به آنکه طناب دور گردنش می انداخت، به انکه به اسیری اورا سوار اسب می کرد، به مردی که تازیانه بالا برده بود تا تنش را سیاه کند، به مردمی که ایستاده بودند به تماشا،
به هرکسی که آنجا بود التماس می کرد؛
به حسین (ع) بگویید، مسلم گفت، نیا... مسلم گفت نیا...
به زنی که دلش به رحم آمده بود و آبش داده بود،، به رهگذرانی که نمی شناخت، حتی به بچه ها می گفت...
شمشیر بالا برده بودند گردنش را بزنند، به مردمی که پایین دارالاماره منتظر ایستاده بودند سرش پایین بیوفتد
التماس میکرد؛
یکی را روانه کنید به حسین بگوید که نیا...
#فاطمه_شهیدی
@shahid_sajad_zebarjady