🍀هديه بزرگ الهی
✍عراق در عملیات «بیت المقدس» به پاتك سنگینی دست زد. بسیاری از نیروهای تیپ «محمد رسول الله صلی الله علیه و آله» و تیپ «نجف اشرف» زخمی و #شهید شدند.
فشار دشمن لحظه به لحظه افزوده میشد. از #احمد_كاظمی خواستم برای حفظ نفر بری ـ كه در آن بود ـ از لودر بخواهد اطراف خودرو، خاكریز بزند.
در این بین كه اوضاع خیلی بحرانی شده بود، نفر بر دیگری به حاج احمد نزدیك شد، به او گفت: من از نیروهای ارتش هستم. با موشك «تاد» به كمك شما آمدهام! با شنیدن این پیام، گویی از جانب خدای رحمان به من هدیه بزرگی رسید.
💠احمد از آن ارتشی خواست جلوی نفربر فرماندهی رفته، به سمت تانكهای دشمن شلیك كند.
موشكهای تاد یكی پس از دیگری به تانكهای دشمن اصابت كرد و از هفت گلوله آن، شش تانك به آتش كشیده شد. بیدرنگ مسیر حركت تانكهای دیگر تغییر پیدا كرد. با این هديه بزرگ الهی، خطِ در حال سقوط حفظ شد.
#شهيد_احمد_كاظمي
📚منبع : راوي: سردار اسدي، ر.ك: فاتحان خرمشهر (8)، ص 64 و 65
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹 #ماجرای_عبا_و_انگشتر_آقا
♦️روز #عید_قربان که مقام معظم رهبری آمده بودند در مسجد دانشگاه بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون(شهدای عرفه)، سردار سلیمانی از ایشان یک انگشتر و عبا گرفت و به آقا گفتند یکی از انگشترهایی که با آن زیاد نماز شب خوانده ایید را بدهید.
♦️وقتی خواستیم بابا را خاک کنیم، سردار سلیمانی رفت داخل قبر. عبای آقا را پهن کرد. مقداری تربت کربلا آورده بود. آن را روی عبا پخش کرد. بعدش بابا را گذاشتند داخل قبر و آن انگشتر را هم گذاشتند زیر زبان بابا.
♦️من و سعید هم بالای قبر ایستاده بودیم. آنجا هم خیلی سعید بی تابی میکرد. رفت پایین توی قبر و به زور از بابا جدایش کردیم.
خاطرات فرزند سردار شهید حاج #احمد_کاظمی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰 #شهیدانه | #احمد_کاظمی
🔻شهیداحمدکاظمی:
ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥برای خوشایند هیچ کس جهنم نروید...
شهید #احمد_کاظمی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯