عهد بسته بودند که بدون هم پیش سیدالشهدا نرن...
📖 #خاطرات_شهدا 🌷
💚داستان زیبای دو رفیق
❤️دو شهید ....
همہ جا معروف شده بودن بہ باهم بودن ؛
تو جبهه حتی اگہ از هم جدا شونم میڪردن آخرش ناخواستہ و تصادفی دوباره برمی گشتن پیش هم ...!
خبر شهادت علی رو ڪه اوردن ، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و می گفت : بچم
اول همه فڪر می ڪردن علی رو هم مثل بچش می دونہ بہ خاطر همین داره اینجوری گریہ می ڪنہ .
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی ، تو هنوز زانوهات محڪمہ ، تو باید ننہ علی رو دلداری بدی .
همونجوری ڪه های های اشڪ می ریخت گفت :
زانوهای محڪمم ڪجا بود ؟
اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محالہ از هم جدا بشن .
🔹 عهد بستن آخہ مادر ...
عهد بستن ڪه بدون هم پیش سیدالشهدا نرن ....!
مأمور سپاهی ڪه خبر اورده بود ڪنار دیوار مونده بود و بہ اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشتہ شده بود خیره مونده بود ....
نوشتہ بود #شهید_سید_محمد_رجبی ...! 🌷
✍ پ.ن : خدایا بہ حق شهدا ... دلم یہ رفیق خدایی می خواد.♥️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🆔 @majnon313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨⚘✨⚘✨⚘﷽⚘✨⚘✨⚘✨
باز پنجشنبه و یاد شهدا با ذکر صلواتـــ
پنجشنبه ها
برای من یک روز مثل تمام روزهاست ؛
ولی برای او
یک قرار است
و یک دل تنگ 😔
و بوسه ای که هر هفته مینشاند ،
بجای گونه ی پسر ،
به روی سنگ سرد ...
😔😔😭
⚜بر دامن مادر شهیدان صلوات⚜
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹رهبرمعظم انقلاب، در #دیدار_دانشجویان خطاب به جوانان:
♦️زمینه را برای روی کار آمدن #دولت_جوان و #حزب_اللهی فراهم کنید.
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه ،پوشش نامناسب راهی خیابونای شهر شد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:
🔸 خواهرم حجابت
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه با یه پیرهن روی شلوار
به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه
وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و گفت:فردای اون روز که دختره بدحجاب مثل هر روز داشت میرفت، یه پسره از ماشین پیاده شد و به یک باره حمله کرد و به زور او را به سمت ماشینش کشید.
دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد،دیگه داشت نا امید می شد که دیدیه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.
و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد
دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو.
وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت!
🌷 مثل شهید امر به معروف
علی خلیلی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
ترکش جایِ بوسهی مادر...
آخرین باری که میرفت جبهه، بدرقهاش کردم. وقتِ رفتن خواستم صورتش رو ببوسم که یکی صداش کرد. سرش رو برگردوند سمتِ صدا. ناخودآگاه جایِ صورتش پشتِ گردنش رو بوسیدم. وقتی پیکرِ مطهرش رو آوردند، رفتم بالای سرش. دیدم ترکش خورده توی گردنش؛ درست همون جایی که من بوسیده بودم.
🌷 شهید مصطفی پیشقدم🌷
📚منبع: بر خوشهی خاطرات ، به نقل از مادر شهید
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷مرحبا ای روزه داران مرحبا
🍃ای سراپا نور ایمان مرحبا
🌷چون خدا بیند لبان روزه دار
🍃می کند نزد ملائک افتخار
🌷پس شما را مرحبا، صد آفرین
🍃ای به کل آفرینش بهترین
طاعاتتون قبول
#رمضان
#ماه_رمضان
#روزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرهی مادر شهید و تازه دامادش...
#معرفت
#شهدا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
خرمشهر آزاد شد.mp3
139.4K
📻خرمشهر آزاد شد....
🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌺🌹🌹🌹
🍀 سوم خرداد ماه یادآور خون های پاکی است که برای نشاندن نهال آزادی در #خرمشهر بر زمین این دیار ریخته شد،
هرگز از یاد نبریم که استقلال و آزادی امروز ایران حاصل جانفشانی شهیدان🌹 و ایثارگرانی🌷 است که درس آزادگی را در مکتب #حسین_بن_علی علیه السلام فرا گرفتند و این روز یادگاری است از حماسه های آنان.🍀
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
Mamad-naboodi-Koveitipoor_1396-3-3-1-41.mp3
5.41M
🎙 ممد نبودی ببینی...
🎤 کویتی پور
🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌹
🍀روز آزادسازی #خرمشهر، روزی است که سپاه دشمن در مقابل #ایمان زمینیان آسمانی تبار به زانو درآمد، هنگامه ای که #دست_خدا از آسمان به زمین گره خورد و قفل گشای درهای بسته شد.🍀
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آزادگی یعنی چه؟
#سوم_خرداد
#خرمشهر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#اعمال_شب_قدر
اعمال مشترک شبهای قدر عبارتند از :
✔ غسل ، مقارن با غروب آفتاب
که بهتر است نماز شام را با غسل بخواند
✔ دو رکعت نماز ، در هر رکعت بعد از حمد ، هفتاد مرتبه سوره توحید بخواند و بعد از آن هفتاد مرتبه بگوید : اَستَغفرالله ربّی و اَتوب اِلیه .
✔ خواندن دعای عظیم جوشن کبیر و احیا و شب زنده داری کند که گناهانش آمرزیده خواهد شد هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و کیل دریاها باشد .
✔ قرآن را بگشاید و بر سر بگیرد د خدا را به اسم جلاله اش و چهارده معصوم قسم دهد و هر حاجتی که دارد طلب کند .
✔ زیارت امام حسین علیه السلام بخواند .
✔ صد رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند .
#ماه_رمضان
#شب_قدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #ایستگاه_اخلاق
💢در این شبهای قدر، این گونه با خداوند متعال مناجات کنیم.
👈خدایا در این شبها با دست خالی ما را رد نکن.
#شب_قدر #قدر
💢شب قدر #چگونه_دعا کنیم؟
#شب_قدر
خداوند به حضرت موسي (ع) وحي کرد:
مرا با زباني که با آن گناه نکرده اي بخوان. موسي گفت: خدايا! از کجا چنين زباني بياورم، جواب آمد: مرا با زبان غير خودت بخوان (يعني از ديگران بخواه تا برايت دعا کنند)
📚وسائل الشيعه: ج 7، ص 109
May 11
#تلنگر
خدا رحمت کند #شهید_رجایی را ، داشت سخنرانی می کرد اول وقت شد. گفت:
آقایان اگر الان وسط سخنرانی تلفن از یک شخصیت مهم مملکتی، که با بنده کار مهمی هم داشته باشد ، اجازه می دهید بروم گوشی را بردارم ؟
مردم هم نمی دانستند ، گفتند بله بروید گوشی را بردارید.
گفت الان خدا پشت خط است ، تلفن خدا زنگ میزند ، وقت اذان است و رفت نماز، همه مردم هم رفتند نماز.
🔴 ما اگر آخوندهایمان نواب صفوی می شدند و کت و شلواری هایمان شهید رجایی، نماز توی ایران چهره دیگری می شد....
🔵حاج آقاقرائتی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 #دلنوشته_زیبای_شهید_چمران 🌸
🕊 شب قدر من، شبی که سلولهای وجودم، در آتش عشق، تغییر ماهیت دادہ و من چیزی جز عشق گویا نبودم.
دل من، کعبه عالم شدہ بود، میسوخت، نور میداد و وحی الهی بر آن نازل میشد و مقدسترین پرستشگاہ خدا شدہ بود.
🕊 امواج خروشان عشق از آن سرچشمه میگرفت و به همه اطراف منتشر میشد. از برخورد احساسات رقیق و لطیف با کوههای غم و صحراهای تنهایی و آتش عشق، طوفانهای سهمگین به وجود میآمد که همه وجود مرا تا صحرای عدم به دیار نیستی میکشانید و مرا از زندان هستی آزاد میکرد.
🕊 ای کاش میتوانستم همه خاطرات الهام بخش این شب قدر را به یاد آورم. نوری در آن شب مقدس، بر قلبم تابید، بر زبانم جاری شد و به صورت اشک بر رخسارم چکید.
☘️ من همه زندگی خود را به یک شب قدر نمیفروشم و به خاطر شبهای قدر زندهام و تعالای شب قدر عبادت من و کمال من و هدف حیات من است
🌹 دلنوشته دکتر چمران #شب_قدر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌴🌷🌴🌷🌴
🔻اولين بار كه در جبهه رفتم، نزديك #شب_قدر بود. شب قدر كه رسيد ، به اتفاق چندين تن از هم رزم هايم ، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم.
🔰از مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بيست نفر آمده بودند. تعجب كردم...!
شب دوم هم همين طور بود . برايم سؤال شده بود كه چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نكند خبر نداشته باشند...؟!
✨از محل برگزاري احيا بيرون رفتم . پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت .
به سمت صحرا حركت كردم ، وقتي نزديك شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه ميكند . چون صداي مراسم احيا از بلندگو پخش ميشد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريكي حفره ها ، با خداي خود راز و نياز ميكردند.
بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم كه براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
🔹اين اتفاق يك بار ديگر هم افتاد...
بين دزفول و انديمشك، منطقه اي بود كه درخت هاي پرتقال و اكاليپتوس زيادي داشت، ما اسمش را گذاشته بوديم جنگل . نيروهاي بعثي بعد از آنكه پادگان را بمباران كرده بودند. نيروهايشان را در آن جنگل استتار كرده بودند.
آنجا ديگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هايي كنده بودند و داخل آن مي رفتند و در تنهايي عجيبي با خدا راز و نياز ميكردند.
🌷خاطرات #شهید_رضا_صادقی_یونسی از شب قدر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊