eitaa logo
روایتگری شهدا
22.7هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ کاظم عبدالامیر کیست⁉️⁉️ 💜توی اردوگاه تکریت۵، مسئول شکنجه‌ی اسرای ایرانی، جوانی بود بنام یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ با ایران کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست❗️ 🌺کاظم ، آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت،😔 اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت❗️ کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه استفاده می کرد تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود.😍 💞خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی 💖یکروز با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ و گفت:بیا اینجا کارت دارم...😳 ❤️ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و... اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.😍 🌺وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت: 🌺 اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود.😍 ❤️بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب (س) رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.😔صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی⁉️، حلالت نمی کنم...😔 💞حالا من اومدم که حلالیت بطلبم کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون،😍 💖بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.😢 💖وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.😍 💞او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد.وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.😢 🌺کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره.حتی می رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت می طلبید 💖تا اینکه کاظم بعد از تحول و با پیدایش داعش ، به رفت و در دفاع از (س) به شهادت رسید💔 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 📙منبع:کتاب مدافعان حرم،ص۲۴ : 💖هرچقدر هم کج رفته باشیم، با یه توبه واقعی و مردونه و جبران خطاها ، میشه ... 😢کاظم اونقدر خطا کرد که حضرت زینب(س) پیش مادرش از شکایت کرد، اما وقتی توبه کرد و به سمت خدا برگشت ، خریدارش شد و در راه دفاع از حرم شهید شد💔 (برای با خدا شدن هیچوقت دیر نیست،) 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 #حرم_حضرت_زینب(س)⚘ یکی از مجاهدانی بود که به⚘ رسید. 🌺@pmsh313 🍀 از همان ایام ابتدایی آغاز جنگ سوریه همراه سردار بزرگ اسلام🌷 به سرزمین شام هجرت کرد. این شهید عزیز از اقوام نزدیک شهید مدافع حرم 🌷 بود که او نیز جانش را در دفاع از حرم حضرت زینب(س) فدا کرد. شهید پاشاپور همان اصغرآقایی است که همه‌مان بعد از🌷 در آن ویدئوی معروف دیدیم، که به او گفته بود: «اصغر آقا خجالت بکش منو می‌ترسونی به خاطر دوتا گلوله؟» 🌺@pmsh313 🌼هیچ گاه ندیدیم در مورد کارش بزند 🌺@pmsh313 🍀همسر پورهنگ که خواهر شهید اصغر پاشاپور است دقایقی از شهید پاشاپور گفت: برادرم متولد سال ۵۸ بود که با سه فرزندش به رفت تا کنار دیگر مجاهدان با تروریست های تکفیری مبارزه کند. اصغر با اینکه از ابتدای جوانی با سن نسبتا کمی که داشت وارد سپاه شد و مسئولیت های حساسی بر عهده گرفت اما هیچ گاه ندیدیم در مورد کارش حرف بزند.  🌺@shahidabad313 🍀اتفاقی از روی عکس ها دیده بودیم که همراه🌷 است اما اصلا از خودش نمی شنیدیم. رسم امانت داری را در کارش به شدت رعایت می کرد. روحیه اش البته کلا هم اینطور بود که اهل خاطره گویی نبود. همسرم که به رسید با اصرار از او خواستم چند خاطره برایم تعریف کند. مسئولیتش هم اجازه صحبت نمی داد. شاید چند سالی از یک اتفاق که می‌گذشت تازه از آن برایمان تعریف می کرد. 🌺@shahidabad313 💥لحظه آخر از🌷 جدا شد 🌺@shahidabad313