✍#خاطرات_شهدا📄
🌾دلش نمیخواست کارهایش جلوی دید باشد.مدتی را که در جبهه بود،اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود. آخرین بار که به مرخصی آمده بود،قبل از رفتن همه ی عکسهایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند. همینطور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم درخانه نداشتیم.همیشه پنهان کار بود.حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان میکرد؛یکبار که به مرخصی آمده بود،احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت میکند،ولی چیزی را بروز نداد.
📿وقت نماز شد.وضو که گرفت،رفت توی اتاق و در را قفل کرد.از این کارش تعجب کردم.خواهرش که کنجکاو شده بود از بالای در داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته میخواند.مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود،اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم.
🌷شهید مجید زین الدین تنها خدایش را می دید و تنها برای او عاشقی می کرد؛ چرا که او به بی نهایت عشق رسیده بود.
✏️به نقل از:مادر شهید
🥀#شهید_مجید_زین_الدین
#فرمانده_اطلاعات_عملیات
#لشکر۱۷_علیبنابیطالب
#سالروز_شهـادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊#روایت_شهادت
📆روز ۳ بهمن ماه بود
💮علی ازاستراحتگاه که خارج شد، نگاهی به آسمان انداخت،وگفت:«تو به من قول دادی،توده روزدیگر فرصت داری،به قولی که به من دادےعمل کنی وگرنه میروم ودیگه پشت سرم رانگاه نمیکنم»
🌾پاےمصنوعیاش شکسته بود،باخنده کمی لیلی رفت وبه ماگفت:«این پاروی مین رفتن داره»
🌴بالاخره یومالله۲۲بهمن ماه ازراه رسید علی به میدان مین رفت،وحدود۶۲الی ۶۳مین راپیدا کرد.من نیزکنارش بودم.
💐به آخرین مین که رسیدیم،کسے
مراصدازد.حدود۷متر ازعلی دور شدم،ناگهان صداےانفجارےمهیب دردشت پیچید،به طرف محمودوند دویدم،او باپیکرے خونین روے زمین افتاده بودم باورم نمیشد اماخداهیچگاه خلف وعده نمیکند.😭
🌷حسین شریفینیاباشنیدن خبرشهادت اوبه سراغ مهرمتبرک حاجی رفت،بهترین یادگارےازعلی مهرےکه خاک پیکر۱۰۰ شهید راباخود به همراه داشت،حالاهر بار که سر برسجده میگذارد،عطرحضور اورا میان سجاده اش احساس میکند.
✍راوی:همرزم شهید
🌹#شهید_علی_محمودوند
#فرمانده_گروه_تفحص
#لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
#منطقه_عملیاتی_والفجر_مقدماتی
#شهادت۲۲بهمن۱۳۷۹_فڪه
#سالروز_شهادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram