❤️🍃|
عطـر سیـب حَـــرَمَـت...
دل ز دلَـم بُـرده حُسیـــن
حَـسرت دیـدن
صَحنَــــت
بہ دلَـم مانـده حُسیــــن
ایـن چہ سـریـست ڪ دلتنـگ
حَـــرَم میـگردم
سَـرنـوشتـم بہـ
ضَـــریح
تـو
گـره خـورده حُسیـــن
💔| #الهُّم_الْرزُقنا_حرم...
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
👇👇👇
🆔 @shahid_sajad_zebarjady
#مخلص_الشهداء
💚| #شهیدکمال_شیرخانی
🌹| #همسرشهید
یکی از حسرتهای همیشگی این شهید، جا ماندن از قافله قاریان ممتاز بینالمللی بود.
کمال، قاری و مدرس قرآن بود و کلاسهای آموزش قرآن را برای نوجوانان و جوانان در مسجد برگزار میکرد.
همسرم عاشق قرآن بود و تاسف میخورد که چرا بیشتر قرآن را در مراسم ختم پخش میکنند.
بنابراین هر شب بچهها را در مسجد دور خود جمع میکرد تا یک جزء قرآن را ختم کنند.
همسر شهید شیرخانی تاکید کرد:
یک دختر و یک پسر کوچک حاصل زندگی مشترک ۱۳ ساله ماست.
تربیت فرزندان را به من واگذار کرده بود و دائم سفارش میکرد که آنها را با قرآن و دین اسلام مأنوس کنم.
کمال هر شب فرزندانمان را به مسجد میبرد و در منزل نیز دستکم یک صفحه از قرآن را همراه هم میخواندیم.
تمام اوقات فراغت کمال با گوش دادن به قرآن کریم پر میشد و با اینکه صوت زیبایی داشت،
حسرت میخورد که چرا در زمره قاریان بینالمللی قرار ندارد.
شهید شیرخانی تابع مخلص ولی فقیه بود...
وی با انگیزه دفاع از اسلام و دین به پیام ولی فقیه پاسخ داد و ۱۲ اسفند ۹۲ برای دفاع از حرم زینب(س) به سوریه رفت.
۲۵ فروردین ۹۳ مجروح شد و به ایران برگشت و دو ماه برای دفاع از حرم عسکریین(ع) به عراق رفت و ۱۴ تیر ۹۳ در جریان حمله خمپارهای گروهک تکفیری داعش به حرم امامین عسکریین در سامرا در حین انجام ماموریت در دفاع از حرم آلالله به شهادت رسید. وی اولین شهید ایرانی بعد از فتنه داعش در عراق است که در حین دفاع از حرم امامین عسکریین به شهادت رسیده است.
شهید کمال شیرخانی از مجاهدین ایرانی عضو گروههای جهادی شیعه در عراق بود.
وقتی میخواست به عراق برود گفتم شما که قبلا در سوریه خدمت کردید و مجروح شدید، پس چرا دوباره عازم هستید؟
گفت:
زینب (س) بی ابوالفضل(ع) است؛
با این کلام همسرم سکوت کردم چون دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.
کمال دارای مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه امام حسین(ع) و ایمان و تقوایش مثالزدنی بود.
نماز را اول وقت و در مسجد به جا میآورد و برای امر به معروف و نهی از منکر اهمیت زیادی قائل بود.
وی بسیار متواضع و همیشه خندان بود.
با اینکه بسیار دلتنگ کمال هستم، ولی افتخار میکنم که همسر یک شهید هستم و برای کمال خوشحالم که به آرزوی بزرگش رسید.
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
👇👇👇
🆔 @Shahid_sajad_zebarjady
#عمار
#مخلص_الشهداء
آقــاسَـجّــادٌ
🎈🍁| شاعـر نشدے حال مرا خوب بفهمے من قافيه در قافيه رسوايے محضم... 💚| #شهیدمحمدحسین_بشیری_معروف_به_
💠 بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِدیقین...💠
🍃| #محبت_پدرفرزندی
یک روز جمعمان جمع بود وهر کس سخنی می گفت وتعریف ها به سمت ایران وخانواده والدین کشیده شد
هرکس مطلبی ونکته ای گفت،
تا رسید به محمد حسین،
محمد حسین مکثی کرد وبه صورت سوال وجواب از جمع ما که همگی چشم به دهان اودوخته بودیم پرسید،
بچه ها شما کدامتان تا بحال دست وپای پدر ومادرتان را بوسیده اید؟
جمع ما عده ای جوابشان سکوت و عده ای مثبت بود.
با افتخار فرمودند من دست وپای والدینم را بوسیده ام،
ونگاهی با آه وحسرتی که از عمق وجودش در می آمد،
رو کرد به جمع وگفت :
بچه ها تا وقتی پدر ومادرتان زنده و در قید حیات هستند قدرشان را بدانید،
من پدرم را از دست دادم ای کاش زنده بود پاهایش را بوسه باران می کردم...
محمد گرچه محبت اهل بیت را به همه چیز ارجعیت می داد ولی به هر مسئله ای در جای خودش عمل می کرد.
یک روز توی مسیر ی از منطقه داشتیم بر می گشتیم که تعدادی دختر وپسر سوری آواره،
از تهاجم حرامیان به کشورشان،
داشتند برای ما دست تکان می دادندودنبال خودروی ما دویدند،
محمد حسین به راننده گفت:
بایست
وقتی خودر ایستاد هر آنچه خوردنی وتنقلات داشتیم داد به آنها وحرکت کردیم وموقع حرکت گفت بچه نگاه کنید این دختروپسرهای چقدر زیبا و قشنگ ومثل عروسک هستند،
آهی کشید ازش پرسیدم چی شده؟
گفت:
یادعلیرضا افتادم ،
دلم برایش تنگ شده و ادامه داد،
دیشب زنگ زدم ایران واحوال علیرضا را بپرسم ومادر علیرضا گفت علیرضا عکست راگذاشته کنارش وخوابیده.
یکی دور روز بعد ماموریت پیش آمد وقتی داشتیم به منطقه می رفتیم جیره غذایی جنگی واگر آماده بود ناهار ویا شام را هم با خودمان می بردیم.
توی مسیری داشتیم می رفتیم که باز بچه های سوری را دیدیم که با حرکات دستهای خودشان از ما تشکر می کردند وبعضی هم دنبال خوردنی بودند،
محمد حسین به راننده گفت بایست،
راننده ایستاد ومحمد حسین اول سهم خود را داد به آنها،
وباز دلش نیامد وسهم ما راهم داد،
یکی از بچه ها گفت داری چکار می کنی خودمان گرسنه می مانیم.
محمد حسین گفت :
طاقت ندارم ،اینها رااینطوری گرسنه ببینم،
یاد علیرضا پسرم افتادم...
این روزهای آخر که ما نمی دانستیم محمد حسین می خواهد پرواز کند محبتش به یاد والدین و خانواده ،
همه اش درس اخلاقی و زندگی ،
در کنار رزم بود و اینطوری شد که محمد حسین بشیری حسینی شد....
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
👇👇👇
🆔 @Shahid_sajad_zebarjady
#عمار
#مخلص_الشهداء
آقــاسَـجّــادٌ
💚❄️| عاشقـان را در مسیر عشقـــــ خــــوش باشــد بلا چشـم ماهــــــے را هـراس از دیدنــــــ سیـــــ
💚| #شهیدمحمودشفیعی
شهید محمود شفیعی علاوه بر فعالیتهای فرهنگی_ تربیتی در اسلامشهر و فعالیتهای مستمر جهادی در کرمانشاه در چندین سال نیز در شهرستان پیشوا مشغول فعالیتهای فرهنگی_تربیتی بوده است.
شهید شفیعی برای مبارزه با تروریستهای تکفیری دو بار به سوریه اعزام شد
و در تاریخ ٢٩ آذر ٩۴ در جبهه دفاع از حریم اهل بیت در سوریه شهد شیرین شهادت را نوشید.
در بخشی از وصیت نامه این شهید آمده است:
جوانان عزیز،
چشم شهدا و تبلور خونشان به حرکت و شعور شما دوخته شده،
باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم،
معیارها در تمامی گزینشها و انتخابها،
اشاره و اراده ولایت است.
از شهید شفیعی دو دختر به نام #فاطمه و #زهرا به یادگار مانده است که هنگام خداحافظی خطاب به فاطمه گفت:
به همه بگو بابای من مرد بود مرد.
همچنین طی هفته های گذشته پویش مردمی #رهرو با تکیه بر این بخش از وصیتنامه شهید که:
#شهیدعزادارنمیخواهد،
#رهرومیخواهد...
راه اندازی شد که مورد استقبال مردم و شخصیتهای شهرستانی و شهر های دیگر قرار گرفت....
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
👇👇👇
🆔 @shahid_sajad_zebarjady
#عمار
#مخلص_الشهداء