🌺خانمی مبلّغ ولایت بود و درباره فضایل حضرت علی(ع) سخنرانی می کرد. این خانم تمام همّ و غمّش بیان فضایل حضرت علی(ع) بود و هدفی جز این نداشت. زمانی که حَجّاج این خبر
را شنید، دستور داد که آن خانم را نزدش بیاورند.
🌺حَجّاج به آن زن گفت: « علی را لعن کن »؛ ولی آن زن نپذیرفت. حَجّاج هرچه او را تهدید کرد، اثري نداشت. عاقبت، آن زن را شکنجه کرد: نخست او را با تازیانه اي زدند که از الیاف خرما درست و در روغن هاي مخصوصی گذاشته شده بود تا آسیب بیشتري بر بدن وارد کند.
🌺ده یا بیست تازیانه که به او زدند، با اینکه گوشت و پوستش از بدنش جدا شدند، باز هم حاضر نشد حضرت علی(ع) را لعن کند. تعداد شلّاق ها که بیشتر شد؛ در حالی که توانی براي او باقی نماند بود، شروع کرد به خندیدن. به او گفتند در این حالت چه جاي خنده است؟ گفت: « تا به حال، به زبان، خودم را دوستدار علی(ع) معرفی می کردم؛ ولی فکرش را نمی کردم که بتوانم فدایی علی بن ابیطالب(ع) باشم. »
🌺این همان محبتی است که در درون انسان، انقلاب به پا می کند. حالا انسان این سرمایه را
چگونه باید صرف کند؟ دل به عشق هایی بی هویت و بی شناسنامه ببندد و این سرمایه را تلف کند یا به دنبال لایق ترین ها بگردد؟
#بریده_کتاب
#من_وپنج_وارونه
🌺کتاب حاضر اثری از محمد داستانپور می باشد که توسط انتشارات حدیث راه عشق منتشر شده است.
به طورکلی بحث دلبستن و دلربایی و دلدادن و...
از موضوعاتی است که همیشه دغدغه بشر بوده و به همین دلیل است که در این کتاب ابتدا بحث محبّت مطرح می شود و سپس به سایر مباحث پرداخته می شود.
🌺مسئله محبت مهم است و در زمینه های مختلفی از قبیل جامعه شناسی، روان شناسی، انسان شناسی و ... وقتی ورود پیدا می کنیم و خوب کنکاش می کنیم، در نهایت به مسئله محبت و محبت ورزی می رسیم.
#معرفی_کتاب
#من_وپنج_وارونه