eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
532 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
آقــاسَـجّــادٌ
📸وقتی فرمانده میگوید تا جان در بدن دارم در میدان هستم سرباز اینگونه اشک میریزد @shahid_sajad_zebarj
🍃❤️ درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما #رهبرم_سایه_ات_مستدام_باد #سلامتی_امام_خامنه_ای_صلوات اللهم صل علی محمدو آل محمدوعجل فرجهم🌸 @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨ به یاد همه شهدای اسلام🌹 شهدای دفاع مقدس🌹 شهدای مدافع وطن🌹 و شهدای مدافع حرم🌹 بخصوص شهید #سجاد_زبرجدی_سهراب🌹 صلوات 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸 @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 🌴 امام زین العابدین علیه السلام در ۱۵ جمادی الاول سال ۳۶ و یا ۵ شعبان سال ۳۸ قمری در مدینه متولد شد و در ۱۲ یا ۱۸ یا ۲۵ سال ۹۴ یا ۹۵ به شهادت رسید و در قبرستان مدفون گشت و هشام بن عبدالملک ، برادر خود بن عبدالملک که خلیفه آن زمان بود را وادار کرد که آن حضرت را به مسموم سازد و او هم چنین کرد. امام سجاد علیه السلام فرمودند: 🌴 به درستی که دوست داشتن ما اهل بیت، گناهان بندگان را مےریزاند همانطور که باد، برگِ درخت را مےریزاند. 📚 ینابیع المودة ج۲ ص۳۷۵ @shahid_sajad_zebarjady
📗 بخشی از نیایش امام سجاد علیه السلام هنگام دشواری و اندوه پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست، و به فضلت در آسایش بر من بگشا ... #صحیفه_سجادیه #صفحه_۵۵ @shahid_sajad_zebarjady
🔵 باسلام و احترام خدمت اعضا عزیز ضمن عذرخواهی از تاخیر در انجام وظیفه و درج ادامه کتاب فتح خون، که بعلت مشکل جسمانی یکی از عزیزان پیش آمد، کتاب استثنائا امشب در این ساعت، به حضورتان تقدیم میگردد. باتشکر و عذرخواهی مجدد التماس دعا🙏🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقــاسَـجّــادٌ
📚 نیز ایشان را تا روز مؤاخذه مهلت داد.« اما وای از آن مؤاخذه ای که خداوند خود اینچنین اش توصیف کرده است: اخذ عزیز مقتدر. آه یاران! اگر در این دنیای وارونه، رسم مردانگی این است که سر بریده مردان را در تشت طال نهند و به روسپیان هدیه کنند ... بگذار اینچنین باشد. این دنیا و این سر ما! : ای تشنگان کوثر ولایت! بیایید... من سرچشمه را یافته ام. وا اسفا! باطن قبله را رهاکرده اید و بر گرد دیوارهایی سنگی می چرخید؟ بیایید ... باطن قبله اینجاست. به خدا، اگر نبود که خداوند خود اینچنین خواسته، می دیدی کعبه را که به طواف امام آمده است و حجراالسود را می دیدی که با او بیعت می کند. مگر نه اینكه انسان کامل، غایت تكامل عالم است؟... ای امت آخر! بر شما چه رفته است؟ مگر تا کجا می توان درمحاق غفلت و کوری فرو شد که خورشید را نشناخت؟ معاویه مرده است و یزید بر خالفت خویش از مردم بیعت می گیرد. آیا می توان دست بیعت به یزید داد و آنگاه باز هم به جانب قبله نماز گزارد؟ یزید که قبله نمی شناسد، یزید که نماز نمی گزارد. چه رفته است شما را ای امت آخر؟ ... مكه، مدینه، بصره ... دمشق. آیا در این دیار خاموشان زنده ای باقی نمانده است که سحر شیطان او را از خویشتن نربوده باشد؟ آیا کسی هست که روح خویش را به شیطان نفروخته باشد؟ وامحمدا! چرا هیچ دستی و عَلَمی ازهیچ جا به یاری حق بلند نمی شود؟ آیا همه دست ها را بریده اند؟ زبان ها را نیز؟ پس چرا هیچ فریادی به دادخواهی برنخاسته است؟ حضرت امام حسین از روز جمعه سوم شعبان که قافله عشق به مكه رسیده است تا هشتم ذی الحجه که مكه را ترك خواهد کرد، چهارماه و چند روز در این شهر توقف داشته است...چهار ماه و چند روز. نه، واقعه آن همه شتاب زده روی نداده است که کسی فرصت اندیشیدن در آن را نیافته باشد ... و اب این همه، ازهیچ شهری جز کوفه ندایی برنخاست. ما کوفیان را بی وفامی دانیم، مظهر بی وفایی، و این حق است؛ اما آیا نباید پرسید که از کوفه گذشته، چرا ازمكه و مدینه و بصره و دمشق نیز دستی به یاری حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتادو چند تن که شنیده اید و شنیده ایم؟ اگر نیك بیندیشیم، شاید انصاف این باشد که بگوییم باز هم کوفیان! که در آن سرزمین اموات، جز از کوفه جنبشی برنخاست؛ بازهم کوفیان! فصل انجماد رسیده و قلبها نیز یخ زده بود. حیات قلب در گریه است و آن »قتیل العَرَبات« کشته شد تا ما بگرییم و... خورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیم و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. مدینه، سرزمین انصار مقصد هجرت رسول اکرم، رضا به هجرت فرزند و رسول خدا داد و خاموش ماند. آیا راست است که چون مرکز خالفت از مدینه به کوفه انتقال یافت، مدینه الرسول آسوده از دغدغه خاطر، تن به تن آسایی و عافیت طلبی سپرد؟ و اگر حق جز این است، چرا آنگاه که حسین مدینه را به قصد مكه ترك گفت، واکنشی آنچنان که شایسته است از مردم دیده نشد؟ ... مكه نیز خود را به تغافل سپرد و کناره گرفت و منتظر ماند تا کار به پایان رسد. در بصره نیز جز دو قبیله ازقبایل پنجگانه شهر، امام را پاسخی شایسته نگفتند و آن دو قبیله نیز تا خود را به صحرای کربال برسانند، کار از کار گذشته بود. اما دمشق، از آغاز، قلمرو معاویه بن ابی سفیان و والیانی از زمره او بود و آنان درطول این سالها با دغل بازی کار را بدانجا کشیده بودند که عداوت مردم شام با علی بن ابی طالب صبغه ای دینی یافته بود. 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady
بسم الله الرحمن الرحیم 🍃