🔺میگویند کلمه #شهید بخاطر سهولت در خواندن رانندگان از تابلوهای شهری حذف شده؛ ولی از نظرشان تابلوهای «آیت الله هاشمی رفسنجانی» و «استاد محمدرضا شجریان» مزاحم دید راننده ها نیست!
🔺همین ها میگویند رنگ مشکی چادر و پرده و پرچم عزای محرم افسردگی آور است؛ اما «مشکی رنگ عشقه» رضا صادقی و لباس شب فلان بازیگر هالیوود و کت و شلوار مشکی فلان سلبریتی از نظرشان زیبا و روح افزاست!
🔺چادر را دست و پا گیر و مزاحم فعالیت می دانند؛ ولی وقتی خانم بازیگر یا فلان مدل با ساری هندی یا پوشش عجیب و غریب دنباله دار ظاهر شود، بعنوان پوشش خاص و جالب عکسش را منتشر می کنند.
❌این ها علامت یک بیماری روانیست...
به نام #نفاق!
🔻نفاق باعث شده مظاهر مؤمنانه دلشان را تنگ کند و هرچه مظهر تغایر با دین باشد، در نظرشان توجیه پذیر و خواستنی بیاید!
✅اگر در جامعه اسلامی منافقان آزاد باشند تا منویات درونشان را اجرا کنند، عزت از جامعه گرفته میشود.
پ. ن: حال و روز تابلوهای شهرداری که با حذف نام شهید بی آبرو شدند، نتیجه باز بودن دست نفاق است. آیا باید بایستیم و اجازه دهیم بی عزتمان کنند؟!
📝 #رها_عبداللهی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
✍به گوش جهانیان برسانید که عزیزانمان رفتند تا #خط_بطلان بکشند بر علیه #کفر و #ستم و #ظلم و #نفاق و #کینه و #عداوت. آری به دیگران بیاموزید یاران علی اکبر(عليه السلام) می روند تا #حقیقت را به جهانیان به اثبات برسانند.
♻️که #حق ، #خون و #تلاش و #ایثار می خواهد. #فداکاری و #همکاری و #تعاون می خواهد.
#شهيد_سيد_جواد_شفيعي
📚منبع کلام شهدا:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت شصت و هفتم:ایجاد نفاق و تفرقه بین اسرا
🔹️تو هر آسایشگاه بین شصت تا هفتاد نفر مستقر شدیم. ایجاد#نفاق بین بچه ها به بهانه ارتشی و بسیجی در دستور کار بعثیا قرار گرفت. لبه تیز توهین و تحقیرشون متوجه بسیجیا بود و تلاش داشتند بین بچه ها بنام ارتشی و بسیجی دو دستگی ایجاد کنن. بعثیا برای هر آسایشگاه یه نفر به عنوان مسئول قرار دادن و اکثر مسئول آسایشگاهها رو از بین عرب زبونها و ارتشی ها انتخاب کردند. انتظارشون از مسئول آسایشگاه این بود که هر روز تعدادی رو بعنوان افراد خرابکار، شامل پاسدار، روحانی، نیروی اطلاعاتی و شلوغکار معرفی کنه. هیچ مجازاتی برای فرد تو اون شرایط بالاتر از این نبود که مقام و ریاست بگیره و بشه مسئول آسایشگاه. یا باید تن به جاسوسی میداد و هر روز عده ای بیگناه رو بفرسته زیر شکنجه و کابل یا هر روز خودش کتک بخوره.
🔹️صبح اولین روز استقرار در آسایشگاه با آمار از داخل آسایشگاه با ضربات کابل شروع شد و همین کار در محوطه تکرار شد. "آمار"، کلمه نام آشنای هر اسیر بویژه در اردوگاه تکریت یازده است که مترادف شده بود با تحقیر و کابل. شبانه روز ده بار آمارگیری داشتند. اول صبح داخل آسایشگاهها توسط مسئول هر آسایشگاه. بعد از حدود نیم ساعت تکرار آمارگیری توسط درجه دار عراقی. همین کار دوباره توسط مسئول بند عراقی در محوطه بیرون انجام می شد. بعد از آمار سوم دو ساعت وقت داشتیم تا سه آسایشگاه از شش توالت استفاده کنیم که خودش حکایتی داره. وقت هواخوری ما دو ساعت بود که یه روز از ۸ تا ۱۰ و روز بعدش از ۱۰ تا ۱۲ بود. بعد از اتمام هواخوری یه بار داخل هواخوری و بار دیگه آمار گیری در داخل آسایشگاه انجام میشد.
🔹️نوبت صبح با پنج مرحله آمار پایان می یافت و عصر هم همین وضعیت تکرار میشد. بعدازظهر هم یه ساعت و نیم هواخوری داشتیم. نوبت های دهگانه آمار#فرصت_طلایی برای بعثیا بود که به هر بهانه ای به جون بچه ها بیفتند و بزنند. حداقل در سه نوبت از آمارها یعنی مرحله سوم و چهارم و پنجم همراه با کتک کاری بود. در تمامی آمارهای ده گانه برای تحقیر کردنمون باید سر رو روی زانو قرار می دادیم و حق نداشتیم توی صورت نگهبانا نگاه کنیم. سر بلند کردن گناه و جرم نابخشودنی محسوب میشد و اگه کسی به هر دلیلی و لو برای یه ثانیه سرشو بلند میکرد، مورد هجوم قرار می گرفت و تاسر حد مرگ باید کابل و لگد و سیلی می خورد.تا شش ماه هر روز این کتک های عمومی ادامه داشت و به ندرت اتفاق میفتاد که روزی بدون شکنجه رو به شب برسونیم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯