دیشب از یاد تو تا صبح به خود پیچیدم
هرکجا خیره شدم روی ترا می دیدم
دو سه باری ز تعجب تو به من خندیدی
من هم از خنده شیرین تو می خندیدم
هم از احوال پریشان خودم می گفتم
هم از اوضاع تو و حال دلت پرسیدم
تندرآسا ز سر درد، گهی غریدم
گاه چون ابرِ بهاری شدم و باریدم
با اشاره به لبت، حکمِ سکوتم دادی
تا که از جور فلک بر دل خود، نالیدم
تا نرنجی زمن خسته ی مایوس و نژند
دم فرو بسته، بساط گِله را برچیدم
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
#ششمین_سالگرد
#دی_۲۳
@shahidaghaabdoullahi