🍃🕊🌹
منزل پدر جاوید بودیم. صبح که از خواب بیدار شد خیلی دگرگون بود و گفت خواب دیدم در قبر خوابیدم.
قبرم تاریک بود و یک عقرب روی سینهام راه میرفت خیلی ترسیده بودم تا اینکه #خانمی نورانی آمد و قبرم روشن شد و گفته جاوید #تو از مایی بلند شو».😭
بعد از این خواب دنبال راهی برای رفتن به سوریه میگشت تا اینکه به مشهد رفت و با تیپ فاطمیون آشنا شد.
آن زمان یسنا دخترم ۵ ماه داشت که راهی سوریه شد...
راوی:همسرشهید
#شهید_جاوید_یوسفی 🌹🍃
@shahid_sajad_zebarjady