eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ #خاطرات_شهید ✍جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند. بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند. من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود. حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد. انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر! جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم. اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد... راوی: دوست شهید #شهید_محمد_پورهنگ🌷 #ولادت_عید_غدیر #شهادت_عید_غدیر #شهید_غدیری 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ۱۴ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 (س) ✍...چند روزی که از سفر اولش به سوریه می گذشت، رفتنش شروع شد. اوایل اسفند۹۴ به مناسبت # وفات (ع) با پدر ومادرم رفتیم . توی آن به پدرم گفت: بابا پایه ای هر هفته پنجشنبه ها بیایم ؟ پدرم گفت: تا جایی که بتونم همراهی ات می کنم. بهم گفت کرده یک برود و باید توی این مسیر مشکل کارم رو پیدا کنم! از ته دل می سوخت: می خوام بشم. نمی دانم چرا، ولی این لفظ شدن از زبانش نمی افتاد. 🍀راوی:زهرا عباسی،همسر شهید 📚 فصل ۱ ص ۸۰ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۵۴ ✍ اعتقاد عجیبِ شهید صیاد شیرازی به ولایتِ امام خامنه‌ای... #متن_خاطره یک روزصبح رفته بودم به ملاقاتِ امام خامنه‌ای. عصر که رفتم محل کار، آقای صیادشیرازی پرسید: کجا بودی؟ گفتم: خدمتِ حضرت آقا بودیم ... تا این را گفتم ، آقای صیاد شیرازی از جای خود بلند شد و آمد پیشانی مرا بوسید. با تعجب پرسیدم: اتفاقی افتاده؟ ایشان گفتند:این پیشانی بوسیدن دارد، تو امروز از من به ولایت نزدیکتر بودی... 📌خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیادشیرازی 📚منبع: یادگاران۱۱ «کتاب شهیدصیاد» ، صفحه۴۳ #شهیدصیادشیرازی #ولایت_پذیری #ولایت_فقیه #بصیرت #امام_خامنه‌ای 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️یک روز که رفته بودم دانشگاه محل تحصیل آقا مصطفی صدرزاده، اتفاق عجیبی افتاد. 🔸سرکلاس به مناسبتی صحبت آقا مصطفی شد، یکی از دانشجویان دختر گفت حرف محرمانه‌ای دارم، بعد ماجرای زندگی خودش رو برای من با حال گریه می‌گفت که من سابقاً بسیار بد حجاب بودم وشهادت آقا مصطفی چه انقلابی در من ایجاد کرد. 🔹حتی می‌گفت من عکس ایشون رو روی کاشی سفارش داده و ساخته‌ام، هر وقت به این تصویر بسیار زیبای برجسته ایشون روی کاشی نگاه می‌کنم، خیلی در مورد کارهای روزم و اشتباهاتم الهامات خوبی به من میشه. 🔸کاملا احساس می‌کنم ایشون با نگاهش با من صحبت می‌کنه و خطاهام رو به من تذکر میده، حاجات و مشکلات سختی رو در زندگی‌ام رفع کرده تا اینکه با او عقد اخوت بستم... اینک این دانشجوی عزیز ترم دو رشته فقه است." 🔹مصطفی اخیرا می‌گفت مامان دعا کن آنچه که صلاح هست پیش بیاد، اگه رفتنم مؤثرتر بشه. می‌گفتم بمونی که بیشتر می‌تونی خدمت کنی ولی با رفتنت... 🔸بعد جواب داد اونجا دستم بازتر هست. با این پیام‌ها تازه متوجه شدم "دستم بازتر هست" یعنی چی! حتی شهادت رو برای خودش نخواست؛ برای این بود که بتونه دستگیری کنه. از خدا خواست آنچه که مؤثرتر هست اتفاق بیافتد. این یعنی نهایت انسان دوستی وعشق ورزیدن به کار فرهنگی... #شهید_مصطفی_صدرزاده #درس_اخلاق 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔺 نامه‌ای عجیب از شهید " #سیدمجتبی_میرغفاری " که ۳۰ سال پس از شهادت به خانواده‌اش رسید. در بخشهایی از این نامه آمده است: 🔹وقتی در #شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی #کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن #اباعبدالله_الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادرِ شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان. 🔹 مادر ماها پشت سر سرور شهیدان #نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند... مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ۱۵ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ✍...هفت ماهه فرزندمان علی را باردار بودم و حسرتش ماند که در چله زیارت قم و جمکران همراهی اش کنم می خواستم.کنارش بنشینم وتا خود بگوییم و بخندیم، برایش چای بریزم و بدهم دستش، خودم قند بگذازم توی دهانش، وقتی بیسکویت می ریزد توی ریشش با دستمال کاغذی تمیز کنم، وسط صحبت کردن با موبایلش کلاچ بگیرد و دنده را عوض کنم، مداحی ها را عوض کنم، در اوج حال سر به سر بگذارم. برای اینکه توی شهر غریب هر غذایی را نخورد شام هم برایش می پختم. ذوق می کرد. توی زهرا پز خیلی می چسبه. 🍀راوی:زهرا عباسی،همسر شهید 📚 فصل ۱ ص ۸۱ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#قدم_اول #شهید_رضا_یاراحمدی #لقمه_حلال
✋ سلام بر شهدا که حافظ بیت المال بودند نه شریک آن. ✋ سلام بر شهدا که حامی ولایت بودند نه رقیب آن. ✋ سلام بر شهدا که خدا را حاضر و ناظر می‌دیدند نه کدخدا را. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📩 🌹شهــید مرتضۍ آویــنۍ: شهـدا #اصــــحاب آخرالزمانۍ سیدالشهدا علیه‌السلام هستند. { #پــیام‌آنــها ⇩⇩} عشـق اطاعـت وفــاداری است. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸یک روز صیاد از من پرسید: "فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت چطوره؟" 🔹گفتم: "اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و مغرب شرکت می کنن، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کمه." 🔸ایشون گفت: "به همه اعلام کن فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشن." صبح همه در حسینیه حاضر شدن. 🔹صیاد بلند شد و گفت: "برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما رو به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید!" این کار خیلی حاضران رو تحت تاثیر قرار داد. #شهید_علی_صیادشیرازی #درس_اخلاق 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ۱۶ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 (س) ✍...دو و صفر کامل می پوشید. از چهل روز قبل از شروع می کرد خواندن، بعد از تا هم یک دیگر می خواند. تخمه و آجیل و خوراکی های ایام شادی هم تعطیل. از آن سال که دو نفره مان سه نفره شد، برای علی هم جدا می خواند وسینه می زد. 💦نصف شب صدای می شنیدم. می رفتم می دیدم پای تنهایی می خواند. دلم طاقت نمی آورد. می رفتم پیشش. از بس با می خواند، از یک جایی نفسم بالا نمی آمد؛ نه که از گریه، از .بهش می گفتم: محسن کوتاهش کن! پای های که دوام نمی آوردم. اجازه نمی دادم زیاد بخواند. گاهی می زد به ، گاهی را می کشاند به ناحیه مقدسه. دلش که می گرفت پناه می برد به مناجات (ع) 🍀راوی:زهرا عباسی،همسر شهید 📚 فصل ۱ ص ۸۴ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌟 لوح | رهبرانقلاب: من آقای لاجوردی را در دوره‌ی مبارزات، به عنوان #مرد_پولادین می‌شناختم. 🌷 سالگرد شهادت شهید اسدالله لاجوردی 🖨 نسخه چاپ👇 http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=37467
✍...شهادت هدفيست كه همه كس را ياری رسيدن بدان نيست و مسيريست كه هر از راه رسيده اي را توان قدم نهادن و پيمودن آن نيست. 📚منبع:اسك دين 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍سردار «علی چیت‌سازیان» تقوای عجیبی داشت. روزی كه از همدان به سمت منطقه یك می‌آمدم، خانمی دبه‌ای از شیره ملایر به من داد و گفت: این را به آنهایی كه به خدا نزدیك‌تر هستند، برسان!. 💦مطمئناً‌ نظرش تمامی بچه‌های جنگ بود؛ ولی من كه حال و هوای معنوی بچه‌های اطلاعات و عملیات را دیدم، آن را به تداركاتِ واحد آنها تحویل دادم و اولین قاشق از آن شیره را به علی آقا دادم. 💦بعد از آنكه علی آقا و دیگر بچه‌های اطلاعات خوردند، حرف آن خانم را برای آنها ذكر كردم؛ یك دفعه اشك در چشمان علی آقا نشست. دستهایش را به طرف آسمان برد و گفت: خدایا! چگونه جواب این مردم را بدهیم؟ 💦البته ایشان به این هم راضی نشد تا آنكه گفت: «به آن خانم بگو مرا حلال كند.‌» زیرا خود را جزء كسانی كه به خدا نزدیك‌تر هستند نمی‌دانست. 📚منبع : ر.ك: دليل، ص 66 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
1_14288620.pdf
377.1K
👆👆 📘کتاب «پاوه سرخ» بر اساس #زندگی نامه #شهید چمران #قصه فرماندهان شماره ۶ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✅احادیث درباره روز جمعه (1) ❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : روز جمعه آقاى روزهاست و نزد خداوند عز و جل از روز #قربان و روز #فطر نيز بزرگتر است. (2) ❤️امام على عليه السلام : هر #روز_جمعه مقدارى #ميوه به #خانواده خود #هديه دهيد تا از آمدن #جمعه خوشحال شوند. (3) ❤️امام باقر عليه السلام : #خير و #شر ، در روز جمعه دوچندان مى شود. (4) ❤️امام باقر عليه السلام : در روز جمعه [ #ثواب] #صدقه دو چندان مى شود؛ زيرا روز جمعه بر ديگر روزها #فضيلت دارد. (5) ❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : #روز #جمعه ، روز عبادت است ، پس #خداوند عزيز و ارجمند را در آن #عبادت كنيد . 🔰منابع‌؛ (1) بحار الأنوار: 89/267/5 (2) بحار الأنوار: 104/73/24 (3) بحار الأنوار: 89/283/28. (4) ثواب الأعمال : 220/1. (5) الخصال : ج 2 ص 383 . #همراه_با_شهدا #تلنگر #تربیتی #حدیث #همراه_با_اهلبیت #کاربردی 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ عاشقانه ی شهید زین الدین با همسرش برای رسیدن به خدا... آقای مهدی گاهی که یک حدیث یا یک جمله ی زیبا پیدا می‌کرد، با ماژیک می‌نوشت روی کاغذ و می‌زد به دیوار. بعد در موردش با همدیگه حرف می‌زدیم. هرکدام هر چه فهمیده بودیم، می‌گفتیم. اینجوری آن جمله هم روی دیوار جلویِ چشممان می ماند، و هم تویِ ذهنمان ماندگار می‌شد... 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین 📚منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه ۶۷ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
مرا به جاده‌ی بی‌انتهایتان ببرید به سمتِ روشنی ناکجایتان ببرید کنار سفره اگر میلتان، تمایل داشت دو تکّه سیب، برای گدایتان ببرید سوار بال قنوت فرشته می‌گردم اگر که نام مرا، در دعایتان ببرید  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊