📗کتاب دیجیتال💾
🚩داستانهای نهج البلاغه☀️
💠خطابه ی آتشین جهاد3⃣
#به اين ترتيب، «#حسان بن حسان بكري» #فرماندار #علي (ع) در شهر #انبار همراه #سي نفر، به مقاومت خود ادامه دادند تا شربت #شهادت نوشيدند.
#حبيب بن عفيف ميگويد: #رئيس ما (#حسان) از اسب پياده شد و اين آيه را ميخواند:
#من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا
: «#در ميان مومنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند، #صادقانه ايستادهاند، بعضي #پيمان خود را به آخر بردند (و در راه خدا به #شهادت رسيدند) و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز #تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادهاند». [34].
#سپس گفت: آنانكه آمادگي براي #مرگ در #راه حق ندارند، تا ما مشغول #جنگ هستيم بروند و آنانكه آمادهاند و #لقاي خدا را ميخواهند بمانند و با ما همكاري كنند، او با #سي نفر از افراد آماده و #شهادت طلب، همچنان به جنگ نابرابر ادامه دادند، تا #شهيد شدند. [35].
⏪ادامه دارد...
منبع⬇️
[34] سوره احزاب آيه 23.
[35] اقتباس از شرح نهجالبلاغه ابن ابيالحديد ج 2 ص 85 و 87.
@Shahid_tahernia94
#همداني
📗کتاب دیجیتال💾
🚩داستانهای نهج البلاغه☀️
💠خطابه ی آتشین جهاد5⃣
#در اين خطبه (خطبه 27 نهجالبلاغه) نخست در #فضيلت و اهميت جهاد و ويژگيهاي آن، سخن فرمود، سپس #باران سرزنش خود را بر آنانكه به #جبهه نميروند و #سستي ميكنند فروريخت، حتي فرمود:
«اي مرد نماياني كه مرد نيستيد، #اي كودكان بيخرد و اي عروسان #حجلهنشين، (كه تنها به فكر عيش و نوش خود هستيد) دوست داشتم كه هرگز شما را نبينم … ».
قاتلكم الله لقد ملاتم قلبي قيحا و شحنتم صدري غيظا
: «خدا شما را بكشد، كه دلم را پر از خون كرديد و سينهام را پر از خشم نموديد» [37].
و با اين نداي ملكوتي، همهي انسانها را هميشه و در هر جا كه هستند به پيكار و رزم با #ستمگران دعوت كرد و از #سستي و سهلانگاري برحذر داشت. [38].
⏪ادامه دارد...
منبع⬇️
[37] نهجالبلاغه خطبه 27- اين گونه سرزنش
براي همين هدف، در خطبه 97 نيز آمده است.
[38] در اين باره نيز سخني در نهجالبلاغه حكمت 261 آمده است.
@Shahid_tahernia94
#همداني
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت 1⃣8⃣
خاطرات سراسر عشق ,
#سردار شهیدحاج حسین همدانی
#کتاب:مهتاب خین
کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا )
آیا در شهر برای خودش منزلی اجاره کرده بود?
#ابداً پشت همان دفتر کارش, یک اتاق کوچک و محقری قرار داشت که در حکم مسکن و ماُوای محمود در همدان بود. مختصر لحظاتی را که در اواخر شب, برای استراحت, تهجد شبانه, و مطالعه در اختیار داشت, توی همان اتاق سپری می کرد.
#در بحث مطالعه, بیشتر به خواندن چه نوع کتابها و نشریاتی گرایش داشت?
*کتابهای مربوط به اصول عقاید اسلامی و بحث های معرفتی و اخلاقی را خیلی دوست داشت. خصوصا اگر توسط اساتید فن و با قلم شیوا و مستند به اسناد و احادیث معتبر نوشته شده بودند. آثار منتشر شده ی حضرت امام(ه) مثل کشف الاسرار, ولایت فقیه, شرح دعای سحر, پرواز در ملکوت یا همان آداب نماز ایشان را با دقت می خواند.الفت زیادی با مجموعه ی چهار جلدی اصول کافی مرحوم کلینی داشت. عمده ی آثار استاد شهید مطهری را به دفعات خوانده بود. البته در بین تمام کتابها,بعد از قرآن کریم, یار غار و دوست وفادارش نهج البلاغه بود. در بین بچه های سپاهی, احدی را ندیده ام که به قدر محمود, با این کتاب محرم و مونس بوده باشد. از مطالعه آثار ایدئولوژیک مربوط به مکاتب فلسفی_ سیاسی غربی و شرقی هم غافل نبود. آن روزها, چون مکتب کمونیزم و فلسفه ی مارکسیستی در محافل مصطلح به روشنفکری و فرهنگی کشور خیلی طرفدار داشت و عمده ی گروههای سیاسی مخالف انقلاب اسلامی یا رسما خودشان را مارکسیست می دانستند و یا مثل مجاهدین خلق, زیر بنای اصول جهان بینی شان عمدتا مارکسیستی بود. محمود دوره ی آثار مصطلح به کلاسیک های این مکتب فلسفی_سیاسی را با دقت مورد مطالعه قرار می داد.
آثاری از قبیل: ماتریالیزم تاریخی, ماتریالیزم دیالکتیک_هر دو به قلم موریس کنفورت-سرمایه و فقر فلسفه اثر کارل مارکس, مقالات فلسفی لنین, استالین و مائوتسه دون.
جان کلام; از خود کمونیست ها مکتب شان را بهتر می شناخت.
# از این لحاظ, وجه تشابه جالبی با احمد متوسّلیان داشته.۱ چند سال قبل که برای کاری به موزه شهدا در خیابان طالقانی تهران رفته بودیم,داخل غرفه ی یادبود حاج احمد, در کنار عکس قاب شده و تعدادی از وسایل شخصی او,یک
______________________________________
۱. درباره ی این وجه تشابه, دکتر محسن رضایی میر قائد طی مصاحبه ای در سال ۱۳۷۶ گفته است: برای من, احمد متوسلیان و محمود شهبازی خیلی مشابه هم بودند, از جهات مختلف......
ادامه دارد .....
۱۴۸ # صفحه