لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕﷽💕
اینجا می خوایم درباره ی یک شهید دهه هفتادی حرف بزنیم، که تازه داماد بود ولی از همه چیزش می گذره، همراه سردار میشه و خدایی می شه شهید وحید زمانی نیا.
تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰🌷
شهادت: ۱۳ دی ۹۸🌱
کپی از مطالب کانال #آزاد و #حلال است.
کانال زیر نظر همسر شهید اداره می شود.
ارتباط با ما (ناشناس)👇
https://harfeto.timefriend.net/10202350
کانال رسمی شهید وحید زمانی نیا
به مناسبت تـولد #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_وحید_زمانی_نیا @shahid_vahid_zamaninia
#مصطفی_صدرزاده
.
🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در #مُحرم خلاصه می شود. #قرار_بی_قرار را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود.
.
🍃حسرت هایش برای نبودن در #کربلا ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر #علمدار و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف #حرم عمه سادات آرام گرفت.
.
🍃عشق به شهید #ابراهیم_هادی در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی #سید_ابراهیم را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش.
.
🍃دلش در #سوریه گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد.
در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده #شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود.
.
🍃مردانه پای قولش می ماند. با #ابوعلی عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش #ارباب کند .
با شهادتش #شفاعت رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست .
.
🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه
در سوریه که #سردار_دلها از محبتش به او گفت و چه در #شهریار که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند.
.
🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، #شهادت می خواست .در روز #تاسوعا شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش .
تقویم را ورق می زنم.امسال هم #تولدش چهارشنبه است.
سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما #اسیران بلاتکلیف.
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_مصطفی_صدرزاده
.
📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹
.
مزار : بهشت رضوان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
@shahid_vahid_zamaninia
✨﷽✨
✍خوابی که #سردارسلیمانی پس از شهادت #سردارمهدی_زینالدین دیدن :
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی #جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی #شهدا #زندهن.»
عجله داشت. میخواست برود. یك بار دیگر چهرهی درخشانش را كاویدم.
حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه #پیغامی چیزی بده تا به #رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد.
قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: #سلام، #من_درجمع_شما_هستم
همین چند كلمه را بیشتر نگفت....
موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر #نوشته رو #امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: #سیدمهدی_زینالدین.
نگاهی بهتزده به #امضا و #نوشتهی زیرش كردم.
باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه #سید نبودی!» گفت: اینجا بهم #مقام #سیادت دادن.
🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ #سلام، #من_درجمع_شماهستم
📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از #حاج_قاسم_سلیمانی درباره #شهید #مهدی_زین_الدین...
#شهید_وحید_زمانی_نیا 🏴
#نسأل_الله_منازل_الشهدا 🏴
@shahid_vahid_zamaninia
یک نگاه و خنده ات
مارا همه بیچاره کرد
یک نفر هستی ولی
دنیای خیلی ها شدی
#شبتون_شهدایی
@shahid_vahid_zamaninia
❣️ #سلام_امام_زمانم❣️
🌼سلام ای قرار دل💘 بیقرار
🍀سلام ای #طلوع شب🌙 انتظار
🌼بیا ای #عزیز دل فاطمه
🍀رو زخم دل 💔شیعه مرحم بزار😞
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
#محرم 🏴
#امام_حسین 🏴
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_وحید_زمانی_نیا🏴
#نسأل_الله_منازل_الشهدا 🏴
@shahid_vahid_zamaninia
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫کلیپ
💢به یاد یاران شهید حاج قاسم سلیمانی💢
🔹️ما اگر بخواهیم شهید حاج قاسم سلیمانی را خوب بشناسیم قبل از آن باید یاران شهیدش را خوب بشناسیم
#حب_الحسین_یجمعنا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#نسأل_الله_منازل_الشهدا
@shahid_vahid_zamaninia
توصیه امام حسین(ع) درباره صاحب الزمان(عج)
💠چنان که حضرت امام حسین(علیهالسلام) در عالَم مکاشفه به یکى از علماى قم فرمودند: «مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مىتوانید درباره آن حضرت(عج) سخن بگویید و قلم فرسایى کنید؛ آنچه درباره شخصیّت این معصوم بگویید، درباره همه معصومین (علیهم السلام) گفتهاید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همه در عصمت و ولایت و امامت یکى هستند و چون این زمان، دوران مهدى ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.» و در خاتمه فرمودند: «باز تأکید مىکنم درباره مهدى ما(عج) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى(عج) مامظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و گفت».
📚ترجمه صحیفه مهدیه،۵۹
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#ما_ملت_امام_حسینیم
@shahid_vahid_zamaninia
#خاطره
✍حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشهای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شدهاند کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی!بوسه و عرض ارادت.
«حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه» وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقهاش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو. میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم.😔
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
@shahid_vahid_zamaninia