوق؛
نفس المهموم،صفحه۲۸۰و۲۸۱
مقتل الحسين،مقرم،صفحه۲۷۰
#علی_اکبر(ع)
#شبه_پیامبر(ص)