°•|🍃🌸
#سیره_شهدا
◽️نصیحتهای ابراهیم به مردی که #حجاب همسرش برایش مهم نبود:
◽️دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با موتور به خط آمده بود...❗️
حاج قاسم گفت: من میدانم کی شهید میشوم🕊، نگران نباش...
#سرداردلها💔
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
یه مثلی هست که میگه
سرم بره، قولم نمیره✔
قول منِ بانو
به شهدا↩چادرمه!
سرم بره، چادرم نمیره
به احترام تمام شهدای سرزمینم
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌺 این فرماندهی ارتشی(با طرح غافلگیرانهی خود) روی صدام را کم کرد...
#متن_خاطره
بعد از بمباران ایران توسط صدام، حسن براش نامه نوشت و گفت: اگر تو ژنرال هستی، بیا در منطقهی دشت عباس با من و دوستانم به هر مدلیکه میپسندی بجنگ ؛ نه اینکه با بمبهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کنی...
صدام با دیدنِ این نامه، ژنرال قادرعبدالحمید را باگروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد، تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد... اما حسن آبشناسان آرزوی صدام را نقش برآب، و در یک طرحِ غافلگیرانه، قادرعبدالحمید را قبل از رسیدن به پ خاک ایران اسیر کرد... سال ها قبل نیز در اسکاتلند، حسن با ژنرال عبدالحمید و گروه او در مسابقه ارتشهای منتخب جهان شرکت کرد، آنجا هم گروه حسن اول شد و عراقیها هفتم ...
.
🌹خاطرهای از زندگی سرلشکر شهید حسن آبشناسان
✍منبع: نشریه امتداد ، شماره ۴۱، صفحه ۴
.
#شهیدآبشناسان #شهدای_ارتش #هوشمندی #مهارت #اقتدار
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️#شبی_با_شهدا
🔸️درس دلدادگی از شهید رضا اسماعیلی
🍀#عند_ربهم_یرزقون
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
#وصیت_شهید
اگر می خواهید آمریکا تا صدها سال دست از ایران بشوید ، باید ریشه منافقینِ بدتر از کفار را برکنید .....
#شهیدمحمود_شهبازی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
در چهار تیر ۱۳۴۴ در شهر سنندج به دنیا آمد .
مهربان مسئول پذیر و شجاع بود و در دامان مادری از سادات ، با بزرگ شدن جسم ، روح معنوی خود را نیز پرورش می داد و عشق به عبادت در سنین پایین از ویژگی های منحصر به فرد ناهید بود .
با شروع حرکتهای انقلابی به سیل خروشان انقلابیون پیوست و در جرگه دختران مبارز کردستان قرار و بارها مورد حمله ماموران قرار گرفت .
پس از پیروزی انقلاب و شروع شرارت های ضد انقلاب در مناطق کردستان ، ناهید همکاری خود را با سپاه آغاز کرد که مورد خشم و نفرت کومله قرار گرفت .
اوایل سال ۶۰ ناهید به شدت بیمار شد و برای درمان به درمانگاه سنندج رفت ولی از بازگشتش خبری نشد . بنابر شواهد او توسط ۴ نفر ربوده و به جرم همکاری با سپاه و حمایت از آرمانهای انقلاب و ولایت با سر تراشیده در شهر و روستاها چرخانده و مورد شکنجه قرار می گرفت .
سرانجام پس از ۱۱ ماه پیکر غرق در خون و کبودش در اطراف یکی از روستاها پیدا شد و با اصرار مادر ، پیکرش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.....
#شهیدناهید_فاتحی_کرجو
📕 سایت مشرق
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️ به یاد #شهدای_غواص ...
▫️«...مرگ آگاهی کیفیت حضور اولیاء خدا را در دنیا بیان می دارد، تا آنجا که هرکه مقرب تر است مرگ آگاه تر است...»
شهید سید مرتضی آوینی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍂شهید آئينه وجه خداييست
🍃خریدار بلای #کربلاییست
🔸ماجرای ثبت این عکس از زبان بهزاد پروین قدس:
🔹داشتیم فیلمبرداری🎥 میکردیم #حسین_آقا به بچه ها میگفت دوربین حاجی خطر ناک است از هر کسی عکس بگیرد رفتنیست🕊 یک دفعه جهت #دوربین را به طرف حسین آقا چرخاندم که: حسین آقا حالا از شما ...
🔹که یه دفعه خدایی جمله در دهانم عوض شد گفتم :خودمونیم حسین آقا! چقدر #زیبا شدید😍 خنده ای مستانه زد و دستش🖐 را جلو لنز دوربین آورد و مانع شد ازش عکس بگیرم
🔹بعد رفت و شروع کرد به نماز خواندن. #سیدتقی هم به ایشان اقتدا کرد، حسین آقا در حین رفتن به سجده، مهر نماز سیدتقی را برداشت و پرت کرد به طرفی. ما همه زدیم زیر خنده😄
🔹حسین آقا قنوت🤲که گرفت من از اصل غافلگیری استفاده کردم و یه عکس📸 از حسین آقا که #لبخند ملیحی به لب داشت گرفتم....
#شهید_حسین_صابری
#جستجوگران_نور
#شهدای_تفحص
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
کاری که انجام می دهید ،
حتی نایستید که ، کسی بگوید خسته نباشید
از همان در پشتی بیرون بروید
چون اگر تشکر کنند
تو دیگر اجرت را گرفته ای و چیزی برای آن دنیایت باقی نمی ماند.....
#شهیدحسن_تهرانی_مقدم
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
یک ساعت مونده بود به اذان صبح که با عبدالحسین به گردان اومدیم.
من ولو شدم روی زمین
با خودم گفتم الان عبدالحسین هم می خوابه .
اما باکمال تعجب دیدم رفت پای شیر آب ،
آستیناشو بالا زد ، وضو گرفت و ایستاد به نماز شب !
با اینکه میدونستم از همه ما خسته تره ....
#شهیدعبدالحسین_برونسی
📕ستارگان خاکی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
درد و دل های یک جامانده از وادی عشق....
🌹 شادی روح دلاور مردان ۸ سال دفاع مقدس و
مدافعین حرم ، صلوات 🌹
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
ای کاش که من همیشه عاشق باشم
یک شیعه ی باوفا و لایق باشم
از حضرت حق خواسته ام تا به ابد
مشمول عطا و لطف صادق(ع) باشم
#شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)🥀
#تسلیت_باد💔
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
YEKNET.IR - vahed - shahadat imam sadegh 98 - sibsorkhi.mp3
5.69M
#شهادت_امام_جعفر_صادق (ع)
🎶كشون كشون ميبرن تو رو
🎶از کوچه ای که غم انگیزه
🎤 #حسین_سیب_سرخی
⏯ #واحد
🔴گلچینبهترین مداحی های روز
💠صَوت الحُسَین (ع)
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#صادق_آل_محمد عليه السّلام:
هر كه از خدا بترسد،خداوند همه چيز را از او بترساند،و هر كه خدا از خدا نترسد،خدا او را از همه چيز بترساند.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❤🌹
شفت الجنه مرتین
مره بعیونها
و مره بضحکه ها،
بهشت را دوبار دیدم ،
یک بار در چشم هایش
و یک بار در لبخندش...
🍀#حاج_قاسم
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
1_72445449_5809676569081283785.mp3
6.76M
🌹🌹هنوزم هم شهیدا رو میارن
📍حاج میثم مطیعی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
پریدی از قفس و دل بریدی از دانه...
🍀#سردار_سلیمانی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🔸سرایدار مدرسه تعریف میکرد:
کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون.
🔹اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد.
🔸شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
🌷#شهید_عباس_بابایی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊