eitaa logo
روایتگری شهدا
24هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Salam Bar Ebrahim 24.mp3
10.57M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂 💚مردانگی ابراهیم ص۱۲۹❤️ 💚ابراهیم مسئول شناسائی ص۱۳۱❤️ 💚اولين عمليات گسترده در غرب كشور ص۱۳۲❤️ 💚مقاومت ابراهیم ص۱۳۴❤️ 💚زخمی شدن ابراهیم ص۱۳۳❤️ ✏صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه و كنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي خوابيده بود! ✏در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق! ✏ابراهيم از روي بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود. ✏گوئی اين آمده بود تا ما را بسنجد.بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها مي چرخيد. 📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ عــند_ربـهم_یــرزقون 📲 انتشار به مناسبت شهادت سردار_دلها سلیمانی میوه وقتی می رسه باغبان باید بچیندش میوه ی رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
◁مینویسم تا یادم نرود: تــمـام اقـتـــدار مـــیــهـنــم را از پـــرواز شـــمـا دارم...🕊🇮🇷🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️بیانات مقام معظم رهبری در مورد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی ⚡️ما هرگز شهادت شهید سلیمانی رو فراموش نخواهیم کرد این را بدانید ، حرفی زدیم دراین مورد و پای حرفمون هم ایستاده‌ایم که در وقت خودش در سرجای خودش انشاالله انجام خواهد گرفت. ....🇮🇷 ... 🇮🇷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔻 هروقت آبدارچی دانشکده وارد اتاق دکتر می‌شد، حتی اگر دکتر مشغول کاری علمی بود و حسابی متمرکز و عمیق مشغول انجام کاری بود، جلوی پایش می‌ایستاد. 📚 برگرفته از کتاب استاد 👈 خرده‌روایت‌های زندگی استاد شهید دکتر مجید شهریاری ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۹۷) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و نود و هفتم:سرهنگ حسین از کودتا تا اعدام(۱) ♦️یکی از ماجرای های عجیب و در عین حال تأثر برانگیز اسارت و در اواخر سال ۱۳۶۷(حدود دی ماه) انتصاب یه سرهنگ شیعه بنام به فرماندهی اردوگاه یازده تکریت بود. 🔹️همون روز اول بازدید سرهنگ حسین، از وضع بسیار بدِ تغذیه، بهداشت و لباس بچه‌ها به شدت متاثر شد. آسایشگاه به آسایشگاه می‌گشت و به حرف و درد دلِ بچه‌ها گوش می‌کرد و نیازمندی‌ها رو یادداشت می‌کرد. بچه‌ها هم در یه ابتکار جالب اومدن تمام لباس تکه و صله شده‌ها رو اطراف آسایشگاه پهن کردن و سطل های شکسته ، کفشها و دمپایی‌های تکه پاره و غیره رو در معرض دید ایشون قرار دادن و از وضع وخیم بهداشت و تغذیه  تا بدرفتاری و کتک کاری نگهبانها شکایت کردن. هر آسایشگاهی که تموم می‌شد و میخاست بره، قول می‌داد که تموم نیازمندی‌های اساسی بچه‌ها رو خیلی سریع برطرف کنه. 🔸️روز بعد تمامی کابل و چوبها از دست نگهبانها جمع شد و چند تا نگهبان جدید و خوش رفتار، جای افراد شکنجه گر و کینه‌ای رو گرفتن. به همه یه دست لباس نو، زیرپوش و دمپایی تا خمیر و مسواک داده شد و دستور داد تمام لباسهای کهنه و پاره رو جمع کنن و دور بندازن. وسایل و مواد شوینده و ضد عفونی کننده تا سطل‌های نو در اختیار بچه‌ها قرار گرفت. سهمیه غذایی به نحو چشمگیری اضافه شد. 🔹️علاوه بر این اقدامات شروع کرد به یه سری بازجویی و پرس و جو از افراد. از تخصص افراد در زمینۀ نظامی سوال می‌کرد. بعضی از ما و شاید اکثرا فکر می‌کردیم این یه حقۀ جدید برای تخلیه اطلاعاتی بچه‌هاست و بذل و بخشش‌ها و رسیدگی به اوضاع و بهبود شرایط شاید برای جلب اعتماد ما باشه تا اطلاعات از افراد جمع آوری بشه. 💥اما از طرفی آتش بس برقرار شده بود و جنگی در میون نبود و به نظر میومد این اطلاعات به درد اونها نمی‌خوره. به هر حال بچه‌ها سعی می‌کردن اطلاعاتی در اختیارشون قرار بدن که مشکلی برای کشور پیش نیاره و البته سرهنگ حسین هم کاری به اطلاعات نظامی ایران نداشت و بیشتر میخاست توانمندی‌های افراد در زمینه تخصص نظامی و رزمی رو بدونه...  ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💢جلوه‌های فاطمی در دفاع مقدس 🔹️قسمت ششم ۶. 🍂حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خاستگاه توسل رزمندگان  ♦️یکی از زیباترین اخلاقیات رزمندگان در جبهه‌ها و شاه‌کلید حل مشکلات، روضه و توسل به ساحت نورانی اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم السّلام) بود. در حقیقت علت انس شدید شهدا و رزمندگان به اهل‌بیت(علیهم السّلام)، همین روضه‌خوانی‌ها بود. آن‌ها به‌گونه‌ای با اشک و روضه مأنوس بودند که عده‌ای از رزمندگان در تعابیر و ادبیات طنزگونه جبهه به «اشکانیان» معروف بودند؛ زیرا تا توسل و روضه‌ای برای معصومین(علیهم السّلام)  به‌ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها) خوانده می‌شد، به شکل عجیبی شروع به گریه می‌کردند. در وصف خاصیت گره‌گشایی اشک و روضه هنگام موانع و مشکلات همین بس که اطرافیان امام خمینی (ره) نقل می‌کنند که هر گاه مشکلات داخلی و خارجی برای مملکت پیش می‌آمد، ایشان می‌فرمودند که یک نفر برایشان روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخواند. 📌رزمندگان اسلام نیز در تنگناهای سخت جنگ و در کوران آتش دشمن، تنها راه چاره را در توسل به ساحت قدسی مادر سادات(سلام الله علیها) می‌یافتند و قفل درهای بسته و رمز عبور از راه‌های دشوار را تنها با کلید توسل و اشک باز می‌کردند. در احوالات فرمانده شهید عبدالحسین برونسی نوشته‌اند: 📍شب عملیات، نزدیک خاکریز عراقی‌ها به میدان مین رسیدند. هر چه می‌گشتند، معبرش را پیدا نمی‌کردند. شهید عبدالحسین برونسی سردرگم بود و چهل، پنجاه متر آن طرف‌‌تر یک گردان نیرو منتظر دستورش. می‌گفت: «متوسل شدم به حضرت زهرا(سلام الله علیها). دلم شکست.گریه‌ام گرفت. نمی‌دانم چند دقیقه گذشت. بی‌اختیار دستور حمله را صادر کردم. آن شب حتی یک مین هم عمل نکرد. چند روز بعد، سه نفر از بچه‌ها رفتند طرف همان میدان مین. پای یکی از آن‌ها بر اثر انفجار مین قطع شد. میدان پر بود از مین‌های ضدنفر. کلاه‌هایشان را که پرتاب می‌کردند، مین‌ها منفجر می‌شدند».  📍در خاطرات سرلشگر خلبان مصطفی اردستانی نیز نوشته‌اند که او ارادت عجیبی به حضرت زهرا(سلام الله علیها) داشت. مصطفی در توسل به اهل‌بیت(علیهم السّلام) به‌ویژه حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها)، زبانزد دوستانش بود. علت این ارادت از قول شهید به زبان خواهرش این‌چنین بیان شده است: ⚡در یکی از مأموریت‌های مهم از داخل خاک عراق بر می‌گشتم. یک‌باره جنگنده من مورد حمله قرار گرفت. بال هواپیما شدیداً آسیب دید. کنترل هواپیما از دست من خارج شد. هیچ فرمانی اجرا نمی‌شد .لحظاتی تا سقوط فاصله داشتم. نمی‌دانستم چه کنم. در همان لحظه ناخودآگاه به یاد حضرت زهرا(سلام الله علیها) افتادم. متوسل شدم به بانوی دو عالم. یک‌باره احساس کردم شخصی جلوی چشمانم ظاهر شد و گفت: «شما می‌توانید راحت به پروازتان ادامه دهید». ناگهان فرامین هواپیما را کنترل کردم. انگار نه انگار که دقایقی قبل هیچ‌کدام از این‌ها به فرمان من نبود! من تا لحظاتی قبل در حال سقوط بودم، اما حالا ... اوج گرفتم. به راحتی به پرواز ادامه دادم، در حالی که هواپیما به شدت آسیب دیده بود! وقتی هواپیما به مسیر خود ادامه داد، اشک توی چشمانم حلقه زد ... .  ⚡همچنین هر گاه حمله سنگین دشمن کار رزمنده‌ها را گره می‌زد، توسل شهید الله‌یار جابری به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود که گره از کار باز می‌کرد: گلوله‌های بی‌امان دشمن، امان‌مان را بریده بود و کاری از ما بر نمی‌آمد. الله‌یار جابری گفت: «متوسل شویم به حضرت زهرا(سلام الله علیها) تا باران بیاید و عملیات دشمن قطع شود». هنوز یک ربع از توسل‌مان به حضرت نگذشته بود که باران آمد. جابری از خوشحالی گریه می‌کرد. می‌گفت: «یادتان باشد از حضرت زهرا(سلام الله علیها) دست برندارید. هر وقت گرفتار شدید، چاره کار قسم دادن امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به جان مادرش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است».  🏴 🔸️ 🔸️ ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🌷این‌ عکسی‌ که‌ مشاهده‌ می‌کنید معروفه به نردبان شهادت... 🍂تمام‌ افراد حاضر در عکس شدن ... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا