eitaa logo
کانال رسمی شهید وحید زمانی نیا
418 دنبال‌کننده
1هزار عکس
335 ویدیو
10 فایل
﴾﷽﴿ کانال رسمی شهید وحید زمانی نیا👦 محافظ شهید سپهبد حاج قاسم‌سلیمانی📿 گوشه ایی وصیت نامه شهید بزرگوار: من دراین راه ترسی از مرگ ندارم✌ زیرا راه ما حق است و دشمنان ما باطل👊✊ #همسر_مهربانم کانال زیر نظر همسرشهیدبزرگوار میباشد💚💫
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷تاریخ شهادت : ۱۹شهریور ماه ۱۳۹۵ 🌷محل شهادت : سوریه حومه حلب منطقه ۱۰۷۰شقـه 🌷نحوه ی شهادت : شب عملیـات(العــامـریه) حلب - منطقه (1070 شـقه) فـرمـانده حـسـن تمـیمـی بـه همــراه هم رزمـهایش در ساختمـانی برای سرنگـونی تکفیـری ها توسط بمـب هاے جــہــنمـی و در نـہـایت با شلیـڪ مـوشکـ نــداے الــہــی را لبیڪ گفـتـن و عمـه سـادات مـہـر شـہـادت ایشـان را تأیید کـردنـد. 🌷محل دفن پیکر مطهر شهید : شهرستان قرچک امامزاده بی بی زبیده گلزار شہـداء شهیدمدافع حرم @shahid_vahid_zamaninia
💕﷽💕 اینجا می خوایم درباره ی یک شهید دهه هفتادی حرف بزنیم، که تازه داماد بود ولی از همه چیزش می گذره، همراه سردار میشه و خدایی می شه شهید وحید زمانی نیا‌‌. تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰🌷 شهادت: ۱۳ دی ۹۸🌱 کپی از مطالب کانال و است. کانال زیر نظر همسر شهید اداره می شود. ارتباط با ما (ناشناس)👇 https://harfeto.timefriend.net/10202350
کانال رسمی شهید وحید زمانی نیا
به مناسبت تـولد #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_وحید_زمانی_نیا @shahid_vahid_zamaninia
. 🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. . 🍃حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. . 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. . 🍃مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . 🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ . مزار : بهشت رضوان . @shahid_vahid_zamaninia
✨﷽✨ ✍خوابی که پس از شهادت دیدن : هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی .» عجله داشت. می‌خواست برود. یك بار دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه چیزی بده تا به برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: ، ‌ همین چند كلمه را بیشتر نگفت.... موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر رو كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: . نگاهی بهت‌زده به و زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه نبودی!» گفت: اینجا بهم دادن. 🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ ، 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از درباره ... 🏴 🏴 @shahid_vahid_zamaninia
یک نگاه و خنده ات مارا همه بیچاره کرد یک نفر هستی‌ ولی دنیای خیلی ها شدی @shahid_vahid_zamaninia
❣️ ❣️ 🌼سلام ای قرار دل💘 بیقرار 🍀سلام ای شب🌙 انتظار 🌼بیا ای دل فاطمه 🍀رو زخم دل 💔شیعه مرحم بزار😞 🌸🍃 🏴 🏴 🏴 🏴 @shahid_vahid_zamaninia
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫کلیپ 💢به یاد یاران شهید حاج قاسم سلیمانی💢 🔹️ما اگر بخواهیم شهید حاج قاسم سلیمانی را خوب بشناسیم قبل از آن باید یاران شهیدش را خوب بشناسیم @shahid_vahid_zamaninia
توصیه امام حسین(ع) درباره صاحب الزمان(عج) 💠چنان که حضرت امام حسین‏(علیه‌السلام) در عالَم مکاشفه به یکى از علماى قم فرمودند: «مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مى‌‏توانید درباره آن حضرت(عج) سخن بگویید و قلم ‏فرسایى کنید؛ آنچه درباره شخصیّت این معصوم بگویید، درباره همه معصومین (علیهم السلام) گفته‌اید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همه در عصمت و ولایت و امامت یکى هستند و چون این زمان، دوران‏ مهدى ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.» و در خاتمه فرمودند: «باز تأکید مى‏‌کنم درباره مهدى ما(عج) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى(عج) مامظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره‏ اش نوشت و گفت». 📚ترجمه صحیفه ‌مهدیه،۵۹ 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 @shahid_vahid_zamaninia
✍حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشه‌ای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شده‌اند‌ کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی!بوسه و عرض ارادت. «حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه» وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقه‌اش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو. میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم.😔 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز @shahid_vahid_zamaninia