فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آرزوی رهبر برای حاج قاسم
🔹باید اصلاً شهید میشد او، تا به مردانگی مثل باشد، و همیشه برای قاسمها شهادت شیرینتر از عسل باشد
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۷۱)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و هفتاد و یکم:آخرین جابجایی
♦️روز شنبه ۱۳ مرداد ۶۹ عراقی ها بدون مقدمه اومدن و گفتن سریع وسایلتونو جمع کنین و آماده رفتن بشید. ما هم که دیگه این جابجاییها برامون عادی شده بود، وسایلامونو جمع کردیم وکوله پشتیها رو انداختیم روی دوشمون و حرکت کردیم. درِ قلعه وا شد و بدون اینکه دست و چشمامون رو ببندن راه افتادیم. نگهبانهای بعثی بدجوری مضطرب و دستپاچه بودن. خبرایی شده بود که ما از اونا بی خبر بودیم. انگار مسافتمون زیاد نیست که پیاده داریم میریم. آره همینجور بود. رسیدیم سر جای چند ماه پیشمون که همه چیز خوب بود. بچه ها به هم میگفتن اینجا ملحقه آره خودشه. دوباره برمون گردوندن ملحق.
🔸️توی این فکر بودیم که چه اتفاقی افتاده که برگشتیم ملحق و از زندان قلعه خلاص شدیم، شایعاتی از طرف برخی نگهبانهای عراقی بگوش میرسید که تعدادی اسیر کویتی رو میخوان بیارن سرِ جای ما توی قلعه. کمکم شایعات به حقیقت پیوست و از طریق آشپزها و بهیارهای خودمون و تعدادی از نگهبانهای عراقی متوجه شدیم که بله! قضیه اسرای کویته.
💥حالا اونها باید زندانی بکشن و ما برگردیم اردوگاه. بعثیها، کویتیهای دوست و برادر عربِ دیروز و دشمن امروز رو حتی به این اندازه آدم حساب نکرده بودن که بیارنشون توی اردوگاهِ خالی ملحق. چپوندنشون توی زندان و خدا میدونه چه بلاهایی که سرشون نیاوردن. حالا اونها زیر کابل و کتک بودن و افتاده بودن تو اتاقهای تنگِ زندان قلعه، دقیقا مثل روزهای اول اسارتِ ما. هر چه بود برای ما خیر شد و ۴۲ روز پایانی اسارت رو راحت گذروندیدم.
🔹️ماجرا ازین قرار بود که بعد از حمله صدام به کویت، تعدادی از کویتیها اسیر شده بودن و آورده بودنشون اردوگاه ۱۸ و میخواستن بیارنشون زندان قلعه بجای ما. واقعا خندهدار بود. نمردیم و دیدیم چطور گردنکلفتها و پولدارای کویتی که همیشه دستشون تا آرنج توی حلق صدام بود و همه جوره کمکش میکردن، حالا باید میومدن مثل ما شوربا با طعم کابل میخوردن. دنیاس دیگه! انتظار وفا از گرگ داشتن مثل انتظارِ خُنَکی از آتیشه. چقدر امام به این زبون نفهمها گفته بود که دلتونو به این صدام خوش نکنین و بهش کمک نکنین. این آدم دیوونهس. کارش که با ما تموم بشه میاد سراغتون. حالا همون روزی شده بود که امامِ ما پیشبینی کرده بود. هر چه بود برای ما بد نشد. کاش صدام زودتر به کویت حمله می کرد.! از اون زندان و چاردیواری دلتنگ خلاص شدیم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💎#ازدواج_به_سبک_شهدا
💢#خاطراتی_کوتاه از #ازدواج_خواستگاری_عقد_شهدا
📝 #برشی_از_کتاب
🔹️#مهریه
📌تدوین و گردآوری: #حسین_علی_کاجی
📍بازنویسی: #مهدی_قربانی
🔸️#حس_خوبِ_خواندن
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۷۱
🔻ادامه قسمت صد و نود و پنجم: لقمه های حاج قاسم
✍آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشسته و از دست خودش لقمه گرفتم.
محمد عظیمی که هنوز کامش از آن لقمه متبرک شیرین است، نفس بلندی می کشد و در ادامه می گوید: هادی می گفت من هر روز از دست حاج قاسم لقمه متبرک می گیرم، این به جای خود، اما نکته مهم صمیمیت سردار با نیروهایش بود.
او حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش می گذاشت.
ما عکس های فراوانی از هادی داریم که نشان دهنده صمیمیت خاص او با حاج قاسم است.
آیا شما هیچ جای دیگر شخصیت بزرگی در این سطح سراغ دارید که با محافظش تا این اندازه صمیمی باشد و رفت و آمد خانوادگی داشته باشد ؟
📖 سالنامه مکتب حاج قاسم
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
یڪ نفــر حسرت
لبخند تـو را مـیبـارد...
#خنده ڪـن عـشق
نمک گیـــر شود بعـــد بـرو...
#حاج_قاسم💔
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
اگر جــوانانِ ما در اعتقاداتشان به خود بقبولانند امام زمان‹عج›در میانِ آنها زندگی میکند و شاهـد اعمالشان است، رفتار و زندگی و فداکاری و مرگ و حیات آنان تغییر کیفــی پیدا میکند و چه بسا جهش بزرگی در حرکت تکاملیِ آنان به سـوی مدینهی فاضله ایــجاد شود ..
| #شَهید_مصطفــی_چمران |
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸تا همیشه یادمان باشد، امنیت اتفاقی نیست
🔹این عکس معروف را ۳۷ سال پیش در چنین ایامی، عکاسی به نام پاولوسکی گرفته است.
🔹در آستانه بهار ۱۳۶۴ خورشیدی، آن روز استخبارات عراق، خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب بصره برده بود و این عکس، معروفترین یادگار آن روز شد:«تا همیشه یادمان باشد، امنیت اتفاقی نیست.»
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
ماجرای شرطی که حاجقاسم با محافظانش گذاشته بود ....
✍کارگردان مستند «چند قدم آن طرفتر»: بسیاری از افراد، شهید سلیمانی را در شرایطی دیدهاند که محافظی اطراف او نیست و به راحتی با مردم دیدار میکند.
حاج قاسم سلیمانی از محافظانش خواسته بود تا فاصلهای بین او و مردم ایجاد نشود.
در حقیقت، شهید سلیمانی شرطی برای آنان میگذارد و آنهم این است که بهگونهای فعالیت کنند که حاج قاسم آنها را نبیند.
جالب است بدانید که این اخلاقِ شهید سلیمانی زمانی که وارد منطقه نیز میشود، ترک نشده و علیرغم همه تهدیداتی که وجود داشته بازهم از محافظین میخواهد تا فاصلهای بین او و مردم وجود نداشته باشد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯