eitaa logo
روایتگری شهدا
23.6هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 🔰سخن شهید؛ ✨همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد. بدانید عاقبت ، همه ی شما ختم به خیر می شود....! 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💌 🌹‌شهـــید ‌جهاد‌ مغنیہ: جورۍ ‌روۍ‌ خودتون ‌ڪار‌ ڪنید ڪه ‌اگہ ‌یه ‌گناه‌ ڪردید‌ گریہ‌‌تون ‌بگیره. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نقش شهید سلیمانی در انتقال پیکر مطهر شهید رکن آبادی به ایران 🔺به روایت فرزند شهید رکن‌آبادی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥«مکتب نجات‌بخش» 🔺شهید سلیمانی: شکر می‌کنیم خداوند سبحان را از اینکه ما را پیرو مکتب و مذهبی قرار داد که این مکتب و مذهب امروز و دیروز، نجات‌بخش بشریت بوده و تا آخر خواهد بود. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
📌 خاطره خواندنی یک قاری قرآن از حاج قاسم ✍عبدالصمد مرزوقی، قاری و از سربازان حاج قاسم در دهه ۷۰: از سال‌های ۷۴ تا ۷۶ در لشکر۴۱ ثارالله کرمان سرباز حاج قاسم سلیمانی بودم. یکی از طرح‌های ابتکاری حاج قاسم حفظ ۲۰ جز قرآن برای سرباز‌ها بود تا مرخصی تشویقی دریافت کنند که مورد استقبال قرار گرفت. رفتار محبت‌آمیز حاج قاسم باعث شده بود من هرگاه به مرخصی بروم با غیبت به لشکر بازگردم،پایان دوره سربازی من بود و هم‌خدمتی‌هایم همه مرخص شدند و من متوجه شدم حاج قاسم هشت ماه برایم اضافه خدمت رد کرده است و وقتی به او گله‌مند شدم دستور دادند همه اضافه خدمت هایم بخاطر فعالیت‌های قرآنی بخشیده شود. خدمت سربازی من در لشکر ثارالله تمام شد و چند سال بعد حاج قاسم برای یک ماموریت به کیش آمده بود و با زحمت ادرس منزل ما را پیدا کرده بود، اما من خانه نبودم و وقتی فهمیدیم او برای دیدن من به منزل مراجعه کرده است حالمان خراب شد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۲۴) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و بیست و چهارم:اردوگاهی در دلِ پادگان زرهی ♦️موانع و سیم خاردارهای اطراف اردوگاه خیلی کمتر از تکریت ۱۱ بود. راحت می‌شد بیرون اردوگاه رو از لابلای سیم خاردارها دید. تا چشم کار می‌کرد در اطراف ما تانک و توپ و نفربر بود. متوجه شدیم که اردوگاه وسطِ یکی از پادگانهای زرهی عراقه و شاید علت کمی موانع اطراف هم همین بود که فرضاً اگه اسیری موفق به فرار بشه تازه میفته وسط پادگان و راه فراری وجود نداشت. گر چه اصلاً موضوع فرار جزو محالات بود. 🔹️برجکهای دیدبانی مختلف و اون همه تانک و توپ‌ها و نفرات، مجالی برای فرار باقی نمی‌ذاشت. دلیل اینکه به این اردوگاه کوچک ملحق می‌گفتن این بود که اردوگاه اصلی(بعقوبه ۱۸) متشکل از ۵ سوله بزرگ بود که در نزدیکی ما قرار داشت و در هر کدوم حدود هزار نفر از اسرای پایان جنگ و بعد از پذیرش قطعنامه در اونها جای داده بودن و اردوگاه ما که ویژه تبعیدیها بود از همه کوچیک‌تر بود و کلاً دو بند داشت وهر بند شامل سه آسایشگاه به استعداد تقریبی ۱۰۰ نفر در هر آسایشگاه بودیم. لذا اسم این اردوگاه رو گذاشته بودن ملحق بعقوبه ۱۸. یعنی ما از الحاقات اردوگاه ۱۸ بودیم. یه زندان هم در مجاورت ما بود که بهش می‌گفتن قلعه و تعدادی اسیر هم اونجا بود. 🔹️با ورود به این اردوگاه و نزدیک شدن جنگ به سال پایانی خود، شرایط برای ما مقداری بهتر شد و فشارها برداشته شد. بیشتر اوقات روز اجازه داشتیم توی هواخوری قدم بزنیم و درِ آسایشگاها یکی دو ساعت مونده به غروب بسته می شد و تا روز بعد یکی دو ساعت از آفتاب گذشته داخل بودیم و بقیه روز آزاد بودیم که داخل آسایشگاها باشیم یا بیرون قدم بزنیم. همین آزادی مشکلِ همیشگی توالت در اردوگاه تکریت یازده رو برامون حل کرد و فرصت کافی برای استفاده از سرویسهای حموم و توالت داشتیم و یه حموم یا توالت رفتن راحت دیگه یه آرزوی دست نیافتنی نبود. از این بابت خیلی خوشحال بودیم و احساس راحتی می‌کردیم. 💥کم‌کم مداد و دفتر هم که از آرزوهای دیرینه ما بود و نزدیک به سه سال از اون محروم بودیم بعد از مدتی اینجا آزاد شد و قرآن به تعداد کافی وجود داشت... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 🌹 شهید حسین دخانچی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
🔰ورقی از زندگینامه شهیدی که در بیست سالگی فرمانده بود. 🔹شهیدی که همیشه در خانه نوار قرآن می گذاشت وقتی همسایه ها می پرسیدند کسی فوت شده می گفت قرآن راه زندگی ماست. 🔹اسم فرزندانش را با باز کردن قرآن و آیه بَشِيراً وَ نَذِيراً , بشیر و نذیر گذاشت. 🔹در لحظه شهادت درخواست کرد قرآن را از جیبش بیرون بیاورند و بعد از بوسه بر قرآن در سن بیست و سه سالگی به شهادت رسید. 🔹 همیشه دعای عهد می خواند و اشک می ریخت و با (عج) حرف می زد تا کی باید منتظر بمانم. 🔹 گفت: یکی از سرداران اسلام و کلید لشکر حاج مهدی بود، ذره ای ترس در وجود او نبود و هنوز نغمه یا زهرا سلام الله و یا مهدی عجل الله شهید مهدی کازرونی در ذهن و نظر ما هست. شهید_مهدی_کازرونی 🔺 آدرس مزار: گلزارشهدای کرمان ، قطعه۱ ، ردیف۱۰، شماره ۴۰ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✾﷽✾ 🎥💐 سالروز ولادت با سعادت »ابن الرضا »حضرت الائمه(ع) بر همه شما مبارک باد🥀 ☀️نسال_الله_منازل_الشهدا  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۵۲ 🔻قسمت صد و شصت و سوم: جاذبه و دافعه ✍جاذبه در حد نهایت و دافعه در حد ضرورت! حاج قاسم سر تا پا جاذبه بود و انسان های زیادی را احیا کرد. سرلشکر ابوحمزه صیداوی فرمانده سپاه ششم حزب بعث عراق، بعد از سقوط صدام به اشتباه خودش اقرار کرد. قصد داشت جبران کند. حاج قاسم قبولش کرد و همین صیداوی زیر نظر او با داعش جنگید و سرانجام شهید شد. 🗣️محمدرضاحسنی دوست وهمرزم شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌