🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💢 #مدافع_حرمین_عسکریین
🌾جلیل هر زمان از اداره به خانه میآمد،تمام خستگیهایش را پُشت در میگذاشت و با لبخند وارد خانه میشد. با شور و نشاط خاصّی که داشت، با صدای بلند سلام میکرد.
💐روزهای جمعه در خدمت خانه و خانواده بود.نمیگذاشت به چیزی دست بزنم.تمام کارهای خانه را انجام میداد. از ظرفشستن تا جاروکردنِ خانه.گاهی دلم برایش میسوخت و به او کمک میکردم.
📿سریع کارها را تمام میکرد و غذا را میپُخت تا به خطبههای نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم،مریم به نماز جمعه میرفت و در راهِ برگشت،برای مریم تنقّلات میخرید و باهم میخوردند و وقتی نزدیک خانه میشد،دست و صورتش را میشست که من متوجه نشم.
🌷وقتی هم برمیگشتند،سفره را پهن میکردم و همه دور هم جمع میشدیم. من و پسرم با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه! بعدها متوجّه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات میخوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند!
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_جلیل_خادمی
#سالروز_شهادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
🌾همسر شهید نقل می کند:حاج حمید خیلی اهل مطالعه بود به خصوص کتاب های📚تاریخی و عرفانی مطالعه می کرد.
💐یکی از همان روزهای آخر همسرم نشسته بود و کتاب📖می خواند که من تلویزیون📺را روشن کرده و کنار حاج حمید نشستم.
🌷همسر شهیداظهار داشت:تلویزیون📺صبحتها و خاطرات جبهه حضرت آقا را پخش میکرد که ایشان در حال ذکر خاطرهای بودند.آقا فرمودند:در زمان جنگ در یک مهلکهای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد.
🥀همسر شهیدافزود:همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود،گفت:که آن بنده خدا،من بودم.اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد.
🌹دیر یا زود فرقی ندارد
لایق شهـــادت کہ باشی
هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند🕊
🥀#رزمنده_دفاع_مقـــدس
#شهیـد_مدافـع_حــرم
#سردار_سیدحمید_تقویفر
#سالـروز_شهـادت
#شهادت_سامرا🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
💐مادر شهید نقل می کند:به کربلا سفر کرده بودیم و مهدی نیز به عنوان مدافع حرم آنجا بود؛داخل حرم امام حسین (ع) به من گفت:«مادر یادت نره زیر قبه دعا کنید که آقا شهادتم رو امضا کنه».منم اولین دعایی که کردم به آقا گفتم:«این مهدی ما شهادت میخواد شهادتش رو امضا کن و قبولش کن».
🌷در مسیر بازگشت ما را تا مرز همراهی کرد و بعد از آن نگران اوضاع سامرا بود. خودش دیگر وارد خاک ایران نشد چون ممنوع خروجاش کرده بودند که نتواند به عراق و سوریه برود،اما بعد از پیاده روی اربعین که مجوز داشت از ایران خارج بشود دیگر وارد کشور نشد و در عراق مانده بود.مرا به برادرش سپرد. موقع خداحافظی حال بسیار عجیبی داشت انگار هر دو احساس میکردیم که آخرین دیدار است.چند لحظه فقط او را نگاه کردم و با گریه روضه«جوانان بنیهاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید...»را برایش زمزمه کردم.یک ماه بعد از آن خداحافظی خبر شهادتش را آوردند.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم_عسکریین
#شهـید_مهدی_نوروزی
#شیـــر_ســامــرا
#سالروز_شهـادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🥀🥀🕊🥀🥀🥀🕊🥀
🌷🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
💐هنگامی که در منطقه ماووت عراق، پدر برای بازدید از منطقه و سرکشی از نیروها میروند.در حین سرکشی به سنگرها متوجه میشوند که یکی از سنگرها مشکل دارد و سرما به داخل سنگر نفوذ میکند،برای اینکه نیروهای ایشان سرما نخورند؛به دنبال جعبه خالی مهمات میروند تا محل ورود سرما به سنگر را به وسیله آن مسدود کنند که در مسیر پای ایشان روی مین رفته و پا ایشان قطع میشود.
🌷هنگامی که پای پدر قطع میشود،وی را به بیمارستان منتقل میکنند و طی این مدت خون زیادی از بدن وی خارج می شود.پس از عمل،دکتر جراح میگوید: چنانچه تا صبح دوام بیاورد عمل موفقیت آمیز خواهد بود؛اما با توجه به اینکه خون بسیاری از بدن پدر خارج شده بود عمل جواب نمیدهد و به فیض شهادت میرسند.
✍به نقل از:پسر شهید
🌹او حبیبِ حسینِ زمان بود
پیر جنگ آوری،پیرِ غیرت
رفت و دنیا هنوز از شکوهش
بر دهان دارد انگشت حیرت...🌹
💐ولادت:۱۳۳۳/۰۱/۱۰تربت حیدریه
🌷شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۱۷سامرا
🌹#شهید_محمدرضا_حسینی_مقدم
#جانبـاز_دفـاع_مقــدس
#سردار_مدافـع_حـرم
#سالـروز_شهـادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊#مدافع_حـرمین_عسکریین
💐پدر شهید نقل می کند:محمدهادی عاشق اهلبیت و حضرت زهرا(س)بود و از کودکی پای ثابت هیئتها بود و عشق به اهلبیت(ع)سبب شد که شهادتش رقم بخورد.محمدهادی یکی از فعالین فرهنگی در بسیج بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور فعالیتهای زیادی را انجام میداد.
🌷پدر شهید مدافع حرم ادامه داد:شهید ابراهیم هادی بچه محل شهید ذوالفقاری بود و وی ارادت خاصی یه این شهید داشت.کتاب سلام بر ابراهیم را هم محمد هادی با سید علی صفوی با هم جمع آوری کرده و به انتشارات ابراهیم هادی دادند و اینطور بود که سلام بر ابراهیم چاپ شد.الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند.این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت.عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود.جلویش را نمیدید؛اما عکس را برنمیداشت.هر چه قدر میگفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، میگفت:نه همین خوب است.
🌹#مدافع_حـرمین_عسکریین
#شهید_مدافع_حـرم
#محمدهـادی_ذوالفقاری
#سالروز_شهادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram