🌷🕊🍃
🔰سخن شهید؛
✨همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد. بدانید
عاقبت ، همه ی شما ختم به خیر می شود....!
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید جهاد مغنیہ:
جورۍ روۍ خودتون ڪار ڪنید ڪه اگہ یه گناه ڪردید گریہتون بگیره.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقش شهید سلیمانی در انتقال پیکر مطهر شهید رکن آبادی به ایران
🔺به روایت فرزند شهید رکنآبادی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«مکتب نجاتبخش»
🔺شهید #حاج_قاسم سلیمانی: شکر میکنیم خداوند سبحان را از اینکه ما را پیرو مکتب و مذهبی قرار داد که این مکتب و مذهب امروز و دیروز، نجاتبخش بشریت بوده و تا آخر خواهد بود.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📌 خاطره خواندنی یک قاری قرآن از حاج قاسم
✍عبدالصمد مرزوقی، قاری و از سربازان حاج قاسم در دهه ۷۰: از سالهای ۷۴ تا ۷۶ در لشکر۴۱ ثارالله کرمان سرباز حاج قاسم سلیمانی بودم. یکی از طرحهای ابتکاری حاج قاسم حفظ ۲۰ جز قرآن برای سربازها بود تا مرخصی تشویقی دریافت کنند که مورد استقبال قرار گرفت. رفتار محبتآمیز حاج قاسم باعث شده بود من هرگاه به مرخصی بروم با غیبت به لشکر بازگردم،پایان دوره سربازی من بود و همخدمتیهایم همه مرخص شدند و من متوجه شدم حاج قاسم هشت ماه برایم اضافه خدمت رد کرده است و وقتی به او گلهمند شدم دستور دادند همه اضافه خدمت هایم بخاطر فعالیتهای قرآنی بخشیده شود.
خدمت سربازی من در لشکر ثارالله تمام شد و چند سال بعد حاج قاسم برای یک ماموریت به کیش آمده بود و با زحمت ادرس منزل ما را پیدا کرده بود، اما من خانه نبودم و وقتی فهمیدیم او برای دیدن من به منزل مراجعه کرده است حالمان خراب شد.
#جان_فدا
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۲۴)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و بیست و چهارم:اردوگاهی در دلِ پادگان زرهی
♦️موانع و سیم خاردارهای اطراف اردوگاه خیلی کمتر از تکریت ۱۱ بود. راحت میشد بیرون اردوگاه رو از لابلای سیم خاردارها دید. تا چشم کار میکرد در اطراف ما تانک و توپ و نفربر بود. متوجه شدیم که اردوگاه وسطِ یکی از پادگانهای زرهی#سپاه_پنجم عراقه و شاید علت کمی موانع اطراف هم همین بود که فرضاً اگه اسیری موفق به فرار بشه تازه میفته وسط پادگان و راه فراری وجود نداشت. گر چه اصلاً موضوع فرار جزو محالات بود.
🔹️برجکهای دیدبانی مختلف و اون همه تانک و توپها و نفرات، مجالی برای فرار باقی نمیذاشت. دلیل اینکه به این اردوگاه کوچک ملحق میگفتن این بود که اردوگاه اصلی(بعقوبه ۱۸) متشکل از ۵ سوله بزرگ بود که در نزدیکی ما قرار داشت و در هر کدوم حدود هزار نفر از اسرای پایان جنگ و بعد از پذیرش قطعنامه در اونها جای داده بودن و اردوگاه ما که ویژه تبعیدیها بود از همه کوچیکتر بود و کلاً دو بند داشت وهر بند شامل سه آسایشگاه به استعداد تقریبی ۱۰۰ نفر در هر آسایشگاه بودیم. لذا اسم این اردوگاه رو گذاشته بودن ملحق بعقوبه ۱۸. یعنی ما از الحاقات اردوگاه ۱۸ بودیم. یه زندان هم در مجاورت ما بود که بهش میگفتن قلعه و تعدادی اسیر هم اونجا بود.
🔹️با ورود به این اردوگاه و نزدیک شدن جنگ به سال پایانی خود، شرایط برای ما مقداری بهتر شد و فشارها برداشته شد. بیشتر اوقات روز اجازه داشتیم توی هواخوری قدم بزنیم و درِ آسایشگاها یکی دو ساعت مونده به غروب بسته می شد و تا روز بعد یکی دو ساعت از آفتاب گذشته داخل بودیم و بقیه روز آزاد بودیم که داخل آسایشگاها باشیم یا بیرون قدم بزنیم. همین آزادی مشکلِ همیشگی توالت در اردوگاه تکریت یازده رو برامون حل کرد و فرصت کافی برای استفاده از سرویسهای حموم و توالت داشتیم و یه حموم یا توالت رفتن راحت دیگه یه آرزوی دست نیافتنی نبود. از این بابت خیلی خوشحال بودیم و احساس راحتی میکردیم.
💥کمکم مداد و دفتر هم که از آرزوهای دیرینه ما بود و نزدیک به سه سال از اون محروم بودیم بعد از مدتی اینجا آزاد شد و قرآن به تعداد کافی وجود داشت...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰ورقی از زندگینامه شهیدی که در بیست سالگی فرمانده بود.
🔹شهیدی که همیشه در خانه نوار قرآن می گذاشت وقتی همسایه ها می پرسیدند کسی فوت شده می گفت قرآن راه زندگی ماست.
🔹اسم فرزندانش را با باز کردن قرآن و آیه بَشِيراً وَ نَذِيراً , بشیر و نذیر گذاشت.
🔹در لحظه شهادت درخواست کرد قرآن را از جیبش بیرون بیاورند و بعد از بوسه بر قرآن در سن بیست و سه سالگی به شهادت رسید.
🔹 همیشه دعای عهد می خواند و اشک می ریخت و با #امام_زمان(عج) حرف می زد تا کی باید منتظر بمانم.
🔹#حاج_قاسم گفت: یکی از سرداران اسلام و کلید لشکر حاج مهدی بود، ذره ای ترس در وجود او نبود و هنوز نغمه یا زهرا سلام الله و یا مهدی عجل الله شهید مهدی کازرونی در ذهن و نظر ما هست.
شهید_مهدی_کازرونی
🔺 آدرس مزار: گلزارشهدای کرمان ، قطعه۱ ، ردیف۱۰، شماره ۴۰
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾﷽✾
🎥💐 سالروز ولادت با سعادت »ابن الرضا »حضرت #امام_جواد الائمه(ع) بر همه شما مبارک باد🥀
#میلاد_امام_جواد
#ماه_رجب
☀️نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۲
🔻قسمت صد و شصت و سوم: جاذبه و دافعه
✍جاذبه در حد نهایت و دافعه در حد ضرورت! حاج قاسم سر تا پا جاذبه بود و انسان های زیادی را احیا کرد. سرلشکر ابوحمزه صیداوی فرمانده سپاه ششم حزب بعث عراق، بعد از سقوط صدام به اشتباه خودش اقرار کرد. قصد داشت جبران کند. حاج قاسم قبولش کرد و همین صیداوی زیر نظر او با داعش جنگید و سرانجام شهید شد.
🗣️محمدرضاحسنی دوست وهمرزم شهید
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
💔دلم تنگ است برای کسی که
نمیشود او را خواست...
نمیشود او را داشت...
فقط میشود سخت برای او #دلتنگ شد...
و در حسرت نبودنش سوخت...!
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
میگفت: در ڪوچه و خیابون سرتون
را بالا نگیرید و با صدای بلند جلوی نامحرم صحبت نڪنید.
سعی ڪنید سر به زیر باشید.
با نامحرم زیاد و بیدلیل حرف نزنید،
ڪه حیا و عفت از دست میرود.
#شهید هادی ذوالفقاری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکنش مادر شهید زبرجدی و خانواده شهید آرمان علیوردی به حضور رهبر انقلاب بر سر مزار این دو شهید
#لبیک_یا_خامنه_ای
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۲۵)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و بیست و پنجم:دموکراسی در اسارت
🍂هیچ چیز به اندازه#آزادی عمل داشتن حتی در زندان و اسارت برای آدم لذتبخش نیست. در اردوگاه جدید، گر چه هنوز محدودیتای فراوانی وجود داشت، اما محدودیتای زیادی هم برداشته شده بود. دورِ هم نشستن آزاد شد. برای جلسات و کلاسهایی که داشتیم، سختگیری نمیکردن. نماز جماعت محدود هم کمکم برگزار میکردیم و به تدریج مراسم دعا در گروههای کوچیک خونده میشد و اونها هم زیر سبیلی رد میکردن و حساسیت نشون نمیدادن.
🔸️تو اردوگاه تکریت۱۱ تمامی ارشد ها تحمیلی از طرف بعثیها بودن و اولویت با عربها بود و به جز تعداد کمی مثل محمود میری ارشد آسایشگاه هفت، اکثرِ ارشد آسایشگاهها برای بچهها دردسر ساز بودن. امّا در ملحق ۱۸ همون روزِ اول افراد شاخص هر آسایشگاه با مشورت هم یکی از بهترین و قویترین افراد به نام علی گلوند از بچه های کرج رو بعنوان ارشد معرفی کردن و بچه ها هم همه با ایشون همکاری میکردن.
🍏من توی آسایشگاه یک بودم. تعدادی از افراد شاخص مانند مرحوم مهندس اسدالله خالدی از تهران ، احمد چلداوی از خوزستان و عبدالکریم مازندرانی از گلستان و محمد خطیبی از مازندران و هاشم انتظاری از مشهد حضور داشتن با پیشنهاد من و تایید دوستان، یکی از دوستان مشهدی بنام جعفر شد ارشد آسایشگاه یک.
💥آسایشگاه دو هم سید رسول حسینی شد ارشد و کارها با روال منظمی پیش میرفت. با بند دو چندان ارتباطی نداشیم. فقط گهگاهی بعضی از افراد دو بند با اجازه عراقیها می رفتن یکدیگه رو خیلی کوتاه مدت میدیدن و سریع برمیگشتن. عراقیها در این اردوگاه خیلی دخالت نمیکردن و خبری از شکنجه و کتککاری نبود. این آزادی عمل نسبی باعث شد بچهها به فکر فعالیتهای علمی و فرهنگی بیفتن و در هر آسایشگاهی یک شورای فرهنگی تشکیل شد. فعالیت فرهنگی در قالب سخنرانی، کلاس، تئاتر، مجله نویسی و غیره که بعد از قطعنامه در اردوگاه ۱۱ شروع شده بود و بچهها تجربیات خوبی رو با خودشون همراه آورده بودن؛ اینجا که زمینه مناسبتر بود ، رنگ و بوی خاصی گرفته و گسترش یافت...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌸 #دهه_فجر انقلاب اسلامی گرامیباد
🔸امام_خمینی(ره):
نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت.
🔸#امام_خامنه_ای:
جبهه باطل در حال شکست و عقب نشینی است. پیشروی تدریجی جبهه حق نسبت به گذشته بسیار قابل توجه است و سرانجام با ظهور امام زمان(عج) ، غلبه حق به صورت مطلق تحقق خواهد یافت. (۵ آذر ۱۳۷۹)
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۳
🔻قسمت صدوشصت وچهارم: انجیر
✍سردار سلیمانی در اوج فعالیت هایش، به جزئیات و موضوعات انسانی و اخلاقی توجه خاصی داشت. در سفر به دمشق دیداری با ایشان داشتم. در اتاق عملیات روی میز یک ظرف انجیر بود. چهار پنج دانه انجیر خوردم. وقتی دیدند به انجیر علاقه دارم، گفتند مقدار بیشتری بیاورند. یک ساعت بعد که توی هواپیما نشسته بودم، سر مهمان دار گفت، آقایی به نام سلیمانی یک کارتون انجیر براتون فرستاده. فهمیدم کار خودش است. انجیر ها را بین مسافران که اغلب مدافعان حرم بودند، توزیع کردم. در اتاق فرماندهی مشغول عملیات سنگین علیه داعش بود، اما تا این حد به مسائل انسانی، عاطفی و اخلاقی دقت داشت.
🗣️ حسین امیر عبد اللهیان، مدیر کل امور بین الملل و مجلس شورای اسلامی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
✍ما صاحبِ آرزویی هستیم
که شیرینیِ وصالش را شهدا چِشیدهاند
پنجشنبه هست یاد شون کنیم یا ذکر صلوات✨
#الهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#وعجل_فرجهم
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#سبک_زندگی_شهدایی 🌷
🌱 همیشہ همسرداریش خاص بود؛
وقتی مےخواستیم با هم بیرون برویم، لباسهایش را مےچید و از من مےخواست تا انتخاب ڪنم؛
از طرف دیگر توجہ خاصی بہ مادرش داشت.
هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمےدید،
تعادل را رعایت مےڪرد؛
بہ خاطر دل همسرش دل مادرش را
نمےشڪست؛
و یا بہ خاطر مادرش بہ همسرش بےاحترامی نمےڪرد...
✍ بہ روایت همسر ...
#شهید مدافع حرم مهدی نوروزی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 تصویر کمتر دیده شده از داخل مزار شهیدحسن باقری
محمد باقری (رئیس ستاد نیروهای مسلح)
قبل از قرار دادن برادر شهیدش حسن باقری در قبر خود داخل آن دراز کشیده است.
#یادشهداباصلوات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکو محل گذر است نه وقوف وماندن، و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیریا زود فرقی نمیکند اما چه بهتر که زیبا برویم.
[#شهیدرسولخلیلی|#شهیدانه🌱]
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۲۶)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و بیست و ششم:دوران طلایی اسارت
🍂شورای فرهنگی هر آسایشگاه یکسری وظائف داشت که از جمله اونها نظارت بر کار ارشد و تشکیل کلاسهای مختلف علمی و مذهبی و آموزش و راه اندازی تئاتر و مراسمات خاص در مناسبتها و از این دست فعالیتها بود.
🔸️البته در واقع این شورا مرکز تصمیم گیری و فرماندهی بود که اسمشو گذاشته بودیم شورای فرهنگی. بعثیها که در اردوگاه ۱۱ مراقب بودن کوچیکترین فعالیتی صورت نگیره و دائما نظارت می کردن و دم به دقیقه میومدن و میرفتن. اینجا سعی میکردن خیلی کم وارد اردوگاه بشن و بیشتر از بالای برجک ها مراقبت میکردن و گاهی اوقات افسرِ فرمانده اردوگاه با تعدادی درجهدار و سرباز میومد آمار میگرفت و میرفت. کار برای ما خیلی آسونتر شده بود. دیگه اینجا مثل اردوگاه ۱۱ تکریت بچهها درمضیقۀ شدید و در معرض انواع گرفتاری و شکنجه نبودن.
🔸️به تدریج نماز جماعت البته بصورت محدود و دعای کمیل و توسل و زیارت عاشورا در گروهای ده نفره و بیشتر شروع شد. یه وقتهایی که سخنرانی یا کلاس عمومی بود، یکی از سخنرانها بلند میشد و در یه زمینه مذهبی یا اجتماعی بصورت مختصر سخنرانی می کرد و اگه احیانا نگهبانی رد میشد و می پرسید چیکار دارید می کنین: میگفتیم: داریم برای همدیگه جوک و لطیفه می گیم و اونم سرشو تکون میداد و سختگیری نمی کرد و رد میشد و میرفت.
💥بعد از گسترش فعالیت در زمینههای مختلف، افراد شاخص هر سه آسایشگاه ۱و۲و۳ جمع شدن و پیشنهاد شد که یه کانون مرکزی تشکیل بشه که فعالیت فرهنگی در سطح بند یک رو مدیریت کنه. مثلا تئاتری برای همه آسایشگاها یا کلاسهایی متشکل از افراد سه آسایشگاه و حتی مراسمات عمومی مانند جشن و مناسبتها. این کانون تشکیل شد و خوشبختانه جنب و جوش و شوق و اشتیاق خاص و رقابتی ایجاد شد تا هر که هر چی می تونه عرضه کنه. البته اختلاف سلیقه هایی نیز وجود داشت و به نحوی اجتناب ناپذیر بود.
⚡دامنۀ فعالیتها خیلی گسترده بود و نماز جماعت کمکم تبدیل شد به چهل و پنجاه نفر و بیشتر. تئاترهای مختلف برنامهریزی و اجرا شد. در جای جای اردوگاه کلاسهای مختلف برگزار میشد و تقریبا برای عراقیها هم مشهود بود ولی دخالت نمیکردن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯