بریده کتاب «سربازان سردار»:
پیام سرلشکر قاسم سلیمانی در سخنرانی میان سران ارتش و سپاه استان کرمان به گروهک تکفیری داعش:
بسم رب الشهداء و الصدیقین....اگر میخواهید برای فرزندانتان خاطره ای از خود به جا بگذارید، هر چه سریعتر به خانه های خود باز گردید....بی شک اگر پای مان به امر ولی و امامان (ع) به میدان نبرد باز شود، به خدا قسم که مادران تان از به دنیا آوردن تان خود را لعنت میکنند چرا که قرنهاست نسل به نسل جوانان شیعه برای گرفتن انتقامی شدید از قاتلان حسین (ع) شمشیرهای خود را تیز نگه داشته اند.....والله که اگر پایتان به حرم حسین(ع) برسد سرهای بریده شما را برای حرم زینب(ع) به پیشکش خواهیم برد و نماز ظهر را در بقیع اقامه خواهیم کرد.....لبیک یا حسین(ع)
#سردار_سلیمانی
#انتقام_سخت
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
شهیدانه
بنت الشاطی در کتاب زیبایش «بانوی کربلا» که قبلا معرفی کردیم، به حضرت زهرا (س) اشاره کرده اند که در زیر می آوریم:
حضرت زهرا (علیهاالسلام) به خانه برگشت. پس از مدتی صدایی از پشت در شنید. از اتاق بیرون آمد. شنید عمر می گوید: باید وارد خانه شوم و علی را برای بیعت ببرم؛ برای جلوگیری از فتنه و ترس از تفرقه و جدایی مسلمین. فاطمه صیحه ای زد و گفت: ای پدرم، ای رسول خدا! دیدی چه بر سر ما آمد بعد از تو از ابن خطاب و ابن ابی قحافه؟!
هنگامی که صدای فاطمه بلند شد، مردم همه گریه کردند و عمر محزون و ناراحت برگشت. ابوبکر و عمر برای کاری که کرده بودند، خواستند نزد فاطمه بیایند. ایشان آن دو را قبول نکرد. به علی گفتند و با وساطت علی وارد شدند. فاطمه در حالی که خشمگین و ناراحت بود، رویش را به طرف دیوار برگرداند. ابوبکر گفت: ای دوست رسول خدا! به خدا قسم نزدیکی به خاندان رسول خدا نزد من محبوب تر است از نزدیکی من به خاندانم. و همانا تو را از عایشه دخترم بیشتر دوست دارم. و دوست داشتم روزی که پدرت مرد، من هم می مردم و زنده نمی ماندم. می بینی که می شناسمت و شرف و بزرگی تو را می دانم و تو را از حق میراثت منع کردم؛ زیرا از رسول خدا شنیدم: «لانورث، ما ترکنا الصدقه.»
فاطمه(علیهاالسلام) فرمود: «ارایتکما ان حدثتکما حدیثا عن رسول الله تعرفانه و تعملان به.»
ـ بله
فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: «نشدتکما بالله تسمعا رسول الله یقول: رضی فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی من اسخط فاطمة فقد اسخطنی.»
شما را به خدا قسم می دهم، آیا از رسول خدا نشنیدید که می گوید: رضای فاطمه از رضای من است و خشم فاطمه از خشم من. هر کس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد، مرا دوست دارد و هر کس فاطمه از او راضی باشد، ما از او راضی و هر کس فاطمه از او خشمگین باشد، من خشمگینم.
جواب دادند: بلی از رسول خدا شنیدیم.
فاطمه فرمود: «فانی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت رسول الله لاشکوکما الیه.»
ابوبکر و عمر مجلس را ترک کردند.
......
بنت الشاطی با چیره دستی فراوان در امر داستان نویسی، پس از بازخوانی وفات حضرت زهرا، می نویسد:
تاریخ می خواهد زینب را از سایر مصیبت زدگان به سبب وصیتی که مادرش فاطمه در بستر مرگ به او کرده، جدا کند. وصیّت این بود که زینب از دو برادرش جدا نشود و پیوسته با آن ها باشد و از آن ها نگهداری کند و برای آن ها پس از مادر، مادر باشد. زینب این وصیت را هیچ گاه فراموش نکرد.
#بانوی_کربلا
#فاطمیه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
شهیدانه
ریسمان در گردن خورشید
مادر! مرا از عاشورا مترسان. مرا به کربلا دلداري مده. عاشورا اینجاست! کربلا اینجاست! اگر کسی جرات کرد در تب و تاب مرگ پیامبر، خانهي دخترش را آتش بزند، فرزندان او جرات میکنند، خیمههاي ذراري پیغمبر را آتش بزنند. من بچه نیستم مادر! شمشیرهایی که در کربلا به روي برادرم کشیده میشود، ساختهي کارگاه سقیفه است. نطفهي اردوگاه ابنسعد در مشیمهي سقیفه منعقد میشود. اگر علی اینجا تنها نماند که حسین در کربلا تنها نمیماند. حسین در کربلا میخواهد با دلیل و آیه اثبات کند که فرزند پیامبر است. پیامبري که تو در خانهي او و در حریم او مورد تعدي قرار گرفتی. تعدي به حریم فرزند پیامبر سنگینتر است یا نوهي پیامبر؟ مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمیگیرد. خودت گفتهاي. ما حداکثر تازیانه میخوریم، اما میخ آهنین بدنهایمان را سوراخ نمیکند. مادر! وقتی تو را از پشت در بیرون کشیدند، من میخهاي خونین را دیدم. نگو گریه نکن مادر! باید مُرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد. ما سخت جانی کردهایم که تاکون زنده ماندهایم. نگو که روزي سختتر از عاشورا نیست. در عاشورا کودك شش ماهه به شهادت میرسد، اما تو کودك نیامدهات- محسنات- به شهادت رسید. من دیدم که خودت را در آغوش فضه انداختی و شنیدم که به او گفتی: مرا بگیر فضه که محسنام را کشتند. پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا میبرد، وحی نازل میشد که «پایین بیاورید صدایتان را» اگر کسی پیامبر را به نام صدا میکرد وحی میآمد که «نام پیامبر را با احترام بیاورید.» هنوز آب تغسیل پیامبر خشک نشده، خانهاش را آتش زدند. آن آتش که عصر عاشورا به خیمهها میگیرد. مبداش اینجاست. دختر اگر درد مادرش را نفهمد که دختر نیست.
من کربلا را میان در و دیوار دیدم وقتی که نالهي تو به آسمان بلند شد. بعد از این هیچ کربلایی نمیتواند مرا اینقدر بسوزاند. شاید خدا میخواهد براي کربلا مرا تمرین دهد تا کاروان اسرا را سرپرستی کنم، اما این چه تمرینی است که از خود مسابقه مشکلتر است. در کربلا دشمن به روشنی خیمه کفر علم میکند، اما اینها با پرچم اسلام آمدند، گفتند از فتنه میهراسیم، کدام فتنه بدتر از این؟ دیگر چه میخواست بشود؟ کدام انحراف ایجاد نشد؟ کدام جنایت به وقوع نپیوست؟ کدام حریم شکسته نشد؟ کاش کار همینجا تمام میشد. تو را که تا مرز شهادت سوق دادند، تو را که از سر راه برداشتند، تازه به خانه ریختند...
#کشتی_پهلو_گرفته
#فاطمیه
#بریده_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
گلچینی از کتاب کشتی پهلو گرفته:
فاطمه جواز بهشت است
ببین دخترم!- جان پدرت به فدایت- این را بگویم که تو اولین کسی هستی که به بهشت وارد میشوي. تویی که بهشت را براي بهشتیان افتتاح میکنی. این را اکنون که تو مهیاي خروج از این دنیاي بیوفا میشوي نمیگویم، این را اکنون که تو اسماء را صدا میکنی که بیاید و رختهاي مرگ را برایت مهیا کند نمیگویم... این را اکنون که تو وضوي وفات میگیري نمیگویم، همیشه گفتهام، در همه جا گفتهام که من از فاطمه بوي بهشت را میشنوم. یک بار عایشه گفت: چرا اینقدر فاطمه را میبویی؟ چرا اینقدر فاطمه را میبوسی؟ چرا به هر دیدار فاطمه، تو جان دوباره میگیري؟ گفتم: «خموش! عایشه! فاطمه بهشت من است، فاطمه کوثر من است، من از فاطمه بوي بهشت میشنوم، فاطمه عین بهشت است، فاطمه جواز بهشت است، رضاي من در گروي رضاي فاطمه است، رضاي خدا در گروي رضاي فاطمه است، خشم فاطمه جهنم خداست و رضاي فاطمه بهشت خدا.»
#کشتی_پهلو_گرفته
#فاطمیه
#بریده_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
هيچكس آيا توانسته است غم فاطمه را ـ سلام االله عليها ـ در سوگ پدر به تصوير
بكشد، جز ناله هاي بيت الاحزان فاطمه؟
در اندوه جگر سوز علي ـ سلام االله عليه ـ در مواجهه با فاطمة ميان در و ديوار و گاه
شستن صورت نيلي و بازوي كبود فاطمه، هيچ هنرمند عارفي توانسته است مرثيه بسرايد
آنچنانكه از عمق رنج آدمي در چروكهاي پيشاني علي خبر دهد و وسعت غمهاي خلقت
را در پهناي اشك علي بشناسد و بشناساند جز بار اشك پنهاني علي؟
هيچكس را ياراي آن بوده است كه آلام محض زينب را به هنگام ديدار سر برادر بر بام
نيزه ها بيان كند، جز خون جاري از سر مبارك زينب؟
اگر زينب ـ سلام االله عليها ـ با مشاهده سر برادر، حسين ـ روحي فداه ـ سلامت سر
خويش را تاب آورده بود و سر بر ستون كجاوه نكوبيده بود، چه كسي عشق را، درد را و
هجران را در آفرينش تفسير مي كرد؟
اينها دردهايي است كه نويسنده را، اگر احساس داشته باشد، خاكستر ميكند و قلم را، اگر
.به تعداد درختان عالم باشد، ميسوزاند و دفتري به پهناي گيتي را آتش ميزند
سوز اشكهاي فاطمه، هنوز پاي عارفان را در بيت الاحزان او سست ميكند و كمر ابرار را
.ميشكند و آتش به جان اولياءاالله مياندازد
معاذاالله كه رشحة هيچ قلمي بتواند با اشك سوزناك علي به هنگام شستن پيكر فاطمه
برابري كند. كجاست اسماء؟
از او بپرسيد، فرشتگاني كه در اشكهاي آن هنگام علي به تبرك غسل ميكردند، بال و
پرشان نسوخت؟
#کشتی_پهلو_گرفته
#فاطمیه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کشتی پهلوگرفته، پرفروشترین اثر سید مهدی شجاعی و همچنین پرتیراژترین کتاب ادبیات داستانی ایران – طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیش از ششصدهزار – ، ضمن مروری بر نقاط عطف حیات حضرت فاطمه ی زهرا(س)، روایت مصائب زندگی ایشان از زبان اطرافیانشان و نیز شخص خودشان است. در واقع می توان گفت این کتاب مرثیه ای است منثور از زبان و دل صاحبان عزای فاطمی. کتاب از ۱۴ فصل تشکیل یافته و راوی اول شخص در هر کدام از فصول، یکی از وابستگان حضرت فاطمه (س) هستند؛ فصل اول حضرت رسول، فصل دوم حضرت خدیجه (س)، فصل سوم خود حضرت زهرا (س)، فصل چهارم حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)، فصل پنجم امام حسن (ع)، فصل ششم امام حسین (ع)، فصل هفتم مجدداً حضرت زهرا (س)، فصل هشتم حضرت زینب (س)، فصل نهم فضّه، فصل دهم حضرت ام کلثوم (س)، فصل یازدهم اسماء، فصل دوازدهم برای بار سوم حضرت فاطمه (س)، فصل سیزدهم مجدداً حضرت امیر (ع) و فصل چهارم از زبان آسمان روایت می شود.
#کشتی_پهلو_گرفته
#فاطمیه
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
چند سالی است كه برخی نویسندگان عاشق اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در حوزه ادبیات داستانی سری هم به تاریخ اسلام زدهاند و وقایع صدر اسلام را به زبانی ساده و بیانی قابل فهم برای عموم خوانندگان به نثر در آوردهاند. در میان این آثار، کتاب ارزشمند «کشتی پهلو گرفته» سوگ نامه ایست از آلام اهل بیت علیهم السلام و به ویژه وجود مقدس دختر گرامی پیامبر خدا، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
كتاب «کشتی پهلو گرفته» از جمله شاخصترین آثاری است که در حوزه ادبیات داستانی، و با نگاه به تاریخ اسلام و شخصیت دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله نگاشته شده است. «کشتی پهلو گرفته» از آن کتاب هایی است که چنان متن صمیمانه و لطیفی دارد که به سختی می توانید ادامه مطالعه آن را به زمان دیگری واگذار کنید و از طرفی چنان بی پرده مصائب آن بانوی مظلوم را به تصویر کشیده که بی اختیار اشک خواهید ریخت. اگر شما هم می خواهید همراه با «کشتی پهلو گرفته» بر دریای پهناور رنج های بانوی دو عالم به أعماق تاریخ سفر کنید، این کتاب را مطالعه کنید، و آن را به سایر عاشقان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها نیز پیشنهاد کنید.
#کشتی_پهلو_گرفته
#فاطمیه
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
هادی العامری، فرمانده سپاه بدر عراق درباره سردار گفته است: اگر حاج قاسم و امثال او نبودند، هم اکنون نه اثری از حرم حضرت زینب(س) بود و نه حتی اثری از سامرا و حرم عسگریین(ع)، همه عملیات مهم با همکاری مجاهدان از جمله حاج قاسم صورت گرفته.
ص39 کتاب «سربازان سردار»
#سربازان_سردار
#سردار_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کتاب «ذوالفقار» درقالب ۲۴۸ صفحه خاطراتی را برای اولین بار از دوران دفاع مقدس تا مجاهدتهایی که در جبهه مقاومت سوریه و عراق شکل گرفته را بیان میکند. همچنین برای نخستین بار حدود ۱۰۰ صفحه از این کتاب را به انتشار تصاویر ناب و دیده نشدهای از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اختصاص دادهام.
وی در مورد مضمون کتاب «ذوالفقار» و خاطرات سپهبد شهید قاسم سلیمانی خاطرنشان کرد: کتاب «ذوالفقار» به خاطرات شهیدان هم رزم سپهبد شهید قاسم سلیمانی از زبان این سردار امنیت پرداخته است. این خاطرات از زبان سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی بیان شده و متعلق به سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۳ است، خاطراتی جذاب و خواندنی که به بیان ابعاد جنگ تحمیلی، روابط و رویدادهایی که در خلال هشت سال دفاع مقدس برای رزمندگان اسلام رخ داده پرداخته است.
#کتاب_ذوالفقار
#حاج_قاسم_سلیمانی
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
یکی از خاطرات سردار با عنوان مرام شیعه را بخوانید :
ما یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سال ها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می کرد و هم از تعداد زیادی از بچه های ما را شهید کرده بود را با روش های پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آن ها به آن جا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم . خیلی خوشحال بودیم . او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود .
در جلسه ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم ، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم . رهبری بلافاصله فرمودند : گ همین الان زنگ بزن آزادش کنند ! "
من بدون چون و چرازنگ زدم ، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم که : " آقا چرا ؟ من اصلا متوجه نمی شوم که چرا باید این کار را می کردم ؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم ؟ "
رهبری گفتند : " مگر نمی گویی دعوتش کردیم ؟ "
بعد از این جمله من خشکم زد .
البته ایشان فرمودند : " حتما دستگیرش کنید . " و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم .
مرام شیعه این است که کسی را که دعوت می کنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی .
#کتاب_ذوالفقار
#حاج_قاسم_سلیمانی
#بریده_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98