eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
538 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 🍃
‌🍃✨ #السلام_علیک_یاصاحب_الزمان ای جان و ای دو دیده بینا چگونه‌ای وی رشک ماه و گنبد مینا چگونه‌ای ما و دوصد چو ما زپی تو خراب ومست ما بی‌تو خسته‌ایم تو بی‌ما چگونه‌ای #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 @shahid_sajad_zebarjady
۸۰۰۰ روز تا نابودی اسرائیل ✊✌️ روزشمار نصب شده مقابل پادگان ارتش خیابان نیروی زمینی تهران #مرگ_بر_اسرائیل 👊 #مرگ_بر_آمریکا 👊 #مرگ_بر_آل_سعود 👊 @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌸 #حسین‌جانـم•• 🌸🍃 #زیارت_اولیها از شلوغی اربعین نگران نباشین، حرم برای همه جا داره، زیارت بر قراره... #حسینـ ❤️ #حرمـ‌جاداره ❣ @shahid_sajad_zebarjady
⚠️ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه 🔰 ١٤نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بامداد امروز بدست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند. 🔸بر اساس آخرین خبرها ٧ نفر از این افراد نیروهای بسیج طرح امنیت، ٥نفر نیروهای هنگ مرزی میرجاوه و ٢نفر نیروهای اطلاعات سپاه هستند که بین ساعت چهار تا پنج بامداد امروز در منطقه صفر مرزی لولکدان ربوده شده اند. 🔸امرزبانان توسط عامل یا عاملان نفوذی ابتدا بیهوش و سپس ربوده شدند؛ @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
⚠️ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه 🔰 ١٤نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرج
✨گروهک تروریستی جیش الظلم در بیانیه‌ای حمله به پایگاه ایرانی و ربودن نیروهای امنیتی هنگ مرزی میرجاوه را برعهده گرفته است.
🍃✨❤️ °• #جانم_فدای_رهبرم هرکس شهیدحق شد همراه با #حسین است آری مسیرعشق از #عبـــاس تـــاحسین است درکربـــــلای این #عصــــر سوگنــــد برابوالفضل «لبیک #خامنـــــــه_ای لبیک یاحسین است» #لبیک_یا_امام_خامنه_ای ✨|🍃 @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
⚠️ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه 🔰 ١٤نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرج
----------- 🌴 #مرزبان 🌴------------ و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می فروشد و خدا نسبت به این بندگان مهربان است. #بقره ۲۰۷ @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقــاسَـجّــادٌ
📚 ازمقاتل تردید کرده اند که آیا نام این فرستاده امام، قیس بن مسهّر بوده است و یا "عبدالله بن یَقطُر" (برادر رضایی امام)، لكن درنحوه شهادت این مظلوم اختلافی در مقاتل وجود ندارد. او را از طَمار قصر به زیر افكنده اند و سرش را "عبدالملك بن عُمَیر"، قاضی کوفه از تن جدا کرده است. اکنون هنگام آن است که در قافله امام، صف اصحاب عاشورایی از فرصت طلبان ابن الوقت و بادگرایان جدا شود، چرا که دیگر همه می دانند کوفه در تسخیر ابن زیاد است. از کوفه نسیم مرگ می وزد، نسیمی که بوی خون گرفته است... اما هنوز راه های بازگشت مسدود نیست و بیابان، وادی حیرتی است که از اختیار انسان تا جبروت حق گسترده است. برای آنان که دل به امام نسپرده اند، این وادی، عرصه بی فردای دهشتی طاقت فرساست. اما برای اصحاب عاشورایی امام عشق... آنها درکوی دوست منزل گرفته اند و اینچنین، از زمان و مكان و جبر و اختیار گذشته اند... این باد نیست که بر آنان می وزد؛ آنها هستند که بر باد می وزند. آنها از اختیار خویش گذشته اند تا جز آنچه او می فرماید اراده ای نكنند و چون اینچنین شد، جبروت حق از آیینه اختیار تو ساطع می شود. آیینه را رسم این است که "انا الشمس" بگوید، اما تو او را اذن مده تا این "انا" را حجاب "هو" کند. درمنزلگاه زباله، امام حسین (ع) کاروان را گردآورد و عهد خویش را از آنان برداشت و آنان را به اختیار خویش واگذاشت که بروند یا بمانند. آمده است که در اینجا مردم با شتاب از کنار او پراکنده شدند و رفتند و جز همان اصحاب عاشورایی ـ که می شناسی ـ دیگر کسی با او نماند. ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند! این چه اختیاری است که برای روی آوردن بدان باید پشت به اراده حق نهاد؟ ای دل! نیك بنگر تا قلاده دنیا را برگردنشان ببینی و سر رشته قلاده را، که در دست شیطان است. آنان می انگارند که این راه را به اختیار خویش می روند، غافل که شیطان اصحاب دنیا را با همان غرایزی که در نفس خویش دارند می فریبد. قافله عشق ازمنزلگاه "شَراف" نیز گذشت. اولِ روز را که آزار گرما کمتر است، همچنان رفتند. نزدیك ظهر، امام شنید که یكی از یارانش تكبیر می گوید. فرمود: "الله اکبر، اما تو برای چه تكبیر گفتی؟" گفت: "نخلستانی به چشمم رسیده است."... اما آنچه او دیده بود، نخلستان نبود؛ "حر بن یزید ریاحی" بود همراه به هزار سوار که می آمد تا راه بر کاروان ببندد. چیزی نگذشت که گردن اسبان نمودار شد. نیزه هایشان گویی شاخ زنبورهای سرخ، و پرچم هایشان گویی بال سیاه غُراب بود. 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady