بانویی پارسا و اهل ایمان بود. غصهدار از اندوه مسلمانها. عالِمی را در عالَم رویا دید.
عالم به او فرمود: برای رفع گرفتاری هایتان چطور دعا می کنید؟! بعد از هر نمازتان برای فرج مولایتان هم همانطور دعا کنید!
هر مومنی اگر همانطور که برای خودش دعا می کند، بعد از هر نماز برای فرج مولایش دعا کند حاصل چنین دعایی از دو حال خارج نیست:
یا ظهور مولایش تسریع میشود یا اندوه خودش برطرف میشود.
📚 مکیال المکارم، ج ۱ ص ۵۱۱
❤️ @Dokhtaranezahraei
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#تلنگرانه🌹
←←← آقاےمحترمـ
خواهرڱرامــے ....→→→
نامحرم... و شوخے با نامحرمـ و نگاه حرامـ
سن و سال و مجرد و متاهل 👫
همکار و هم کلاسے🕵️♂️
و همسایه❗️
و فضاے حقیقے و فضاے مجازے،
زندایے و شوهرخاله و زن عمو و شوهر عمه و زنداداش و برادرشوهر...
دختر خاله و پسرخاله و دختردایے و پسردایے و دخترعمو و پسرعمو و دخترعمه و پسرعمه...
و کارمند بانک
و کارمند اداره
و استاد دانشگاه
و شاگرد کلاس
و کارمند دانشگاه
وپزشک و پرستارو.....
نــــــــــداره❌
#نامحرم نامحرمه...
پس حواستو جمع ڪن⚠️😊
نگے همکارمه شوخے اشکال نداره...🤐
نگی زن عمو فامیله تازه سنشم بالاست شوخی اشکالے نداره😕
نگی پسرخالم متاهله دیگه شوخے اشکالی نداره...😶
نگے شاگرد کلاسمه پس دیگه شوخے کنم باهاش😒
نگے سنش از من کمتره و مث داداشمه☹️
نگے بحث علمے و درسے داریم حالا یه کم وسطشم شوخے کنیم اشکال نداره😐
نگـــے......😕
تمام این شوخے ها و نگاه ها رو خرج همسرت و مادر و پدرت و محارمتـ ڪن....
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
❤️ @Dokhtaranezahraei
#شهیدانہ🥀
#چادرانہ🌷
آمده بود مرخـصے.
داشتیم درباره ی منطقه حرف مےزدیم.
لابه لای صحـبت گفتم:
کاش مےشد من همراهت به جبهه بیایم!😢
گفــت:
"هیچ مےدانی سیاهے چادر تو از سرخے خـــــون من کوبنده تر است؟!"💪
همین ک حـجابت را رعایت کنے،
مبـارزه ات را انجام داده ای...!😊✌️
🕊 @dokhtaranezahraei 🕊
#زنان_مجاهد
#مبارزه_ادامه_دارد✌️
#من_حجاب_را_دوست_دارم
#دختران_مجاهد
#شهید_محمدرضا_نظافت
#عاشقانه🌹
بہ شمارِ
ٺیرهایے ڪہ
در جبهہ هاے جنڱ
شلیڪ شده
دوسِٺ دارم.......!
🕊 @dokhtaranezahraei 🕊
🔸" حدیـــــــــثِ روز " ...
🌷📝 #امام_صادق_علیه_السلام:
#سجده بر #تربٺ قبر #حسين علیه السلام تا زمين هفتم را #نور باران مےڪند و ڪسى ڪه #تسبيحے از خاك #مرقد_حسين علیه السلام را با خود داشتہ باشد، تسبيح گوے #حق #محسوب مےشود، اگر چہ با آن تسبيح هم نگويد.
《📚 من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 268》
💚
→ @dokhtaranezahraei
#تلنڱرانہ 💚
🌸 آیت الله بهجت (ره) :
☝️ #ڪارخیر خود را ڪم دست نڱیرید ،
در هرڪار خیرے خود را به قدر نخود هم شده شریڪ ڪنید🌹،
🍃شاید همان ڪارخیر #بےریا قبول و باعث نجاتتون شد.
👌ضمن اینڪه انجام ڪار خیر توفیق آور است
(توفیق زیارت، رفیق خوب، همسر و فرزند خوب و..)
انجام ڪارخیر اول ، ڪار خیر دوم را براتون ارمغان میاره و این خیر دائمے باعث سعادتمندے و نجات انسان میشه..🌿
💚در حدیث داریم فرزند صالح میخواے👈 زیاد صدقه بده..
صدقه دادن زمینهے #نسلصالح است..
✍️صدقه تا هزار سال و تا ۷ نسل روے انسان اثر مےڱذارد.
📚فضائل الصدقه/ مهدی قاضی زاده
🌺🍃 @dokhtaranezahraei
#عاشقانہ_شهدا🥀
اگر پشت هر مرد موفقے ،
یک #زن مدیر ایستاده!
پس من یقین دارم،
پشت هر #شهـیدی ،
یک #شهیـده ایستاده...✌️❤️
🕊 @dokhtaranezahraei 🕊
#همسران_مدافعان_حرم
#همسران_شهدا
.
براے ڪمتر ڪسے هم اتفاقاً پیش نمےآید ڪه اینهمه غمگین بودن خودش را بتواند تابــــــ تابـــــــ بازے ڪند...
و مشتــــــ به مشتـــــــ اشڪ مشتــــــ ڪند به صورتش..
.
دیشبے ڪه خستگے حڪم خوابــــــ پشتــــــ میز ڪارم را داد تا صبحش همانجا ولو بودم..
.
صبحش به دیوانه بودنم فڪر مےڪردم..
و دستانم را شانه مےڪردم درون موهایم و بعد ِ دقیقه اے بیرون مےآوردم ڪه فهمیدم دو استڪان چاے ریختهام..
خیره به چاے بودم...
حقیقتــــــ هر چند دقیقه هم لیوان را گرمش مےڪردم، خیلے منتظر ماندم، راستے شڪر هم نزدم برایتــــــ، ضرر دارد #تصدقتـــــــ...
مشڪلے با این گرم ڪردنهاے مداوم چاے ندارمها #عزیزجان....
#فقط..
نگو ڪه خواب نیستم و این دنیاے بعد از #توست..
@dokhtaranezahraei
Aron Afshar - Zelzeleh.mp3
7.35M
زلزله😉
#آرون_افشار
شبتون عاشقانه❤️
🌸🍃 @dokhtaranezahraei 🍃🌸
🌺🍃رسول خدا فرمودند:
آفت زیرکی غرور است،
آفت شجاعت تجاوز،
آفت بخشندگی منت،
آفت زیبایی تکبر،
آفت عبادت سستی،
آفت سخن دروغ،
آفت علم فراموشی،
آفت بردباری سبکسری،
آفت بزرگ زاده گی فخر فروشی
و آفت سخاوت، زیاده روی!
📜کنز العمال: ۴۴۰۹۱
❤️ @Dokhtaranezahraei
🚨روایت نفسگیر حاج قاسم سلیمانی از نیمه شبی که پهپاد اسرائیلی بر ماشین حامل ایشان، سیدحسن نصرالله و شهید مغنیه متمرکز شده بود.
🥀🌹انتشار به مناسبت تقارن چهلمین روز عروج سردار آسمانی حاج قاسم سلیمانی با سالروز شهادت سردار حاج #عماد_مغنیه.
🔻شهید سلیمانی: حزبالله یک اتاق عملیات در قلب ضاحیه داشت که عموماً پیوسته ساختمانهایی در مجاور آن مورد بمباران قرار میگرفتند و منهدم میشدند. یعنی در هر شبی، دو سه ساختمان بزرگ بلندمرتبهی دوازده سیزده طبقه، کمتر یا بیشتر، نقش بر زمین میشدند و کاملاً با خاک یکسان میشدند. این اتاق، اتاق عملیات زیرزمینی نبود بلکه یک اتاق عملیات معمولی بود اما بعضی از تجهیزات، اتصالات و ارتباطات در آن پیشبینی شده بود.
🔸 یک شب که در این اتاق عملیات بودیم و تقریباً همهی مسئولان ادارهی جنگ در آن اتاق عملیات حضور داشتند، حدود ساعت یازده شب، بعد از اینکه ساختمانهای اطرافمان را زدند و منهدم کردند، احساس کردم که یک خطر جدی نسبت به سید وجود دارد و تصمیم گرفتم سید را جابهجا بکنیم.
🔹من و عماد با هم مشورت کردیم، سید بهسختی میپذیرفت که از اتاق عملیات خارج بشود. خارج شدن او هم اینگونه نبود که از ضاحیه خارج بشود بلکه باید از یک ساختمانی که فکر میکردیم دشمن ممکن است بهدلیل ترددی که در داخل آن وجود دارد به آن حساس شده باشد، به جای دیگری منتقل میشد.
🔹هواپیماهای اِمکا یعنی هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل پیوسته روی آسمان ضاحیه، سه تا سه تا پرواز میکردند و بر همهی رفتوآمدها کنترل دقیق داشتند؛ حتی از یک موتورسیکلتی که تردد میکرد نمیگذشتند.
🔴ساعت دوازده شب، ضاحیه سوتوکور بود و اصلاً انگار در آنجا، در آن قلب ضاحیه که مرکز اصلی حزبالله بود هیچکس زندگی نمیکرد.
🔸توافق کردیم از این نقطه به ساختمان دیگری منتقل بشویم و منتقل شدیم. فاصلهی زیادی هم بین آن ساختمان و ساختمان دیگر نبود. وقتی منتقل شدیم بهمحض اینکه داخل آن ساختمان شدیم، بمباران دیگری صورت گرفت و کنار همان ساختمان را زدند. در همان ساختمان صبر کردیم، چون در آنجا خط امن داشتیم و نباید ارتباط سید و مخصوصاً ارتباط عماد قطع میشد. مجدداً بمباران دیگری صورت گرفت و یک پل را در کنار این ساختمان زدند. احساس میشد که این دو بمباران، زدن سومی هم دارد و ممکن است به این ساختمان برسد.
🚨در آن ساختمان فقط سه نفر بودند: من و سید و عماد. لذا تصمیم گرفتیم از این ساختمان هم بیرون برویم و به سمت ساختمان دیگری رفتیم. آمدیم بیرون، ما سه نفر، هیچ خودرویی نداشتیم، ضاحیه تاریک تاریک و در سکوت کامل بود. فقط صدای هواپیماهای رژیم بالای سر ضاحیه میآمد.
🔹عماد به من و سید گفت «شما بنشینید زیر این درخت، از باب اینکه از دید محفوظ بشوید.» اگرچه محفوظ نمیکرد چون دوربین هواپیمای اِمکا حرارت بدن انسان را از حرارت دیگر اشیاء تفکیک میکرد، لذا آن نقطه غیر قابل مخفی کردن بود.
🔸وقتی در آن نقطه نشستیم، من یاد قصهی حضرت مسلم افتادم؛ نه برای خودم بلکه برای سید. چراکه سید صاحب اینجا بود. عماد رفت، یک ماشین پیدا کرد، چند دقیقه بیشتر طول نکشید که بهسرعت برگشت. عماد بینظیر بود؛ مخصوصاً در طراحی.
🔹تا قبل از اینکه ماشین به ما برسد، هواپیمای اِمکا روی ما متمرکز بود. ماشین که رسید به ما، اِمکا بر ماشین متمرکز شد. میدانید که اِمکا اطلاعات دوربینش را مستقیماً به تلآویو منتقل میکرد و آنها این صحنه را در اتاق عملیاتشان میدیدند. طول کشید تا ما توانستیم با رفتن به زیرزمین، به زیرزمین دیگری برویم و بعد، از این خودرو به چیز دیگری که الان قابل بیان نیست منتقل بشویم و بتوانیم دشمن را گول بزنیم. تقریباً ساعت دو نیمهشب مجدداً به اتاق عملیات برگشتیم...
⌛️پرونده #مکتب_حاج_قاسم❤️
@dokhtaranezahraei
يُرَاءُونَ النَّاسَ
وَلَا يَذْڪُرُونَ اللَّہ إِلَّا قَلِيلًا(نساء/۱۴۲)
خـدایـا مـا را ببخـشڪہ اینـقـدر براےچشـمها و حـرفهاے دیڱران
زندڱے مےڪنیم ...
@dokhtaranezahraei
خراب باد وجودم اڱر براے ٺو نیسٺ ...💔
#تلنڱرانهـ
هستند پسرانے💙 ڪه بوے مردانگے مے دهند
در دستانشان عزت یڪ مرد واقعے لمس مے شود
☝️مے شود به آنها تڪیه کرد
مے شود روے حرف و قول هایشان 👊حساب ڪرد
هستند دخترانے💖 ڪه تنشان بوے🔮 محبت خالص می دهد
بڪرند و ناب😌
هستند.... !
#نادرند .....!
#ڪمیاباند .....!
#پاڪاند .....!
آدم هایے از جنس فرشته 🌺پیدا مے شود
نادرند ! ڪمیاب اند !
اما هستند...
💚🍃 @dokhtaranezahraei
#همسفرانہ💙
حرف تازه ای ندارم😑
آمده ام
تاریخ انقضای
دوستت دارم هایم👌😍
را تمدید کنم؛😉🌹
دوستت دارم...❤️
💕🍃 💚🍃 @dokhtaranezahraei
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#مهارتهای_ارتباطی🌹🍃
🔴 #درخـواسـتــ_کـردن_از_مـردهـا😇
🍃یه واقعیتی هست و اونم اینه که #مردها #ذاتا دوست دارن که از #زنشون #حمایت کنن😒 هر چی بیشتر اعلام نیاز کنین و ازشون در موارد مختلف بخواین که کاری واستون انجام بدن، اونها هم بیش تر بهتون توجه میکنن😊 و اون وقت شما بیش تر در موضع یه زن لطیف و خانوم قرار میگیرین.😍☺️
✅از واژه هایی مثل😑:
بلدم😒
خودم میتونم😑
نمیخوام و...☹️
به شدت دوری کنین 😕
اجازه بدین که ازتون حمایت کنن💞 چون مردها ذاتاً حمایت کننده به دنیا آمدند ...💙
نه تنها با این کار چیزی از خانوم بودنتون کم نمیشه بلکه این کار احساس خوبی رو به مردها میده و این احساس خوب به زندگی برمیگرده.....
💞 @dokhtaranezahraei
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عاشقانه...❤️
مانند غریقی که پر از وحشت آب است
میگردم و دستم پی یک تکه طناب است
دلتنگی و تنهایی و اندوه و صبوری
این عاقبت تیره یک عاشق ناب است
ان مرد پر از شور و غزلبعد تو جان داد
این ادم کوکی ، جسدی پشت نقاب است
یا مشکل ارسال پیام ، از دل ما بود
یا منبع گیرنده ی قلب تو خراب است
زاییده یدردیم و به بار آمدی ای عشق
در مکتب ماعشق فقطحرفحساب است
یک جمله بگو دلبرکم!حرفدلت چیست؟
عاشق شده این شاعر و دنبال جواب است...!
#آه...
#پدرعشقبسوزد.....
❤️ @Dokhtaranezahraei
#مهارتهای_ارتباطی 🌹🍃
#شناخت_مردان
در درون هر مردی یک مرد آهنین وجود
دارد که موقع مشاجره با همسر فعال میشود😨
اگر موقع مشاجره و عصبانیت مرد ، چه خانم مقصر باشد و چه نباشد، مرد را تایید کند و یک جمله بگوید
🌹✨حق با شماست ✨🌹
آن مرد آهنین, درون شوهر فرو کش می کند واو تبدیل به پسر بچه ای خوب ومهربان می گردد.🤐🙇🏻♂️
حالا خانم می تواند در فضایی آرام تر وبه دور از خشونت حرفها ی خود را بزند بدون این که رابطه آسیب ببیند وتنش های زیادی بار بیاید.☺️😅
👈از اعجاز این جمله غافل نباشید
با هوش باشید ومرد آهنین درون شو هر تون را رام کنید.
قدرت خانوم هارو توی آرام کردن نباید دست کم گرفت😊😉😉
💞 @dokhtaranezahraei
#عاشقانہ_شهدا 🥀
فقط گفت: «آقا جان نوڪرتم...!»
و سرش افتاد
بچہ ها ساڪش رو وارسے ڪردن 💼
📖یہ دفترچہ خاطرات بود ڪہ
روش با خط خوش نوشتہ بود✍🏻
« تقدیم بہ همــســـ💞ــــرعزیـزم»
☜اومدن دفتر رو توے ساڪ بذارن ڪہ از لاے اون یہ 💌پاڪت نامہ افتاد زمین
پاڪت سنگین بود...🤔✉️
بازش ڪردن
یہ #حلقه 💍 توش بود و یڪ نـامہ...📜
☜خوندنش ؛
فقط نوشتہ بود✍🏻
#نوکرت_تو_بهشـت_منتظرته❣️😌
🕊 @dokhtaranezahraei 🕊
#همسفر_بهشتی
#همسفرتابهشت
#از_دامن_زن_مرد_به_معراج_میرود😎
#زنان_مومن #مردان_مومن