eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
93 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید اشرفی اصفهانی، دائماً به دیدار رزمندگان می‌شتافت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند و با یکایک رزمندگان مصافحه می‌کرد. علیرغم کهولت سن مسافت‌های طولانی و راه‌های صعب‌العبور را به عشق دیدار دلاورمردان جبهه توحید، با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار می‌پیمود. بار‌ها در جبهه‌های ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر و سومار حضور یافت و با سخنرانی‌های دلنشین به سپاهان اسلام روحیه بخشید. پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر، سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد. وجود شهید اشرفی در مناطق عملیاتی سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیار در آن‌ها بود. یک بار پس از عزیمت به منطقه جنوب، عازم شهر آزاد شده بستان شد و زیر بمباران وحشیانه دشمن وارد شهر شد و از آنجا به آبادان رفت. هنگام آغاز عملیات فتح المبین در دوم فروردین ۱۳۶۱، در قرارگاه حضور یافت و پیشنهاد کرد عملیات به نام حضرت زهرا (س) نامگذاری شود. آیت‌الله اشرفی اصفهانی پس از ۸۰سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن، توسط منافقان ظهر ۲۳مهرماه ۱۳۶۱ در نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد.       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷🌹🇮🇷   
🌹به روایت حاج عبدالرزاق زین الدین؛ پدرشهید🌹 هفت ماه و نیمی که سقزبودم.ساواک چندباراحضارم کرد.هربار بادادوفریادمی گفتند:((تبعیدت کردن که بشینی سرجات حالا اینجا هم داری خراب کاری می کنی؟)) به خیالشان می خواستنددست از کارهایم بردارم وبچسبم به خانه و زندگی ام، ولی من آدمی نبودم که ساکت بنشینم.حتی پیش رئیس ساواک که داشت تهدیدم می کرد،با تحکم گفتم:(( شما من رو از خونه و زندگیم تبعیدکردید،اون وقت توقع داریدساکت بمونم؟))از لحن جسورانه ام خوشش نیامد.جوش آوردوبا عصبانیت گفت:((می دونی چرا تبعیدت کردن؟)) با اخم نگاهش کردم و گفتم:(( نه،ازکجاباید بدونم؟))با لحنی که غیظ و ناراحتی را می شد ازش فهمید گفت:((برای اینکه تو خیلی رک گویی، خیلی جسوری.)) آبان ۵۷وتبعیدم کردند اقلید(یکی ازشهرهای شمالی استان فارس) زیاد آنجا نماندم. شهربه هم ریخته بودوصحنه ی تظاهرات و اعتراض های هرروزه ی خیابانی. مردم، ژاندارمری را از شهر بیرون کرده بودندو ژاندارم ها ازترسشان رفته بودندتوی یک پادگان خارج ازشهر، مقرر کردندهرروز بروم پادگان و امضاء بدهم تا مطمئن شوندجایی نمی روم و دست ازپا خطا نمی کنم.دوری راه را بهانه کردم و زیربار نرفتم.دریکی ازهمین تظاهرات ها همراه مردم، از اقلیدرفتم آباده(شهری درشمالی ترین نقطه فارس) بساط مرگ برشاه آنجاهم داغ بود.دیگر برنگشتم اقلید؛سوار اتوبوس شدم و بعدچندساعت رسیدم اصفهان. قوم و خویشم اصفهان زندگی می کردند،اما جای ماندن نبود.هرلحظه امکان داشت ساواک بیایدسراغم. تصمیم گرفتم بروم قم، زهره آنجا درس حوزه می خواند. سری به خوابگاهش زدم. از دیدنم خوشحال شد.شب رفتم خانه یکی از آشناها. روحانی بودو قابل اعتماد، شام را که خوردیم، قبل خواب پرسید:(( خب حالا می خوای چه کارکنی؟)) به دلم رجوع کردم. دوست داشتم قم بمانم. همسایگیِ دخترموسی بن جعفر(علیه السلام) آرزویم بود.گفتم:(( اگه خدا بخواد و خود حضرت لطف کنن می مونم.)) فردای آن روز باهم رفتیم و نزدیک حرم خانه اجاره کردیم.به اهل و عیال هم که از سقز رفته بودندخرم آباد، خبردادم اثاث را جمع کنندو بیایندقم. وقتی آمدیم قم، مهدی می خواست ادامه تحصیل بدهد.قصدداشت برود خارج. به دانشگاه های معتبرجهان درخواست پذیرش داده بود،چون امام پاریس بودند، برای دانشگاه های فرانسه هم فرستاد.مدارکش را که پست کرد.رفت دنبال یادگیری زبان، انگلیسی را یادگرفت زبان فرانسه را تازه می رفت که ازپاریس برایش نامه آمد؛ با درخواستش موافقت کرده بودند.همه ی کارهایش را راست وریس کردتا برود، فقط مانده بودبلیط هواپیما بگیرد.وقتی فهمیدیکی از دوستانش تازه از پاریس آمده، گفت:(( برم باهاش مشورت کنم.)) آن روزها انقلاب شتاب بیشتری گرفته بودو شمارش معکوس سقوط حکومت شنیده می شد.همین ها، انگارمهدی را بین رفتن وماندن دودل کرده بود.یک شب تهران ماند.وقتی برگشت، مصمم و استوار گفت:(( نمی رم .)) لبخندی محو روی لبم نشست.نگاه پدرانه ای انداختم وپرسیدم :(( چرا بابا؟ چی شده مگه؟)) گفت:(( این رفیقم سه ساله فرانسه درس می خونه. قبل اینکه بیاد ایران، رفته خدمت امام کسب تکلیف کنه.آقا فرموده ن برگردید ایران. اونجا بهتون بیشتر نیازه .))با آقای جنتی هم مشورت کرد؛ گفتندبمانید.نرفت؛ دیگر حرفش راهم نزد. ادامه دارد...🌸🍃🌸🍃 کانال رسمی سردار شهید  مهدی زین‌الدین 🇮🇷🌹🇮🇷   
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 به مناسبت سالگرد شهید فهمیده       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌷خصوصیات اخلاقی 🔹شجاعت و شهامت از خصوصیات بارز شهید مهدی زین الدین به شمار می رفت. شهید مهدی زین الدین علاوه بر تلاش بی وقفه ، به انجام مستحبات می پرداخت. عقیده ی او چنین بود که یکی از مکان های مقدس، جبهه های نبرد است که موجب تقرب انسان به خدا میشود. 🔹پرداختن به تزکیه نفس و جهاد اکبر، یکی از سفارشهای او به رزمندگان بود. او دائم الوضو بود و همیشه به دیگران تاکید میکرد که همیشه وضو داشته باشند.       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
4.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️انالله انا الیه راجعون 🔰مادر شهید غواص مرتضی جاویدی به دیار باقی شتافت... 🌹 شادی روح همه شهدای غواص و پدران و مادران شهدا صلوات...       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷🌹🇮🇷