eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨  کمبود غیرت در مردان یکی از دلایل اصلی بد حجابی خانم هاست !!! 🔺️آقا غیرت! 🔻خانم حجاب! ☘ 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ‌رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید تهران: کشورهای اسلامی باید شریان‌های حیاتی رژیم صهیونیستی را قطع کنند. امت اسلامی در آینده نه چندان دور پیروزی مردم غزه را خواهد دید. 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هشتاد و چهار 📝ضبط صوت♡ 🌷آخرین دفعه ای بود که عمو محمّد به روستا می آمد و می.دیدمش. و پس از این ماجرا هرگز ندیدمش... یادم هست ماه رمضان بود و یک روز عصر به اتّفاق تمام بچه های فامیل در حیاط مادربزرگ گرد هم آمده بودیم و قایم باشک بازی می کردیم، جیغ و سر و صداهایمان سرسام آور بود، مادربزرگ از  صداهای ما بیرون رفت و با زنان همسایه مشغول گفت و گو شد، 🌷ما آن قدر غرق بازی بودیم که چیزی از آلودگی صوتی نمی فهمیدیم  ساعتی گذشت ناگهان عمو محمّد درِ پنجرۀ چوبی اتاق مادربزرگ را باز کرد و سرش را بیرون آورد و داد زد: آهای! وروجکها چه خبر است؟ مگر بلندگو قورت داده اید که این قد ر سر و صدا به راه انداخته اید. 🌷 با دیدن عمو همگی سمت پنجره دویدیم، صدایی آشنا از داخل اتاق می آمد گفتم: عمو هیچکس در اتاق شما نیست ولی انگار کسی دارد صحبت های شما را تکرار میکن.د عمو خندید و رادیویی را روی تاقچه کنارِ ساعت زنگی نشان مان داد و پرسید: اینچیست ؟  ِپاسخ دادم: رادیو. گفت: نه عمو جان! این وسیله هم رادیو و هم ضبطِ صوت است. 🌷پرسیدیم: ضبط صوت یعنی چه؟ با مهربانی جواب داد: همان تقلیدصدایی که می شنوید، تازه هرگونه سخنرانی، سرود و قصّه هم با یک نوارِ کاست قابل پخش میشود، حالا که فهمیدید ضبطِ صوت چیست، آهسته بروید و بازی کنید تا هم من از کارم عقب نمانم و هم شما به بازی خود بپردازید 🌷 بعد هم درِ پنجره را بست و مشغول ضبطِ صدا شد ما که کنجکاوتر شدیم در صدد راهی  برای گوش دادن به صدا شدیم، از بازی دست کشیدیم و به پنجره هجوم آوردیم، عمو به ناچار پنجره  را قفل کرد و پرده را کشید، با هم فکری یکدیگر به ایوان رفتیم و پشت در اتاق همگی سر گذاشتیم  می.کردیم 🌷خیلی برای مان جذّاب بود، صدای عمو را که آیه ای از سورۀ شریفۀفجر را می خواند، شنیدم  ... «ُّیَا أَیـتُـهَـُّا النـَفْسُ الْمُطْمـِئـُّنـۀ »... عمو در تلاوت آیۀ شریفه که به کلمۀ «ُفَادْخـِلـْی » رسید درِ اتاق از فشار و تعداد زیاد بچه ها باز شد و همگی روی هم افتادیم، عمو نمی دانست بخندند یا  اخم کند، 🌷ازترس و شرم به بیرون فرار کردیم و عمو چیزی نگفت، دوباره پس از چند دقیقه کار زشتمان را تکرار کردیم و پشت در همهمه کردیم و باز به اتاق افتادیم، عمو تا دید انجام کارش با شیطنت کودکانۀ ما نشدنی است، وسایلش را برداشت و به منزلِ عمو هیبت الله که کنار منزل مادربزرگ بود رفت و در ورودی را رویمان بست . 🌷دیگر دستمان از زمین و آسمان کوتاه شد و راهی جز ادامۀ بازی نداشتیم خوشبختانه عمو محمّد با سختی بسیار توانست صدایش را برای همه به یادگار بگذارد 🌷در اتاق نشیمن بودم که صداهایی از مهمان خانه به گوشم رسید با کنجکاوی به طرفِ صدا رفتم، کمی پشت در مکث کردم، صدا صدای محمّد بود که میگفت عاشق را چگونه در قفس میتوان نگه داشت، او میخواهد برود . کارش که تمام شد، با نگرانی وارد اتاق شدم با چشمانی اشک آلود از جایش برخاست، پرسیدم: کشتی هایت غرق شده؟ گفت: نه، جا مانده .ام  گفتم: با خودت صحبت میکردی یا کتاب عارفان را می خواندی؟ پاسخ داد: برادر! تو برایم مثل پدر بوده ای، محبّت هایت را فراموش نخواهم کرد گریه امانش نداد، گفتم: انشاءالله دَرسَت تمام می شود و این روزهای دلتنگی هم به پایان میرسد، 🌷با شانه های لرزان گفت: دوست داشتم روزی زحماتت را جبران کنم و عصای دستت شوم  ولی! پرسیدم: حالت خوب نیست، شاید کسی با تو صحبت کرده؟ هنوز هم پسرم هستی، البتّه که آغوشم انداخت، گفت: شرمنده، نمیتوانم. پرسیدم: محمّد! تو را چه شده؟ چرا نگرانم می کنی؟ گفت: اگر خدا بخواهد عازم به جبهه هستم، می دانم که دیگر بر نمی گردم این که شنیدی صدای بنده است و مخصوص شما ضبط کردم تا هر وقت دلتنگم شدی با صدایم خودت را آرام کنی. 🌷با ناراحتی گفتم: پنج بار رفتی و برگشتی، چرا از رفتن صحبت میکنی پاسخ داد: چون مطمئنّم بر نمی گردم، چیزهایی بر من روشن شده که باید بروم، به خدا سالهاست در انتظار چنین فرصتی هستم، حالا که خدا توفیقم داده و راه را برایم گشوده، نروم؟ التماست می کنم ابراهیم وار اسماعیلت را به خدا بسپار  :افطارش را کرد و از جا برخاست پیشانیم را بوسید و نوار کاست را به دستم داد، گفت داداش! این امانتی را بگیر حتماً روزی به کارَت میآید. بعد هم بغض آلود از من خداحافظی کرد و .رفت این آخرین گفت و گو و دیدارم با محمّد بود... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🕊 روز مرد نداشتند لیکن روزها را مردانه ساختند تنها جورابشان سوراخ نبودکه پیکری سوراخ شده ازگلوله وترکش داشتند! 🌷پاس میداریم... 💐 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
گفت جناب سرهنگ! من یک لیسانسه بودم، ولی افتخار می کنم که این جا تلفن‌چی دفتر تیمسار بودم. گفتم: «چطور؟» گفت: «من توی این مدت سه چیز از تیمسار یاد گرفتم؛ کم بخورم، کم بخوابم، زیاد عبادت کنم». راست می‌گفت. صیاد کم می‌خورد و کم می‌خوابید و زیاد عبادت می‌کرد. سه ماه رجب و شعبان و رمضان هر روز روزه بود. ماه‌های دیگر هم دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها.  وقتی هم روزه نبود و می‌خواست ناهار بخورد ناهارش چی بود؟ یک تکه نان بربری با مقداری کاهو، با یک لیوان شیر. اگر خودش مهمان داشت، یا توی جمعی بود، مثل دیگران ناهار می‌خورد، وگرنه غذایش معمولاً همین بود. شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌✔️شهیدی که امام(ره) برایش گریه کرد 🔹حاج حسین کاجی - راوی دفاع مقدس: شهید رحمان‌پور معروف به شاطر محمد، کسی بود که امام خمینی(ره) برایش گریه کردند و فرمودند او اولین کسی بود که نزد من آمد، پول داد و گفت این را برای فلسطین هزینه کنید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 عکس نوشت | حداقل سعی کنید خون­‌های ما که به خاطر شما ریخته شده، پایمال نشود. 🔸خواهرانم! اولین توصیه­‌ من حجاب توست. برای این‌که خون من و امثال من باعث شده که شما آزادانه در خیابان­‌ها قدم بزنید ‌‌● شهید محمد سعید یزدانیان 📎 📎 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️حاج حسین کاجی - راوی دفاع مقدس: 🔹فلسطین مرکز ثقل همه مسلمانان است و به نظرم «به افق فلسطین» به معنای «به افق ظهور» است. 🔸این برنامه باید همیشه باشد تا نسل امروز بدانند که به آزادی قدس نزدیک هستیم؛ ما نسلی هستیم که بیت المقدس را 40 سال قبل در ذهنمان ثبت کردیم و توانستیم در عملیاتی به نام بیت المقدس و در مساحتی چند برابر غزه به پیروزی رسیدیم. 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌✔️نوجوان 16 ساله‌ای که امام جماعت حاج قاسم بود حاج حسین کاجی - راوی دفاع مقدس: 🔹حسن یزدانی نوجوان 16 ساله‌ای بود که 34 بار به اروند زده و عملیات شناسایی انجام داده بود؛ خبر شهادتش را که به حاج قاسم دادند گفت شب قبل، امام جماعت ما بود. 🔸می‌پرسیدند چه فرمولی به کار بردید که از اروند وحشی عبور می‌کنید؟ گفتم مثبت خدا شدن! بچه‌هایی که چند سال می‌دیدند خرماها روی زمین می‌ریزد و بر نمی‌داشتند چون مال مردم بود؛ عقیده داشتند اگر خرمای شبهه‌ناک بخورند نمی‌توانند از اروند بگذرند. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 💚 خوشا صبحی که خیرش را تو باشی ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی... خوشا روزی که تا وقتِ غروبش دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌱به اين طرف و آن طرف ننگــريد. فقط نگاه ڪنيد به نائــب امـــام زمانتــان تا فــريب نخـــوريد. در گــرداب غيبــت‌ها و تهمــت‌ها نيفتيد. خدا گــواه است ڪه اين بدگويي‌ها ايمــان را مي‌خـورد و انســان را از روحــانيت اخــراج می‌ڪند. لذت مناجات با خدا را از بيـن می‌بــرد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌱در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. 🌷 ‍‌☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجاب یا خوب است یا بد، حد وسط ندارد/ اگر حجاب بد است پس آزاد کنید! امیرحسین ثابتی فعال رسانه‌ای در استودیو رجا: 🔹️هم قانون حجاب داریم، هم در جزیره کیش، در پاساژ پالادیوم آزاد است ولی در ایستگاه مترو باید حتما حجاب داشته باشید! 🔹️یا حجاب خوب است یا حجاب بد است، حد وسط معنایی ندارد، اگر قرار است درباره حجاب بگوییم فقط کار فرهنگی باید کرد خب درباره بقیه موارد مثل مواد مخدر هم همین کار را بکنید. 🔹️نباید تفاوت قائل شد، جایی که ثروتمند می‌رود حجاب آزاد و جایی که فقرا می‌روند حجاب قانون باشد. 🔹️کار‌ فرهنگی یک بخشی از ماجرا بوده، حاکمیت باید ایستادگی کند، اگر از این خط قرمز عبور کند مجبور می‌شود از بقیه خط قرمز‌ها هم عبور کند‌. 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂طوفان الاقصی: شکست غیرقابل ترمیم اسرائیل ✍️ رهبر انقلاب : «آنها [صهیونیست‌ها] گفته بودند حماس و مقاومت را از بین می‌بریم و مردم غزه را منتقل می‌کنیم که نتوانستند و امروز مقاومت، زنده و سرحال و آماده است، در حالی که رژیم صهیونیستی، خسته و سرافکنده و پشیمان است و داغ باطل جنایتکار به پیشانی آن خورده است.» ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🔹️«قضایای روزهای اخیر فلسطین به‌ویژه بمباران‌ها و شهادت زنان و کودکان و مردان، دل انسان را مجروح می‌کند اما بخش دیگری از این قضایا نشان دهنده قدرت باور نکردنی اسلام در فلسطین است و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغاز شده است، به پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینی‌ها خواهد شد.» ۱۴۰۲/۰۷/۲۲ 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هشتاد و پنج 📝 خاطـــــــرات♡ ⬅️نوار موسیقی در حال خواندن بود و خوش می گذراندم که صدای«ِیا الله، یا الله » .شهید به گوشم رسید  از جا پریدم، یادم رفت دستگاه ضبط و پخش را خاموش کنم، شتابان به ایوان رفتم و او را به منزل .راهنمایی کردم ناگاه خاطرم آمد که چه دسته گُلی به آب دادم، 🔸️شهید مبهوت به ضبط خیره شده بود، با ورود من به اتاق نگاه تندی کرد و لبخند معناداری زد و سکوت کرد، ضبط را خاموش کردم و منتظر نصیحتی از سوی شهید بودم. او طلبه بود و میبایست تذکّراتش را میشنیدم تا خواستم از او عذرخواهی کنم، بحث را عوض کرد و به گفت وگو نشستیم تا اینکه محمّد سعیدی هم به ما اضافه شد. 🔹️شهید که میّخواست مرا از شر موسیقی نجات دهد، پیشنهاد جالبی داد و گفت: دوستان! بنده نظری دارم، اگر موافق باشید بیایید با هم به صورت اشتراکی دوربین عکّاسی ای تهیّه کنیم و خاطرات خوشمان را ثبت کنیم  من و محمّد سعیدی نگاهی به هم انداختیم و گفتیم: از کجا بگیریم؟ شهید گفت: نگران ،نباشید بنده تهیّه میکنم. با اشتیاق پذیرفتیم و هر یک سیصد تومان گذاشتیم و هر طور بود یک دوربین عکّاسی خریدیم و عکسهای بسیاری با هم گرفتیم و دوستی ما ادامه یافت تا اینکه در یکی ازجلسات سه نفره ،مان، شهید پیشنهاد خاصّی داد تصمیمی که در زندگیمان تأثیرگذار بود . شهید گفت: بیایید ما سه نفر عازم جبهه شویم و از میهن  خود دفاع کنیم. ♻️این دیگر دوربین نبود که به سرعت موافقت کنیم، قرار شد بعد از فکر و مشورت  در جلسه سه نفره بعدی رأی خودمان را اعالم کنیم. چند روز گذشت و هر سه برای اعزام به جبهه ثبت نام کردیم حالا فقط دوست و هم محلّه نبودیم بلکه هم رزم هم شدیم. 🔹️قرار بود نوبتی دوربین دستمان  بماند، من و سعیدی به روستا برگشتیم ولی شهید ماند و در عملیّات والفجر۱ حاضر شد و جانباز شد و سال.ها بعد در حالی که دوربین همراهش بود به منطقۀ حاج عمران رفت و مفقودالاثر شد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯