🔹️در مکتب امام خمینی الفبای مردانگی آموختند...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#عاشقانه_شهدا ❣
♨️روزِ آماده شدن #حلقههای💍 ازدواجمون ،
گفت : « باید کمی منتظر بمونیم
تا آمـاده بشه ‼️»
🌾گفتم : «آمـاده است دیگه ،
منتظر موندن نـداره »
#حلقههـا رو داده بود👌
تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"
🦋اول اسم هردومون
روی هر دو #حلقه حک شد!
خیلی اهل ذوق بود ؛
سپرده بود که به حالت شکسته
حک بشه نه #سـاده ؛
🌷واقعاً از من هم که یه #خانومم
بیشتر ذوق داشت . . .
✍🏻راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید)🍃
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_امین_کریمی💞
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔹️#پیام_شب_شهید
🔸️شهید عبدالحسین برونسی میگوید...
♦️تحمل و عزم راسخ در راه امر به معروف و نهی از منکر
🍀#عند_ربهم_یرزقون
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
#وصیت_شهید
حقیر بزرگترین افتخار خودم را عبودیت به درگاه احدیت می دانم.
می خواهم بگویم ای عاشقان لقاءالله ، ای مخلصین و ای کسانی که مشغول ریاضت کشیدن جهت نزدیکی به درگاه خدا هستید ،
بیایید تا ببینید در جبهه ها چگونه برادران شما به آن درجه از نزدیکی به درگاه خداوند رسیده اند که جوان تازه داماد پس از سه ساعت که از عروسی اش می گذرد در جبهه حاضر می شود ؛
آخر در کدامین مکتب چنین ارزشهایی را سراغ دارید؟!...
سردار
#شهیدمحسن_وزرایی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
سال ۶۴ در طلاییه مجروح شد.
زمانی که خانواده به عیادتش رفتند ، پدر که همیشه نگران خانواده و فرزندان او بود گفت ،
خدا را شکر تو دیگر مجروح شدی و به جبهه نمیروی.
محمدصادق در جواب پدر لبخندی زد و گفت ،
اگر شما به همراه من به جبهه بیایید و معجزات و معنویتی که در جبهه هست را ببینید دیگر این حرف را نمیزنید و ادامه داد ، این بار پایم را در جبهه جا گذاشتم، و برای آوردن آن باید بروم.
با آن وضعیت به جبهه برگشت.
معاون لجستیک تیپ الهادی بود که در ۶۶/۱۲/۲۲ در منطقه دربندیخان (ارتفاعات بالامبو) و در عملیات والفجر ۱۰ براثر برخورد ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
سردار
#شهیدمحمدصادق_انبارلویی
📕 ستارگان خاکی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زندگینامه_شهید_محسن_حججی
#قسمت_بیست_و_دوم
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
⚡﷽⚡
👈از سوریه برام زنگ زد و گفت: "خانم، میخوان ما رو برگردونن. دارم میام #ایران."😇
🔹️از خوشحالی بال درآوردم می خواستم جیغ بزنم.😍 فردا پس فرداش دوباره بهم زنگ زد گفت:" تهرانم. دارم میام سمت نجف آباد." ذوق زده بهش گفتم: "محسن می خواهیم تو کوچه برات بنر بزنیم."😉
فکر میکردم خوشش میاد و خوشحال میشود یک دفعه لحنش تغییر کرد.😶
🔸️گفت: "نکنین این کارو خانم. اگه بیام ببینم بنری یا پارچه ای زده اید و مردم چیزی از سوریه رفتن فهمیدهاند از همون مسیری که اومدم برمیگردم."😔 میدانستم توی این جور چیزا محکم و روی حرفش می ایستد. تند تند گفتم: " باشه باشه. هرچی تو بگی."😉😇
💢بنر را نزدیم.
فقط برایش یک گوسفند قربانی کردیم. 🙃 گوشتش را هم دادیم به فقرا.🤩💝
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹در ٢٤ تیر ١٢٨٩ شمسی قریب یك سال پس از شهادت شیخ فضل الله نوری ، یكی دیگر از سران روحانی مشروطه یعنی سید عبدالله بهبهانی را به دستور همان مجاهدینی كه شیخ را به شهادت رسانده بودند، به جرم مخالفت با قوانین ضد اسلامی كه در مجلس به تصویب می رسید و جلوگیری از رشد فرهنگ غرب در منزلش، به🌷#شهادت رساندند .
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸️﷽🔸️
◀«#جهاد_حکیمانه»️ ۲۴
👈نرمش قهرمانانه(۲)
🔹️سال ششم هجری که پیامبر در منطقة حدیبیه پیمان صلح با کفار قریش امضاء کردند، یکی از بندهای صلح¬نامه این بود که مسلمانان بتوانند سال بعد برای انجام اعمال حجّ، سه روز مکّه را در اختیار داشته باشند. سال بعد، حضرت و یارانشان در حالی آمدند که برای جنگ آماده بودند با اینکه هنوز عهد و پیمان با قریش پابرجا بود. یعنی مذاکره و پیمان صلح باعث نشده بود تلاش لشکر اسلام و آمادگی برای جنگ در آنها متوقف شود.
🔹️از این مهمتر اینکه تمام افرادی که با ایشان در ماجرای حدیبیه حاضر بودند طبق نقل 1400 نفر بودند و حدود دوسال بعد پیامبر با لشکر ده هزار نفری مکّه را فتح کرد و این نشان می¬دهد که انعقاد این صلح¬نامه، چه نقش مهمی در تقویت تشکیلات مسلمانان و آمادگی برای فتح مکه بوده است.
💥در ماجرای صلح امام حسن مجتبی(علیه السلام) با معاویه نیز تقیه را به منظور تقویت تشکیلات شیعی میبینیم. «رویکردی که سابقة آن را در مواضع علی(علیه السلام) میبینیم. حضرت در جملهای به خوبانی که اطرافش را گرفته بودند دستور داد که بعد از آنکه من بروم و آن طاغوت بر شما تسلط یابد، شما بایستی در خفا و تقیّه برای تقویت تشکیلات اقدام کنید. امام حسن(علیه السلام) نیز این کار را کرد. صحنة مبارزه را عوض کرد، شمشیرها را تیزتر کرد. دلها را مالامال از خصومت و کینة ضدانقلاب کرد.
⚡بنابراین وقتی رجال در مدینه خدمت امام حسن (علیه السلام) رسیدند و به او پیشنهاد کردند که ای فرزند پیغمبر به کوفه بیا تا ما حاکم کوفه را ترور کنیم یا از شهر بیرون کنیم، و تو ناگهان وارد شوی و حکومت را در دست بگیری؛ امام با تجربه به مصداق روایت « لا یلدع المؤمن من جحر مرّتین» (مؤمن، راهِ یک بار رفته را بار دیگر نمیرود) وقتی که راه را خطرناک و نافرجام دید، گفت: نه! دیگر در این میدان نباید ظاهر شوید «فَكُونُوا- رَحِمَكُمُ اللَّهُ- مِنْ أَحْلَاسِ بُيُوتِكُمْ إِلَى أَوَانِ ظُهُورِ أَمْرِنَا» (در خانههای خود بمانید تا زمانی که مبارزة آشکار ما آغاز گردد)
⭐یعنی به خود برگردید، اول خویشتن سازی کنید و بعد جمعسازی کنید. اول خودتان را نیرومند کنید، پیراهنی از فکر اصیل اسلامی و زرهی از قرآن واقعی و راستین برتن بپوشید، بعد به میدان مبارزه با دشمن قرآن بروید. یعنی قبل از آنکه در مقابل او ظاهر بشوید، در بستر تقیه به او ضربه وارد کنید. و شیعه گوش کرد و فهمید.
💎جالب است که شیعه فهمید حرف امام را، و شیعة امروز هنوز درست نمیفهمد. هنوز نمیتواند کلام امام حسن(علیه السلام) را تشریح کند.» و این اولین مرحلة جهاد بود یعنی نرمش قهرمانانه در برابر دشمن به منظور تقویت تشکیلات داخلی و وارد ساختن ضربة نهایی بر پیکرة شرک و کفر.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊