eitaa logo
روایتگری شهدا
25.6هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠(۱۳۴) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و سی و چهارم:سال دوم اسارت در بی خبری کامل 🍂در حالی وارد شدیم که کوچکترین رد و نشونه ای از خونواده هامون نداشتیم و اونها هم کمترین اطلاعی از ما نداشتن. یه اردوگاه کاملا مخفی و دور از چشم دنیا و در سرزمینی پر از شر و شور و خاندانی در این سرزمین زندگی می کردند مصداق کامل «قریه ظالم» در قرآن بودن و این بار ظلمشون دامن اسرای بی پناه رو گرفته بود. خیلی وقتا این آیه رو با خودم زمزمه می کردم: «ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها» خدایا ما رو از این سرزمینی که اهلش ظالمند نجات بده. ⚡نگهبانهای این اردوگاه رو از بین سفاکترین افرادی انتخاب کرده بودن که یکی یا چند نفر از خونواده و بستگانشون در جنگ کشته شده بود. گر چه بندرت در بین اونها انسانهای خوب و با مروتی نیز پیدا می شد ، ولی اکثرا قسی القلب و بی رحم بودن و از شکنجه و آزار اسرا واقعا لذت می بردند. 🔸️خوابهای عذاب آور 🔸 ⚡ماها و سالها بی خبری از خانواده و زن و بچه و نداشتن هیچ اطلاعاتی از زنده یا مرده بودن اونها یکی از مشکلات و رنجهای بزرگ روانی و غم های سنگین اسرایی بود که در اردوگاهای مخفی عراق و بصورت مفقودالاثر نگهداری می شدن. 💥نه اقوام از سرنوشت و زنده یا شهادت ما خبری داشتن و نه ما کوچکترین خبری از اونها. خصوصاً افرادی مانند من که خونواده هاشون تو شهرهای مرزی زندگی می کردند و دائم در معرض بمباران و موشکباران دشمن بعثی بودند و هر آن احتمال داشت زیر این حملات کشته یا زخمی بشن، دغدغه فکری بیشتری داشتیم. این وضعیت مبهم و نامعلوم تو خواب بیشتر خودشو نشون می داد و خوابهای ضد و نقیض و آشفته باعث می شد تا چند روز بعدش غم سنگینی روی دل آدم بشینه. 🔘گاهی در خواب می دیدم که بعضی از افراد خونواده از دنیا رفتن ، گاهی می دیدم همه خوش و خرمند و دارن زندگیشون رو می کنن. اینها باعث می شد همیشه اوضاع خونواده و ایران برامون مثل خورشیدی باشه که پشت ابر پنهون شده و گاهی گوشه ای از اون پیدا میشه... انگار بین ما و اونها یه مه غلیظ قرار داشت و همه چیز مبهم و نامشخص بود. این بی خبری مطلق و عدم ارتباط تا روزهای آخر اسارت همچنان جزو بزرگترین دردها و ناراحتی های روحی-روانی ما بود... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯