آیت الله مجتهدی(ره):
🍃یکی از فواید نماز اول وقت
این است که به برکت امام زمان(عج) نمازهای ما مقبول میشود؛ چون امام زمان(عج) اول وقت نماز میخواند
و نماز ما با نمازحضرت بالا مےرود.
@shahid_sajad_zebarjady
🍃🌹
مدافع حرم لشکر فاطمیون
🌹 #شهید_رضا_اسماعیلی 🌹
#تولد: ۲۶ مهر ماه ۱۳۷۱ مشهد
#شهادت: ۸ بهمن ۱۳۹۳ سوریه
#تاهل: متاهل و دارای یک فرزند پسر که بعد از شهادتش بدنیا آمد.
#مزار: گلزار شهدای مشهد
#اولین_شهید_ذبیح_مدافع_حرم🍂
#سالروز_شهادت 🌹🍃
#یـادشهدابـاذڪـرصـلـوات 🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹 مدافع حرم لشکر فاطمیون 🌹 #شهید_رضا_اسماعیلی 🌹 #تولد: ۲۶ مهر ماه ۱۳۷۱ مشهد #شهادت: ۸ بهمن ۱۳۹
🕊🌹
مدافع حرم بی بی زینب (س) #شهید_رضا_اسماعیلی با سربند #یاعلی _ابن_ابی_طالب_ع اولین شهید مدافع حرم افغان که در راه دفاع از حریم حضرت زینب (س) سر از تنش جدا شد.
🍃🌷
رضا اسماعیلی #داستان جالبی دارد.
آقا رضا یک جوان افغانستانی بود یک جوان ورزشکار که عاشق بدنسازی بود. ژست میگرفت و عکس می انداخت و عکس های بدن رزمی کارش را به دوست و آشنا نشان میداد. کارگر بود. مثل بیشتر مهاجرین افغانستانی و مثل بیشتر آنها با غیرت کار میکرد.
گذشت و گذشت تا سوریه شلوغ شد. اوایل بی تفاوت بود، هنوز خبری نبود، اما کم کم توجهش جلب شد. تا اینکه یک روز شنید حرم حضرت زینب س را در دمشق تهدید کردند. گفتند خرابش میکنیم و جسارت میکنیم و تا نزدیکی هایش هم رسیده اند.
نمی دانم سر ساختمان بود، شاید هم بارگاه، شاید هم پیش همسر تازه عروسش... اما طاقت نیاورد بلند شد و رفت.
اما یک عادت داشت، بدون سربند #یاعلی_ابن_ابیطالب به رزم نمیرفت. عشقش همین یک سربند بود و با همین سربند هم اسیرش کردند.
آن روز قرار بود مجتبی بیاید سمتشان. مجتبی رفیق چندین و چند ساله اش بود. قرار بود بیاید به محلی که آنها منتظرش بودند. آمد اما آنها را پیدا نکرد رد شد و رفت. رفت تو دل دشمن و زدندش.
آقا رضا طاقت نیاورد ناسلامتی رفیقش بود. زد به دل دشمن.
دشمنان اهل بیت اسیرش کردند، با همان سربند... و دوباره تکرار شد #ذبحوالحسین(ع) من قفاها...
صدای بی سیمش را باز گذاشتند تا دوستانش بشنوند، شکنجه اش کردند و گفتند بد آقایمان علی (ع) را بگوید و به اهل بیت توهین کند.
اما غافل از آنکه رضا و امسال رضا سرشان را برای فدا شدن در راه اهل بیت میخواهند...
یا علی و یا زینب میگفت که سرش را بریدند و بر سر نیزه بلند کردند...😭😭
#السلام_علیک_یا_ذبیح...🍂
#یا_اباعبدالله_الحسین...💔
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
📚
#غربزدگی
#قسمت_پنجاه_هفتم
#صفحه_۱۲۱
...دوستی، یا توجّهی در زیارتگاهی، یا تفکّری در ساعات تنهایی و اصلاً به تنهایی عادت ندارد، از تنها ماندن میگریزد و اصلاً چون از خودش محشت دارد، همیشه در همه جا هست؛ البتّه رأی هم میدهد. اگر رأیی باشد – و به خصوص اگر رأی دادن مد باشد – امّا به کسی که امید جلب منفعت بیشتری به او میرود، هیچ وقت از او فریادی یا اعتراضی یا امّایی یا چون و چرایی نمیشنوی. سنگین و رنگین و با طمأنینهای در کلام، همه چیز را توجیه میکند و خودش را خوشبین جا میزند.
آدم غربزده، راحتطلب است، دم را غنیمت میداند و نه البتّه به تعبیر فلاسفه. ماشینش که مرتّب بود و سر و پُزش، دیگر هیچ غمی ندارد. اگر در عهد بوق «غم فرزند و نان و جامعه و قوت» سعدی را باز میداشت، از سیر در ملوک، او که سرش به آخور خودش گرم است، جز به خودش به کسی نمیرسد. درد سر برای خودش نمیتراشد و به راحتی، شانههایش را بالا میاندازد و چون کار خودش حساب کرده است و چون هر قدمی را که از روی حسابی برمیدارد و هر کاری را نتیجهی معادلهای میداند، کاری به کار دیگران ندارد چه رسد که در غمشان باشد.
آدم غربزده، معمولاً تخصّص ندارد، همه کاره و هیچ کاره است؛ امّا چون به هر صورتی درسی خوانده و کتابی دیده و شاید مکتبی، بلد است که در هر جمعی، حرفهای دهن پر کن بزند و خودش را جا کند. شاید هم روزگاری تخصّصی داشته؛ امّا بعد که دیده است در این ولایت تنها با یک تخصّص نمیتوان خر کریم را نعل کرد، ناچار به کارهای دیگر هم دست زده است. عین...
#صفحه_۱۲۲
پیرزنهای خانواده که بر اثر گذشت عمر و تجربهی سالیان، از هر چیزی مختصری میدانند و البتّه خاله زنکیاش را.
آدم غربزده،هم از هر چیزی مختصر اطّلاعی دارد، منتها غربزدهاش را. باب روزش را. که به درد تلویزیون هم بخورد. به درد کمیسیون فرهنگی و سمینار هم بخورد. به درد روزنامهی پر تیراژ هم بخورد. به درد سخنرانی در کلوپ هم بخورد.
آدم غربزده، شخصیّت ندارد. چیزی است بیاصالت. خودش و خانهاش و حرفهایش، بوی هیچ چیزی نمیدهد. بیشتر نمایندهی همه چیز و همه کس است. نه اینکه «کوسمو پولیتن» باشد، یعنی دنیای وطنی، ابداً. او هیچ جایی است. نه اینکه همهجایی باشد، ملغمهای است از انفراد بی شخصیّت و شخصیّت خالی از خصیصه. چون تأمین ندارد، تقیه میکند و در عین حال که خوش تعارف است و خوش برخورد است، به مخاطب خود اطمینان ندارد و چون سوء ظن بر روزگار ما مسلّط است، هیچ وقت دلش را باز نمیکند. تنها مشخّصهی او که شاید دستگیر باشد و به چشم بیاید، ترس است؛ و اگر در غرب، شخصیّت افراد، فدای تخصّص شده است، اینجا آدم غربزده، نه شخصیّت دارد و نه تخصّص؛ فقط ترس دارد. ترس از فردا، ترس از معزولی؛ ترس از بینام و نشانی، ترس از کشف خالی بودن انبانی که به عنوان مغز، روی سرش سنگینی میکند.[۳]
📗 #غربزدگی
🖊 #نویسنده_جلال_آل_احمد
📄 #قسمت_پنجاه_هفتم
@shahid_sajad_zebarjady