#خاطرهای_از_شهید
#شهید_زاهدلویی
🔻به نقل از رفقای شهید🔻
🔹بعد از کنکور سال ۱۴۰۰ با چند نفر از دوستان از دانشگاه مفید قم به سمت ایستگاه اتوبوس راه افتادیم ، در مسیر که از پیاده رو عبور می کردیم ، ناگهان یک ماشین کنار خیابان ایستاد .
چند تا دختر خانم کم حجاب ، در حالی که داشتن با صدای موسیقی کف میزدن 👏 و با صدای بلند می خندیدند!!!
برگشتن سمت ما و چیزهایی گفتند و خندیدند
دو سه تا از رفقا سریع جوابشون رو دادن و اونها از ترس فرار کردن .
در همین حال برگشتم به مهدی نگاه کردم تا ببینم واکنشش چیه ؟
اما دیدم سرش رو پایین انداخته و چیزی نمیگه
انگار از شرایط به وجود آمده ناراحت بود
انگار از کسی خجالت می کشید ....😔😔
اون لحظه با خودم گفتم کاش ذره ای از شرم و حیا مهدی را اون دختر خانم ها داشتند. کاش...
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے_زاهدلویے|°
🆔 @MALEKE_Ali