📝 متن خاکریز خاطرات ۱۴۶
✍️ مرامِ بچه های امام حسین علیه السلام...
#متن_خاطره
تانک عراقی آتش گرفت و یک سرباز خودش رو از تانک پرت کرد بیرون. گیجِ گیج بود و به اطرافش نگاه میکرد. یهو سرِ جاش ایستاد و قمقمهاش رو برداشت تا شروعکرد به آب خوردن، یکی از بچهها نشانهگرفت طرفش. اما علیاکبر زد زیر اسلحه اش و گفت: چیکار میکنی؟ مگه نمی بینی داره آب می خوره؟!!!
نگذاشت بزندش وگفت: شما باید مانندِ امام حسین(ع) باشید، نه مثلِ دشمنایِ امام حسین (ع) ...
📌خاطره ای از زندگی شهید علی اکبر محمدحسینی
📚منبع: کتاب خط عاشقی ، صفحه ۱۴۵
#شهیدمحمدحسینی #آزادگی #تقوا #مردانگی #امام_حسین #جوانمردی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_هشتاد_و_هفت
✏نارنجك ص ۱۲۹
✔علي مقدم
💚مردانگی ابراهیم❤️
✏قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگي بهتر، بين فرماندهان سپاه و ارتش جلسه اي در محل گروه شهید اندرزگو برگزار شد.
✏من و ابراهيم و ســه نفر از فرماندهان ارتش وســه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشــتند. تعدادي از بچه ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامي بودند.
🍁@shahidabad313
✏اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق يك#نارنجك به داخل پرت شد!
دقيقًا وسط اتاق افتاد.
✏از ترس رنگم پريد. همين طور كه كنار اتاق نشسته بودم سرم را در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم!
✏براي لحظاتي نَفس در ســينه ام حبس شــد! بقيه هم ماننــد من، هر يك به گوشه اي خزيدند.
✏لحظات به سختي مي گذشت، اما صداي انفجار نيامد! خيلي آرام چشمانم را باز كردم. از لا به لای دستانم به وسط اتاق نگاه كردم.
🍁@pmsh313
✏صحنه اي كه مي ديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روي سرم برداشتم.ســرم را بالا آوردم و با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...!
✏بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند.همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه مي كردند.
✏صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه و كنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي#نارنجك خوابيده بود!
✏در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين#نارنجك_آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق!
🍁@shahidabad313
✏ابراهيم از روي#نارنجك بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود.
✏گوئی اين#نارنجک آمده بود تا#مردانگی ما را بسنجد.بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها مي چرخيد.
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
Salam Bar Ebrahim 24.mp3
10.57M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #سلام_بر_ابراهیم
🌷#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
🌷#شهید_ابراهیم_هادی
🍂#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
🍂#قسمت_بیست_و_چهارم
💚مردانگی ابراهیم ص۱۲۹❤️
💚ابراهیم مسئول شناسائی ص۱۳۱❤️
💚اولين عمليات گسترده در غرب كشور ص۱۳۲❤️
💚مقاومت ابراهیم ص۱۳۴❤️
💚زخمی شدن ابراهیم ص۱۳۳❤️
✏صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه و كنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي#نارنجك خوابيده بود!
✏در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين#نارنجك_آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق!
✏ابراهيم از روي#نارنجك بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود.
✏گوئی اين#نارنجک آمده بود تا#مردانگی ما را بسنجد.بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها مي چرخيد.
📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت.
🔸️#فانوس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯