eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت چهل و پنجم 📝اشتیاق به سرزمین آرزوها ♡ 🔰 اوقات فراغت خود را با ورزشهایی مانند اسب سواری، تیراندازی ؛ کشتی و....می گذراندیم. دو برادر فوت و فنّ کشتی را به خوبی آموختیم برادرم چند سالی از بنده بزرگتر و البتّه کشتی گیر قابلی بود و همیشه مرا مغلوب میکرد. 🌷 پس از مدّتی در کشتی باچوخه ماهر شدم و کشتی ما دو برادر نفس گیر شد تا جایی که در شب نشینی ها خود را محکّ می زدیم یک شب با حاج نعمت الله کشتی گرفتیم و پس از کش و قوس های فراوان مغلوب شد. 🔰همه با چشمانی گشاده و دهانی باز نظاره می کردند. باورش برای همگان سخت بود ولی اخوی دستم را به نشانۀ بَرَنده بالا برد. چند سال گذشت و محمّد هم مثل برادرانش کشتی گرفتن را دنبال کرد . جنگ تحمیل شد و ما مجبور به دفاع بودیم 🌷به محمّد گفتم: تو بایدبمانی و درس بخوانی، بگذار من بروم ولی او بهانه آورد که: داداش الان فصل برداشت محصول است، کشاورزی و دامپروری تجربه میخواهد و نمی توانم به تمام امور  رسیدگی کنم، من این کاره نیستم. 🔰هیچ کدام راغب به ماندن نبودیم و مدام در صدد قانع کردن یکدیگر بودیم. تا اینکه محمّد پیشنهادی داد که با اشتیاق پذیرفتم او گفت: امشب در منزل مادر با هم کشتی می گیریم هرکس شکست خورد باید بماند. 🌷 آن قدر به برنده شدنم ایمان داشتم، که حتّی لحظه ای گمان به شکست نمی بردم . طبق قرار، شب در منزل مادرمان به گرد هم آمدیم، فامیل را هم خبر کردیم تا شاهد ماجرا باشند. هر دو برای کشتی حاضر شدیم، کشتی آغاز شد، 🔰 محمّد نفسم را برید و دنیا بر سرم آوار شد،شکستی را که گمان نمی کردم اتّفاق افتاد و نقش روی زمین شدم. غرورم شکست، همه مات و متحیّر این بار مرا می نگریستند. آنجا بود که فهمیدم محمد چقدر بزرگ و قدرتمند شده و ما فکرش را نمی‌کردیم.نیمه شب نگران در حیاط قدم میزدم، از نورِ گِردسوز پستوخانه فهمیدم که محمّد نمازِ شب می خواند. 🌷 سراغش رفتم و محمّد تا متوجّه حضورم شد به استقبال آمد و سرش را پایین انداخت و عذرخواهی کرد. گفتم: قبول...مگر تو پهلوان تر از ما نیستی؟! در خیمه بمان. 🔰 گفت: داداش! اگر شوق رفتن نبود هیچگاه به خود اجازه نمیدادم تا پدرِ ثانی :ام را خاک کنم. بعد کمربندش را دور کمرم بست و گفت  هر وقت گمان کردی کمرت شکسته به این کمربند نگاه کن و در فراق حضرت امام حسین(ع) و برادرش؛ عبّاس(ع) گریه کن، 🌷 داداش جان! بگذار من این بار هم بروم، آنجا سرزمین آرزوهای من است، مادر  را بیدار نکن تا خوابش به هم نریزد، بگذار امشب راحت بخوابد.او را با موتور سیکلت تا ایستگاه اتوبوس رساندم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 كبوترانه پريدند عاشقان خدا به بی‌‌ كرانه‌ترين سمت آسمان خدا وعرش زير قدم‌هايشان به خود لرزيد چه سربلند گذشتند از امتحان خدا 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 «حضرت آیت الله خامنه ای» را مظلوم و تنها می بینم او نیازمند همراهی شماست .. | شهید سپهبد قاسم سلیمانی❣| ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 گریه های حاج قاسم سلیمانی در روضه مادر سادات ▪️تصاویر منتشر نشده از مراسم ایام ، بیت الزهرا (سلام الله علیها) کرمان. 📆 ۲۴ روز تا چهارمین سالگرد شهادت شهدای مقاومت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان تلنگرآمیز شهید علی چیت‌سازیان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰🖼 پوستر/ فلسطین برای تمام فلسطینیان است. 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند🕊🕊... 🎙شهید آوینی👌 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹همه منتظر بودند اما نماز جمعه اقامه نشد... ♦️۲۰ آذر سالروز شهادت شهید محراب آیت الله دستغیب ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 استاد رحیم‌پور ازغدی: به ما می‌گویند  قانون به نفع حجاب نگذارید ولی خودشان با قانون از برهنگی و همجنس‌بازی دفاع می‌کنند ♦️ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه پیام نور مشهد:اگر مساله حجاب به قانون ربطی ندارد چرا قانون علیه حجاب می گذارید؟ حتی شما قانون برای همجنس بازان گذاشتید. ♦️ با قانون از برهنگی و همجنس‌بازی دفاع می‌کنید و حجاب را ممنوع می‌کنید بعد می گویید مسلمانان حق ندارند قانون به نفع پوشش بگذارند؟ ما مسلمان هستیم لیبرال نیستیم. غربی ها که لیبرال هستند و شعارشان آزادی لباس و همه چیز است چرا این قانون ها را می گذارند؟ آنها دروغ می گویند کلاهبردار هستند. 🍃 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت چهل و ششم 📝 گلزار شهــــدا ♡ 🍃چند وقتی بود که به زادگاهم؛یعنی روستای سینگلی نرفته بودم، بار سفر را بستم و به سوی دیارم حرکت کردم. برای رسیدن به روستایم باید از روستای رستم آباد عبور میکردم. 🌷 هنگام گذر از این آبادی به تابلوِ نصب شدۀ شهیدان نگاه می انداختم و به راهم ادامه میدادم تا اینکه با دیدن تابلو شهید محمّد برزگر به چهل سال پیش برگشتم.هر دو متولّد فصل بهار بودیم 🍃 مادرم دخترِ خالۀ زلیخا خانم  ؛ مادربزرگِ شهید محمّد بود برای همین هم دیگر را«پسرخاله »خطاب میکردیم. فاصلۀ روستای ما تا رستم‌آباد ۲ یا ۳ کیلومتر است و ارتباط صمیمانه ای داشتیم، 🌷 در واقع با هم بزرگ شدیم، با هم به حوزه رفتیم و هم اتاق یکدیگر شدیم . شوخ طبعی هایش خستگی درس و بحث را از طلبه ها می گرفت،همه به خاطر اخلاق نیکش به دور او حلقه می زدند 🍃ظهر یکی از روزها در حجره چای می خوردیم و گفتگو می کردیم که از رادیو اخبار جنگ و کشته شدن رزمندگان اعلام شد،محمّد با حالتی منقلب چای خوردن را رها کرد و با عصبانیّت گفت: می گویند نیروی رزمنده کم داریم ولی نمیدانم چرا به ما اجازۀ رفتن به جبهه را نمیدهند 🌷گفتم: من هم جبهه رفتن را دوست دارم ولی سن مان پایین است نگاهی با صلابت به من انداخت و گفت: والله به تو قول میدهم، اگر توانستم روزی جبهه بروم تا آخرین قطرۀ خونم برای دفاع از وطنم با متجاوزان میجنگم. 🍃خندیدم وگفتم: بگذار به سنّ قانونی برسی بعد برو. گفت: انشاءالله  خواهم رفت. سپس بغضی کرد و گفت: خیلی دلم برای شهدا تنگ شده است...می آیی برویم گلزار شهدا؟گفتم: البتّه. 🌷باهم راهی مسجد جامع فاروج شدیم، نماز ظهر و عصر را خواندیم و به حوزه برگشتیم. پس از خوردن ناهار استراحتی کوتاه کردم، عصر که شد به محمّد گفتم: پسرخاله! بیا برویم سرقرار ظهرمان. 🍃تا این را شنید از خوشحالی، فوراً آماده شد و دو نفری پیاده به سوی گلزار شهدا حرکت کردیم. وقتی به گلزار رسیدیم، چهرۀ پسرخاله در هم رفت و خنده اش گم شد، طوری که تا کنون چنین حالتی را از او ندیده بودم 🌷او با صدایی لرزان و چشمانی پر از اشک با شهدا صحبت می کرد، از کنار هر شهیدی که می گذشتیم آهی می کشید و جملۀ«خوش به حالتان »را به زبان می آورد و می گفت: پسرخاله می بینی، اکثر این شّهدا کم سن اند، کاش ما هم با شهادت از دنیا برویم. 🍃 باز سراغ شهیدی دیگر میرفت فاتحه ای میخواند و با او غرق گفتگو می شد. 🌷 آن روز، هر طور که بود محمّد را از جدا کردم ولی او مدام آرزوی شهادت میکرد و صحبت رفتن می کرد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ✍🏻مینویسم تا یادم نرود: تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم ....💔 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 ✍🏻شاید سخت تر از مدافع حرم شدن مدافع قلب شدن باشد. شهید محمدرضا دهقان امیری❣️🌱 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⁉️چرا با تحصیل بانوان محجبه در غرب مخالفت می شود و پاسخ خانم دکتر خاتمی، عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت چهل و هفتم 📝 پـــرواز♡ 🌿 دو خاطره به یادم آمد که بیانشان خالی از لطف نیست.روزی در راه به روستا هایمان با محمد ؛چشممان به کوه زیبای شاه جهان  افتاد که محمد پرسید:پسر خاله !این کوه شاه جهان خیلی بلند است ؛مگرنه؟ 🌷پاسخ دادم :بله ؛خوب بلندترین کوه منطقه ماست. گفت کاش بتوانیم به این بالای قله صعود کنیم!گفتم:کار هرکسی نیست گفت :خواستن توانستن است.و دیگر اینکه هر دو نظر کرده بودیم با پای پیاده جهت زیارت حضرت ثامن الحجج(ع)به حرم مطهر رضوی مشرف شویم. 🌿در حرم مطهر امام رئوف (ع) محمد از بنده جدا شد ولی حواسم پی او بود و در صحن نماز و زیارت نامه خواند ؛مناجاتی کرد و سمت ضریح مطهر روانه شد وقتی از خرم مطهر بر می گشتیم به موزه واقع در حرم حضرت رضا (ع)رفتیم. 🌷هنگام خروج از موزه مردمی را دیدم که در گوشه ای از صحن حرم اجتماع کرده بودن ؛با کنجکاوی خودمان را به جماعت رساندیم آنجا مکانی بود که مردم برای کبوتر های حرم دانه می پاشیدن.مشغول تماشا شدیم که محمد از کنارم غیب شد و پس از دقایقی با بسته ای گندم ظاهر شد. 🌿کبوتران با شوق گندم می خوردن و او با سخاوت تمام دانه می پاشید.موقع برگشت به مسافر خانه پرندگانی را جلوی مغازه ها در قفس محبوس دیدیم شهید با ناراحتی اشاره ای به آنها کرد و گفت:نمیدانم چرا ما انسان ها اینقدر بی رحم شده آیم ؟! پرسیدم :چرا ؟گفت :دوست ندارم پرنده ای را در قفس ببینم؛به خدا آنها هم مثل ما آزادی را می خواهند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا شما مسلمانان با حجاب به زنان ظلم میکنید؟؟!! 👈پاسخ زیبای دختربچه مسلمان 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا