آخر وصیتنامهاش نوشتہ بود:
وعدۂ ما بهــشت...
|
بعد روی بهــشت را خط زدہ بود
اصلاح ڪردہ بود:
وعدۂ ما جَنَّتُ الْحُسِیْن علیہالسلام
🎈| #شهـید_حجت_اسدی
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
🆔 @Shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست رو حتما گوش کنید .
❌❌نشر حداکثری❌❌
حاج آقای بی آزار تهرانی تصمیم به انتقال آب معدنی به خوزستان گرفتند .
هر تریلی ۱۰ تُنی ۲۰۰۰ باکس آب معدنی
واریز وجوه نقدی به:
6037691635168024
بنام احسان بی آزار تهرانی
@shahid_sajad_zebarjady
#حزب_الله
آقــاسَـجّــادٌ
🎈🍁| شاعـر نشدے حال مرا خوب بفهمے من قافيه در قافيه رسوايے محضم... 💚| #شهیدمحمدحسین_بشیری_معروف_به_
💠 بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِدیقین...💠
🍃| #محبت_پدرفرزندی
یک روز جمعمان جمع بود وهر کس سخنی می گفت وتعریف ها به سمت ایران وخانواده والدین کشیده شد
هرکس مطلبی ونکته ای گفت،
تا رسید به محمد حسین،
محمد حسین مکثی کرد وبه صورت سوال وجواب از جمع ما که همگی چشم به دهان اودوخته بودیم پرسید،
بچه ها شما کدامتان تا بحال دست وپای پدر ومادرتان را بوسیده اید؟
جمع ما عده ای جوابشان سکوت و عده ای مثبت بود.
با افتخار فرمودند من دست وپای والدینم را بوسیده ام،
ونگاهی با آه وحسرتی که از عمق وجودش در می آمد،
رو کرد به جمع وگفت :
بچه ها تا وقتی پدر ومادرتان زنده و در قید حیات هستند قدرشان را بدانید،
من پدرم را از دست دادم ای کاش زنده بود پاهایش را بوسه باران می کردم...
محمد گرچه محبت اهل بیت را به همه چیز ارجعیت می داد ولی به هر مسئله ای در جای خودش عمل می کرد.
یک روز توی مسیر ی از منطقه داشتیم بر می گشتیم که تعدادی دختر وپسر سوری آواره،
از تهاجم حرامیان به کشورشان،
داشتند برای ما دست تکان می دادندودنبال خودروی ما دویدند،
محمد حسین به راننده گفت:
بایست
وقتی خودر ایستاد هر آنچه خوردنی وتنقلات داشتیم داد به آنها وحرکت کردیم وموقع حرکت گفت بچه نگاه کنید این دختروپسرهای چقدر زیبا و قشنگ ومثل عروسک هستند،
آهی کشید ازش پرسیدم چی شده؟
گفت:
یادعلیرضا افتادم ،
دلم برایش تنگ شده و ادامه داد،
دیشب زنگ زدم ایران واحوال علیرضا را بپرسم ومادر علیرضا گفت علیرضا عکست راگذاشته کنارش وخوابیده.
یکی دور روز بعد ماموریت پیش آمد وقتی داشتیم به منطقه می رفتیم جیره غذایی جنگی واگر آماده بود ناهار ویا شام را هم با خودمان می بردیم.
توی مسیری داشتیم می رفتیم که باز بچه های سوری را دیدیم که با حرکات دستهای خودشان از ما تشکر می کردند وبعضی هم دنبال خوردنی بودند،
محمد حسین به راننده گفت بایست،
راننده ایستاد ومحمد حسین اول سهم خود را داد به آنها،
وباز دلش نیامد وسهم ما راهم داد،
یکی از بچه ها گفت داری چکار می کنی خودمان گرسنه می مانیم.
محمد حسین گفت :
طاقت ندارم ،اینها رااینطوری گرسنه ببینم،
یاد علیرضا پسرم افتادم...
این روزهای آخر که ما نمی دانستیم محمد حسین می خواهد پرواز کند محبتش به یاد والدین و خانواده ،
همه اش درس اخلاقی و زندگی ،
در کنار رزم بود و اینطوری شد که محمد حسین بشیری حسینی شد....
♥️| کانال #شهیدسجادزبرجدی
👇👇👇
🆔 @Shahid_sajad_zebarjady
#عمار
#مخلص_الشهداء
هدایت شده از .
دلتنگ
توام،
ای
تُ
همانی
که
ندارم💔
#شــــرڪتـــ ڪننـــده #9
#ارســـالــے از #بـــانـــو
@Dokhtaran_Chadori 😉🎈
🔴مراسم وداع با پیکر شهید مدافع حرم ابراهیم رشید
امروز،سه شنبه 12تیر ساعت 16:30در حسینیه معراج شهدا
آدرس معراج شهدا : ضلع جنوب پارک شهر ، انتهای خیابان بهشت، کوچه معراج ، ستاد معراج شهدا
نزدیک ترین ایستگاه مترو : پانزده خرداد و ایستگاه امام خمینی (ره)
@shahid_sajad_zebarjady